پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۴
کد مطلب : ۵۵۳
plusresetminus
علاوه بر واگن شلوغ مسافران، اوضاع راهبران قطار که در کابینی به‌ظاهر جدا از ازدحام جمعیت هستند هم چندان مناسب نیست. حالا پیامدهای ناشی از ازدحام جمعیت در واگن‌های مسافربری مترو، به کابین ظاهرا خلوت و امن راهبران قطار هم رسیده‌است.
یک راننده قطار مترو از جولان کرونا در زیر زمین تهران می گوید!
  صبح‌شد: علاوه بر واگن شلوغ مسافران، اوضاع راهبران قطار که در کابینی به‌ظاهر جدا از ازدحام جمعیت هستند هم چندان مناسب نیست. حالا پیامدهای ناشی از ازدحام جمعیت در واگن‌های مسافربری مترو، به کابین ظاهرا خلوت و امن راهبران قطار هم رسیده‌است؛ این را یکی از راهبران قطارهای متروی تهران به ما می‌گوید:« شلوغی واگن‌های قطار برای هرکدام از ما راهبران قطار هم خطر دارد. به هر حال تهویه واگن‌ها روشن است و هوای داخل کابین مسافران به داخل کابین راهبر هم نفوذ می‌کند و در فضای داخل کابین پخش می‌شود. » او می‌گوید تمام آن تصاویر و ویدئوهایی که از شلوغی و ازدحام تنه به تنه مردم در مترو دیده‌اید، کاملا درست و عین واقعیت است؛ مخصوصا در ساعت‌های پر تردد از شبانه‌روز.

در این بین، راهبران قطار زیادی هم به کرونا مبتلا شده‌اند. البته طبیعتا علت دقیق ابتلای آنها مشخص نیست اما هرچه بوده، آنها مدت زمان زیادی را در فضای پرخطر ایستگاه‌های مترو و کابین‌هایی با تهویه نامناسب می‌گذرانند. آن‌قدر که یکی از این راهبران می‌گوید حداقل در خط 2 مترو، نزدیک به 20 نفر از راهبران را می‌شناسد که کرونا گرفته‌اند:« این را می‌دانم که در خط‌های دیگر هم آمار مبتلایان کمتر از خط 2 نیست.» حالا اگر تعداد راهبران مبتلا به کرونا را در هر خط 20 نفر در نظر بگیریم، مجموع هشت خط متروی تهران دست‌کم 160مبتلا به کرونا فقط در بین راهبران دارد: «تازه این تعداد، مبتلایان محرز بوده‌است؛ حدس می‌زنیم افراد دیگری هم بوده‌اند که مبتلا شده و خوب شده‌اند و هیچ‌وقت نفهمیدند کرونا گرفته‌اند یا یک سرماخوردگی ساده. به همین خاطر بعضی همکاران ما سعی می‌کنند گرما را تحمل کنند اما تهویه کابین خود را  روشن نکنند.»

کدام فیلتر؟

 کم و کاستی‌ها همیشه و همه‌جا هست و سیستم حمل و نقل مترو هم از آن بی‌نصیب نمانده‌است. این ویروس، وزن بسیار پایینی دارد و می‌تواند ساعت‌ها در هوا معلق باشد و اگر تهویه مناسبی وجود داشته‌باشد، می‌تواند ویروس را خارج و هوای جدید را به فضا وارد و به سلامت مسافران و کارکنان قطار کمک کند؛ اتفاقی که عملا در واگن‌های قطار رخ نمی‌دهد: «فیلترهای هر یک از واگن‌ها اصلا برای چنین روزهایی تعبیه نشده و برای مقابله با ویروسی مثل کرونا کاربرد ندارد.» اما به نظر می‌رسد همان‌قدر هم تهویه داخل واگن قطارها در این روزها موثر نیست.

هواکش‌های خاموش!

در این بین تهویه ایستگاه‌ها می‌تواندکارساز باشد، اما این راهبر قطار به ما می‌گوید: «من خیلی اطلاع دقیقی از وضعیت تهویه ایستگاه‌ها ندارم اما فکر می‌کنم قدرت تهویه ایستگاه‌ها آن‌طور هست که بتواند به این قضیه کمک کند. اما به دلیل این‌که این تهویه‌ها مصرف برق بالایی دارد، تقریبا از ساعت 9 شب تا 8 صبح خاموش می‌شود.» البته به نظر می‌رسد این سیاست تا قبل از موضوع کرونا بود ولی راهبران هم اطلاع دقیقی از این‌که بعد از شیوع کرونا این سیاست تغییری پیدا کرده است یا نه ، ندارند. در اوضاع این روزها، اولویت با مسائل حیاتی قطار و رسیدگی به آن دسته از خرابی‌هایی است که منجر به ماندن و حرکت نکردن قطار بشود؛ آن‌قدر که خرابی‌هایی مانند تهویه و روشنایی آن چیزی نیست که خیلی برایش تدبیری اندیشیده شود. 

شهروندان در مترو و اتوبوس نمی‌توانند نفس بکشند اما لغو طرح ترافیک و بازگشت دورکاری در دستور کار نیست

 حال یک تهرانی این روزها باید چطور باشد؟ نباید یک حال بد باشد؟ نباید این حال بد از صبح زود،‌ از وقتی به خیابان می‌زند و سوار اتوبوس و تاکسی و مترو می‌شود با او باشد؟ نباید در روزهایی که حرف از موج سوم کرونا در میان است و از میان آمارهای سه‌رقمی مرگ و میر، نیمی از آن برای تهران است،‌ نگران باشد؟ نباید این نگرانی را لحظه به لحظه با خود ببرد و زیر فشار استرسی دائمی روز را به شب سنجاق کند؟ هرکدام از مسؤولان اگر یک روز خودروهای سازمانی را کنار بگذارند و راننده‌های شخصی را مرخص کنند و از اول صبح با تاکسی و اتوبوس و مترو خودشان را برسانند به محل کار،‌ حال مردم تهران دست‌شان می‌آید. شهر شلوغ است، اتوبوس‌ها شلوغ،‌ مترو غوغا و تاکسی‌ها باری به‌هرجهت که با ظرفیت تکمیل، درحالی که مسافران نفس به نفس هم داده‌اند، راننده‌ها مرگ فاصله‌ها را تماشا می‌کنند.

امروز چند ماه قبل نیست که بر عملکرد تاکسی‌ها نظارت شود و هر راننده فقط مجاز به سوار کردن سه نفر باشد؛ امروز روزهای موج اول کرونا نیست تا هیچ راننده‌ای حق سوار کردن مسافر بدون ماسک را نداشته باشد و خودش ملزم به استفاده دائمی از ماسک باشد. الان موج سوم کروناست که هرکه هرچه دلش خواست می‌تواند بکند. اکنون شهر روی موج سومی است که لازم نیست مشاغل به خاطرش تعطیل شود و کارمندان دورکار شوند،‌ الان فقط موجی است که طغیانگرتر از قبل ظاهر شده و روزانه بیش از 3000 نفر را مبتلا می‌کند و روزی نزدیک به 200 نفر را می‌کشد ولی چون چیز مهمی نیست همه باید به کار و بارشان برسند و سفر کنند و تا می‌توانند در شهر بگردند و حتی اگر لازم شد در اتوبوس‌های شلوغ و ازدحام وحشتناک مترو به هم بچسبند.

این داستانِ موج سوم کرونا در تهران است؛ یک موج پرقدرت که پیش‌بینی کرده‌اند، می‌تواند به موج بزرگ کرونا تبدیل شود و شهروندان بیشتری را بستری و زمینگیر کند؛ موجی که البته فعلا موج‌شکن ندارد و مسؤولان آزادش گذاشته‌اند تا هرچه می‌خواهد بکند.

این دیگر چه تصمیمی است؟

در تهران تقریبا هیچ چیز ممنوع و محدود نیست. نه از قرنطینه خبری هست، نه از تعطیلی موقت مشاغل پرخطر و نه از تعطیلی پارک‌ها و شهربازی‌ها و سینماها و مدارس و دانشگاه‌ها که کانون تجمع‌اند. در تهران حتی دورکاری کارمندان دولتی لغو شده و در بخش خصوصی نیز به تبعیت از تصمیم دولت، کارکنان هر روز باید به محل کار بروند. از لغو طرح ترافیک هم خبری نیست و کسانی که می‌خواهند با خودروی شخصی تردد کنند یا باید هر روز طرح بخرند یا تردد را بگذارند بعد از ساعت16.

استاندار تهران دو روز پیش رسما اعلام کرد دورکاری کارکنان و لغو طرح ترافیک جزو پیشنهادهای اعمال محدودیت‌های جدید کرونایی نیست؛ اظهارنظری که عجیب بود و مغایرتی آشکار با خواسته فرمانده ستاد مدیریت کرونای تهران داشت. علیرضا زالی تنها سه روز قبل از اعلام استاندار گفته بود شرایط جدید کرونا در تهران کماکان وضعیت شهر را در شرایط کاملا بحرانی و پرخطر قرار داده و دوباره نیازمند دورکاری کارکنان هستیم.

این حرف کجا و آن تصمیم کجا؟ چرا مسؤولان تصمیم‌گیر تهران، این شهر قرمز و آبستن حادثه را رها کرده‌اند به حال خود و تصمیمی که در خور است نمی‌گیرند؟ این سوال را تقریبا تا به‌حال هیچ‌کسی جواب نداده و کسانی مثل رئیس‌جمهور هم اگر به ظاهر جواب داده‌اند، گفته‌اند که کرونا فعلا با ماست و نباید زندگی را متوقف کرد.  

اما اگر این‌چنین است، چرا قم تصمیم گرفته که از امروز محدودیت‌ها را دوباره برگرداند؟ آیا کرونای قم با کرونای تهران فرق دارد و خطرش بیشتر است یا این که مسؤولان می‌خواهند وضعیت تهران هم مثل قم به فوق قرمز برسد و آن‌وقت کاری کنند؟

از امروز در قم همه بوستان‌ها، شهربازی‌ها، مهدهای‌کودک‌، رستوران‌ها و گیم نت‌ها و استخرها و بقیه فضاهای تجمعی تعطیل است و برگزاری مراسم در مساجد و بقاع متبرکه ممنوع، در آرامستان‌ها نیز محدودیت حضور اعمال می‌شود. قطعا این محدودیت‌ها به کاهش حضور مردم در جامعه و کاهش میزان تماس آنها با هم منجر می‌شود که راه اثبات شده‌ای برای مهار ویروس است. اما چرا در تهران، در شهری که نیمی از مرگ‌های روزانه کرونایی متعلق به آن است این راه دوباره امتحان نمی‌شود؟ آیا مسؤولان نمی‌دانند تهران4500 بیمار بستری دارد و هر کدام از شهروندانی که هر روز مجبورند برای امرارمعاش در این شهر پر ویروس تردد کنند و با یکی از وسایل نقیله پرخطر جابه‌جا شوند پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بستری‌ها را دارند.

درد مترو از نداشته‌هاست

در تهران که طرح ترافیک مانع اصلی استفاده از خودروی شخصی است و گرانی کرایه تاکسی و فرسودگی اتوبوس‌ها و سرعت پایین آنها بهترین دلیل مردم برای استفاده از متروست، ولی مترو به قدری ماجرا دارد که عده‌ای ترجیح می‌دهند ماجراهای تاکسی و اتوبوس را به جان بخرند و به راهروهای زیرزمینی نیایند.

در عوض اما روزانه جمعیتی تقریبا یک میلیون نفری با این که می‌دانند ریسک ابتلا به کرونا در واگن‌های مترو بالاست پا به قطارها می‌گذارند که البته این تازه شروع قصه است.

کرونا فقط آن اوایل توانست واگن‌های متروی‌تهران را خلوت کند، تقریبا چند هفته اول. اما بعد از 23 فروردین که محدودیت‌های کرونایی لغو شد مترو تقریبا روز به روز شلوغ شد تا امروز که یک میلیون مسافر در ساعات مختلف روز شانه به شانه هم می‌دهند و با کمترین فاصله از هم، ایستگاه‌ها را می‌شمارند تا مقصد.

متروی تهران شلوغ است، روی ضربدرهای قرمز ممنوعیت همه می‌نشینند و ردیف صندلی‌ها همیشه پر است. حتی در برخی ساعات جا برای ایستادن نیست و برای حفظ فاصله‌ها تقریبا باید جدال کرد؛‌ جولان دستفروش‌ها و تنگ شدن عرصه برای ایستادن هم که ماجرای همیشگی متروی پایتخت است.

پشت پرده متروی شلوغ تهران در روزهای کرونایی اما یک مشت حقایق تلخ خوابیده که علی امام، مدیرعامل شرکت متروی تهران در گفت‌وگو با ما آن را روایت می‌کند: در چهار سال گذشته فقط 70 واگن معادل 10 رام قطار به خطوط متروی تهران اضافه که آن هم به‌واسطه بسته شدن قراردادی میان شهرداری تهران و یک شرکت چینی در سال 95 بود.

طبق این توضیح، دولت هیچ نقشی در خرید واگن برای مترو ندارد و از سال 95 به این سو هیچ قرارداد تازه‌ای نیز برای خرید منعقد نشده است.

علی امام اما بدتر از این حقایق را نیز در چنته دارد و به ما می‌گوید هم‌اکنون متروی تهران 177 رام قطار معادل 1197 واگن دارد که 47 رام معادل 329 واگن به علت اشکالات گوناگون از خط کنار گذاشته شده و در حال اورهال‌اند. او می‌گوید مهم‌ترین مشکلی که باعث کمبود قطار در خطوط متروی تهران شده، این است که براساس قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه، دولت باید از سال 1396 تا 1400، 2000واگن برای کلانشهرها تامین می‌کرد که از این تعداد، 1050دستگاه سهم متروی تهران بود، اما از سه سال پیش تا امروز حتی یک واگن قطار هم تحویل شهرداری تهران نشده‌است.  مردمی که در شلوغی متروی تهران مجبورند چند ماسک روی هم بزنند یا با گوشه روسری و شال روی ماسک‌شان را بپوشانند و با ترفندهای مختلف از بغل‌دستی خود فاصله بگیرند قطعا از این مسائل بی‌خبرند، ولی حقیقت همین است که هست.

فرنوش نوبخت، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران مترو که چند روز قبل به ایلنا گفته بود مترو پس از شیوع کرونا هیچ کمک دولتی دریافت نکرده و در نتیجه نمی‌تواند برای شلوغی مترو کاری بکند، طبیعی بود که تنها یک توصیه به مردم داشته باشد: کسانی که احساس بیماری دارند وارد شبکه مترو نشوند.

مجازات كنیم؟

وزیر كشور از ارائه پیشنهاد اعمال جریمه برای تهرانی‌هایی خبر داده كه پروتكل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌كنند، ‌جریمه‌هایی كه منوط است به تصویب در ستادملی مقابله با كرونا. البته مدت زیادی است كه در این‌باره حرف زده می‌شود، ولی چون حرف‌ها خروجی ندارد، تقریبا ضرب این تهدیدها هم گرفته شده است.

اما بیایید فرض كنیم این‌بار تهدیدها عملی و اعمال جریمه‌ها تبدیل به قانون ‌شود. قطعا متخلفان واقعی یعنی كسانی كه می‌توانند پروتكل‌ها را رعایت كنند، اما به عمد نمی‌كنند، مستحق جریمه هستند. اما مردم به معنی شهروندان عادی،‌ مسببان غیرقابل اجرا شدن پروتكل‌های بهداشتی را چه كنند؟ آیا اگر مردم مستحق جریمه و توبیخ هستند، مسؤولانی كه غلط و ناقص تصمیم می‌گیرند یا دیر به خود می‌آیند یا باوجود دانستن خطر، دنبال عادی‌سازی شرایط هستند، نباید بازخواست شوند؟ مردمی كه در اتوبوس‌ها چاره‌ای جز نزدیك نشستن به هم، در تاكسی‌ها چاره‌ای جز تحمل سه مسافر دیگر و در مترو چاره‌ای جز تحمل فشار مسافران را ندارند، باید دادشان را كجا ببرند؟ همین مردم كه ناچار به تحمل سختی‌های ناوگان حمل و نقل عمومی هستند، اگر بخواهند دست به جیب شده و با تاكسی‌های اینترنتی جابه‌جا شوند، چه كسی است كه جلوی لجام‌گسیختگی كرایه‌های این بخش را بگیرد؟ آیا مسؤولانی كه حرف از مجازات متخلفان می‌زنند، برنامه‌ای برای كنترل این حوزه دارند؟

برخی مسافران این تاكسی‌ها به ما گزارش می‌دهند كه در موج سوم كرونا، كرایه‌ها جهشی تقریبا دوبرابری داشته، به طوری كه برای مسیرهای كوتاهی كه قبلا 15 تا20 هزار تومان می‌پرداخته‌اند، حالا مجبورند 30 تا 40 هزار تومان و در برخی ساعت‌ها حتی بیشتر بپردازند.

بسیاری از مردم توان چنین پرداخت‌هایی ندارند و با این‌كه دل‌شان نمی‌خواهد، راهی ناوگان حمل و نقل عمومی و علی‌الخصوص مترو می‌شوند تا حساب دخل و خرج را نگه‌دارند. گزینه‌ای كه پر از خطر است و ویروس كرونا مشغول شمردن تصمیمات دولتی: لغو دوركاری،‌ پابرجا نگه داشتن طرح ترافیك، آزاد گذاشتن همه مشاغل و... 

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcgrw9n4ak9n.pra.html
منبع : جام جم
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما