شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۵
کد مطلب : ۱۶۱۳
plusresetminus
چند روز پیش در افغانستان یک گوینده زن رادیو و تلویزیون و فعال مدنی هدف ترور قرار گرفت و جان باخت. این اتفاق در جلال‌آباد رخ داد و چندمین عملیات تروریستی در ماه‌های اخیر در افغانستان است که هدفش چهره‌های رسانه‌ای یا اماکن آموزشی و دانشگاه است.
تغییر طالبان؟!
صبح‌شد: چند روز پیش در افغانستان یک گوینده زن رادیو و تلویزیون و فعال مدنی هدف ترور قرار گرفت و جان باخت. این اتفاق در جلال‌آباد رخ داد و چندمین عملیات تروریستی در ماه‌های اخیر در افغانستان است که هدفش چهره‌های رسانه‌ای یا اماکن آموزشی و دانشگاه است.

نگاهی به اهداف حملات طالبان در چند ماه اخیر نشان می‌دهد که آن‌ها هم‌زمان در دو جبهه در افغانستان در حال انجام عملیات هستند. ولی پیش از این بگذارید نگاهی به وضعیت طالبان در افغانستان بیندازیم. طالبان در شرایط کنونی از دو زاویه خود را پیروز جنگ می‌داند. نخست در عرصه نظامی احساس می‌کنند که آن‌ها قدرت برتر در خاک افغانستان هستند.

هم‌اکنون بیش از ۵۰ درصد خاک افغانستان در اختیار طالبان است و آن‌ها گمان می‌کنند اگر توافق‌های دوحه اجرائی شود و آمریکایی‌ها نیروی خود را از افغانستان خارج کنند، آن‌ها حتی به شیوه نظامی می‌توانند در افغانستان به قدرت برسند. این تصور کمک کرده که آن‌ها عملیات نظامی خود را هم در منطقه افزایش دهند.

عملیات‌هایی که برخی ناظر بر عملکرد آن‌ها در عرصه جنگ است؛ نظیر چیزی که چندی‌پیش در «لشکرگاه» اتفاق افتاد و تلاش بر این بود که هلمند تصرف شده و به مرکز حکومت‌شان تبدیل شود. مسئله دیگر در عرصه عملیات‌های نظامی طالبان در افغانستان به ترور‌ها و بمب‌گذاری‌هایی با‌زمی‌گردد که چندان در جهت پیشبرد اهداف جنگی و نظامی طالبان نیست و بیشتر رساننده پیام آن‌ها و حکومت‌شان به گوش افغانستان و دنیاست.

نظیر آنچه در چند روز اخیر و در پی ترور یک گوینده تلویزیونی رخ داده یا عملیات حمله به دانشگاه کابل. هدف طالبان در این دست عملیات‌ها بیشتر خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای در افغانستان است. همان‌هایی که در چند وقت اخیر نقش مهمی در افشاگری علیه طالبان داشتند یا افکار عمومی را نسبت به آینده افغانستانِ طالبانی حساس می‌کنند. علاوه بر چهره‌های رسانه‌ای، نظام آموزشی افغانستان هم اغلب یکی از اهداف حمله طالبان در این دست عملیات‌هاست. در واقع آن‌ها نظام آموزشی فعلی افغانستان را عامل فساد قلمداد می‌کنند و معتقدند باید نظام اسلامی آینده، نظام آموزشی را هم تغییر دهد؛ بنابراین در چند سال اخیر بسیاری از نماد‌های آموزشی افغانستان به‌ویژه مراکزی که به آموزش دختران مربوط است، هدف ترور‌های آن‌ها بوده است. اما طالبان در کنار عملیات نظامی در داخل خاک افغانستان در قطر هم استراتژی دیگری را پیش می‌برد. هدف آن‌ها این است که از قدرت نظامی در افغانستان استفاده کنند تا بتوانند در دوحه امتیازی بگیرند.

چیزی که در مذاکره با آمریکایی‌ها در دوحه به نتایجی هم رسید، اما در مرحله بعدی و در مذاکره با دولت افغانستان به مشکلاتی برخورد. در واقع آن‌ها در مذاکره با دولت سنگ‌اندازی‌هایی کرده‌اند که مذاکرات پیش نرود؛ چیزی که بیشتر از نفوذ پاکستان بر طالبان ناشی می‌شود. نفوذ هند در افغانستان و سرمایه‌گذاری کلان آن‌ها در این کشور موجب شده تا پاکستان هم تلاش کند با قدرت‌یافتن طالبان جایی در عرصه قدرت در افغانستان پیدا کند. در این میان گویا برخی گمان می‌کنند که در ماهیت گروه طالبان تغییری رخ داده است. این باور گویا در میان برخی چهره‌های داخلی در ایران هم وجود دارد.

طالبان یک گروه ایدئولوژیک است و همین مسئله ایدئولوژیک‌بودن موجب می‌شود که طالبان تغییر ماهیتی کلی در سیاست‌هایش ندهد؛ بنابراین تصور اینکه طالبان از یک گروه تندروی اسلامی در افغانستان تغییر ماهیت داده اشتباه است. اما در این میان در ذهنیت طالبان برای چگونگی رسیدن به قدرت تغییری ایجاد شده است. این تغییر در جریان مذاکرات طالبان با زلمای خلیل‌زاد رخ داده است. به نظر می‌رسد زلمای خلیل‌زاد توانسته در این مذاکرات ملابرادر را قانع کند که طالبان تا روزی که آمریکایی‌ها در افغانستان هستند، به قدرت نمی‌رسد. ولی اگر در روند مذاکره قرار بگیرند می‌توانند با توجه به امتیازاتی که دارند، برنده انتخابات باشند.

به هر حال طالبان از انسجام و دست بالایی در افغانستان برخوردارند. این در حالی است که دولت وحدت ملی در افغانستان بسیار ناهماهنگ و چندپاره است. آنچه مشخص است طالبان این مسئله را پذیرفته که از طریق نظامی فعلا نمی‌تواند در افغانستان به قدرت برسد، ولی از نظر سیاسی شانس بیشتری دارد؛ چراکه اولا انسجام درونی بیشتری دارند و دوم اینکه مناطق پشتون‌نشین که بالای ۵۰ درصد جمعیت افغانستان را در اختیار دارند، تحت کنترل طالبان قرار دارد؛ به اضافه اینکه در میان قومیت‌های دیگر هم علمای طرازاولی با طالبان همکاری می‌کنند و آن‌ها در آنجا هم طرفدارانی دارند؛ بنابراین از هر زاویه‌ای که نگاه کنید آن‌ها می‌توانند در انتخابات شرکت کنند و رقیب خطرناکی هم باشند؛ بنابراین اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که در طالبان به عنوان یک گروه شبه‌نظامی که ما چند دهه است می‌شناسیم، تغییر ایدئولوژیکی رخ نداده است.

کمااینکه ترور‌های اخیر نشان‌دهنده همین مسئله و اصرار شدید آن‌ها بر بنیان‌های فکری‌شان است. اما در عرصه سیاسی آن‌ها علاوه بر قدرت نظامی به مسئله دیگری هم رسیده‌اند و آن اینکه ممکن است از طریق سیاسی و صندوق رأی هم به قدرت در افغانستان برسند.

در واقع تنها چیزی که در ذهنیت طالبان تغییر کرده چگونگی دستیابی به قدرت است. طالبان همچنان یک گروه رادیکال اسلامی است که با داعش و القاعده ارتباطات تنگاتنگی دارد. همچنان این احتمال وجود دارد که آن‌ها با به‌قدرت‌رسیدن بتوانند اتحادشان با القاعده و داعش را تقویت کنند و به خطری در منطقه تبدیل شوند.

* پیرمحمد ملازهی

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcc.sqsa2bqe1la82.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما