صابونهای سنتی یا ارگانیک که از چند قرن پیش از شهرهایی مثل مراغه، بیرجند آشتیان و بروجرد راهی گرمابهها میشدند، امروزه مشتری خاص خود را دارند.
صبحشد: اولین تجربه استفاده از صابون برای شستوشو، به بیش از ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد و حالا این ماده شوینده به یکی از الزامات زندگی تبدیل شده که از یک سال پیش و با شیوع کرونا اهمیت بیشتری هم یافته است.
پیش از شیوع کرونا، روزانه ۱۸۴ تن صابون در کشور تولید میشد، اما پس از شیوع کرونا، متوسط تولید این محصول ۳۰ درصد افزایش یافته. سرانه مصرف صابون در ایران حدود یک کیلوگرم در سال است که بخش زیادی از آن با تولید کارخانههای بزرگ و بخشی هم با واردات سالانه بیش از ۱۰ هزار تن تامین میشود. با این همه هنوز در گوشه و کنار ایران بسیاری از افراد ترجیح میدهند از صابونهای ارگانیک استفاده کنند؛ صابونهایی که از چند قرن پیش، از شهرهایی مانند مراغه، بیرجند، آشتیان و بروجرد برای شستوشوی سر و بدن، راهی گرمابههای ایران شدند و تا امروز هم مشتری خاص خود را دارند.
اولین صابون ایران، تولید بروجردیها
تولید نخستین صابون در ایران به دوران صفوی برمیگردد. روایت است که خاندانی در بروجرد به نام «دهنیتکار» برای نخستین بار صابون ساختند. خاندانی که نامشان هنوز هم روی صابون محلی بروجرد مانده و مردم این شهر به صابون سنتیهایشان «دهنیتکار» میگویند. این صابون و فرایند تولید آن از ۱۵۰ سال پیش به مراغه در آذربایجانشرقی برده شد و حالا مراغهایها هم مانند بروجردیها صابون ثبت ملی شده دارند. صابونپزی سنتی در شهرهای دیگر هم رواج داشته، اما صابون مراغه، بروجرد، بیرجند، آشتیان، یزد، مهاباد و رودبار بیش از همه شناخته شده و بعد از ثبت ملی صابونسازی مراغه در سال ۹۵، آشتیان در سال ۹۷ و بروجرد در تیرماه امسال، دانش و فن تولید یا فرآوری صابون بیرجند هم در مسیر ثبت ملی قرار گرفته است.
روایت حاجیآقا از صابون سنتی بیرجند
«حاجی آقا» اسمی است که صدیقهخانم همسر «محمد حسن پیشکار» برای او استفاده میکند. «حاجیآقا» به روایت همسرش و همینطور میراث فرهنگی خراسان جنوبی، قدیمیترین و هماکنون تنها تولیدکننده صابون سنتی بیرجند با همان سبک و سیاق گذشته است؛ صابونی از پی و چربی گاو و گوسفند که عمل آمدنش زحمت زیادی دارد. «صدیقه موفقالقرائه» هم تا یک سال پیش همراه همسرش «حاجی آقا» کارگاه صابونپزی را اداره میکرد. او میگوید که از ۱۰ سالگی کمک دست مادر و خاله در کارگاه صابونپزی بوده است.
حالا البته نه صدیقه توان جسمی کار در کارگاه را دارد و نه کرونا اجازه میدهد تا به حاجیآقا کمک کند: «از ۱۰ سالگی میدانستم باید چه کار کنم. آن زمان مثل حالا آب و برق نبود و آب از چاه میکشیدیم و با نفت آتش درست میکردیم. گاهی در صابونها پوست پرتقال و نارنج هم میریختیم که عطر و رنگ دیگری به صابون میداد.» صدیقه خانم توضیح میدهد که صابون بیرجند از ۴ صبح تا ۴ بعدازظهر میپزد، جوش میخورد تا وقتی مثل عسل صاف و یکدست شود. ۲ ساعت آخر از همه مهمتر است، زیرا یک استکان آب کم و زیاد، کیفیت صابون را زیر و رو میکند: «بعد از پخت، صابون را در قالب میریزیم و در آفتاب میگذاریم تا خشک شود.» هر کیلوگرم صابون بیرجند ۵۴ هزار تومان فروخته میشود و با افزودنیهایی مثل کتیرا و روناس برای درمان شوره، ریزش و حساسیتهای پوستی، مشتریهای خاص خود را دارد؛ مشتریهایی که بهگفته صدیقهخانم بیشترشان بیرجندیهای ساکن در خارج از ایران هستند. صابون بیرجند در مسیر ثبت ملی است، اما دیگر جان و رمق گذشته برای صدیقه خانم و حاجی آقا نمانده. صابونپزی در فصل سرما تعطیل است، اما در تابستان هم تولید محدود خواهد داشت. این زن و شوهر قدیمترها روزی هزار حلب صابون تولید میکردند و حالا در فصل کار، شاید ۷۰-۶۰ حلب صابون بپزند. نه فرزندان آنها تمایلی به ادامه کار دارند و نه کارگری بهخاطر زحمت زیاد حاضر به کمک میشود.
مراغه و ۳ کارگاه صابونپزی فعال
کمتر از ۱۰ کارگاه فعال در شهرهای دیگر خراسانجنوبی مثل مورد و بشرویه به صابونپزی مشغول هستند. در آذربایجان شرقی هم با اینکه ۴ سال از ثبت ملی فرایند تولید صابون محلی مراغه گذشته فقط ۳ کارگاه صابونپزی فعال است.
بهزاد صدر حقیقی، مسئول یکی از این کارگاههاست که با داشتن چند کارگر روزانه ۴۰۰-۳۰۰ کیلوگرم صابون محلی تولید میکند. در مراغه البته اوضاع با بیرجند کمی متفاوت است. صابون مراغه شهرت بیشتری برای خود کسب کرده و مشتریهای پروپا قرصی دارد که این ۳ کارگاه را زنده نگه داشتهاند.
صدر توضیح میدهد که صابون مراغه هم مثل صابونهای سنتی دیگر با پایه پی و چربی گاو و گوسفند و با ترکیب سودسوزآور تولید میشود که در سالهای اخیر تنوع هم یافته و با افزودنیهایی، چون رزماری، حنا و... مشتریهای جدیدی پیدا کرده است. صابون مراغه هم باید ۱۲ ساعت در دیگ مخصوص بجوشد تا عمل بیاید و بعد از آن با ترکیب آب و نمک پسابگیری شود، یعنی لایه رویی این مواد میشود صابون خالص و لایه زیری آن پساب. صابون خالص مراغه در تابستانها بعد از برش در فضای آزاد خشک و زمستانها راهی گرمخانه میشود. قیمت بالای مواداولیه، یکی از مواردی بود که صدیقهخانم هم به آن اشاره کرد و صدر حقیقی تأکید میکند دردسر زیادی برای تولیدکنندههای سنتی ایجاد کرده. با وجود ثبت ملی فرایند تولید صابون مراغه، اما هیچ حمایتی از این واحدها نشده است و حالا تذکرات محیطزیستی برای پساب کارگاه دامن کارگاهها را گرفته. صدرحقیقی دستگاههای مورد نیاز برای رفع مشکل پساب را گران میداند و از مسئولان میخواهد با ارائه تسهیلاتی در اینباره به ۳ کارگاه باقی مانده صابونپزی کمک کنند.
صابون ملایم و دو دیگپز آشتیانیها
آشتیانیها صابونی شبیه صابون مراغه دارند. هرچند پایه همه صابونهای سنتی یکی است، اما آشتیانیها صابونشان را ملایمتر میدانند و در اصطلاح خودشان دو دیگ پز. در آشتیان ۲ کارگاه فعال هستند که سالانه بیش از ۲۰۰ تن صابون تولید میکنند. پرویز ذکایی، یکی از این تولیدکنندههاست که مهمترین فرق صابون آشتیان با صابونهای دیگر را دو دیگپز بودن آن میداند. صابون آشتیان حدود ۸ ساعت در دیگ اول میپزد و در دیگ دوم، همه اسیدهای باقی مانده با آب کامل شسته میشود و به همین دلیل هم ملایمتر است. گل ختمی و گل سرشور افزودنیهایی است که به برخی از صابونهای آشتیان اضافه میشود و رنگ و بوی آن را با این دو سوغات اراک محلیتر میکند.
صابونپزی در خاندان ذکایی پدرپیشگی است و از عموی بزرگ به پدر و از پدر به پسر رسیده و پرویز، آخرین فرد این خاندان است که صابونپزی میکند. او البته به فکر گسترش این کسبوکار خانوادگی افتاده و بهدنبال دریافت سیب سلامت برای تولید و بستهبندی صابون آشتیان است؛ کاری که اگر به سرانجام نرسد به اعتقاد ذکایی، پرونده صابون آشتیان را در آیندهای نزدیک میبندد. او حتی پساب صابون را هم بهدلیل وجود گلیسیرین قابل مصرف میداند و معتقد است؛ اندکی حمایت میتواند رونق دیگری به این کسبوکار ثبت ملی شده بدهد. نورایی، دیگر تولیدکننده صابون آشتیان است؛ استادکاری که مانند ذکایی آخرین نفر از خاندان است که این شغل پدرپیشگی را ادامه داده است. گرانی مواداولیه، کاهش فروش و ناآشنایی نسل جدید کار و کاسبی را کساد کرده و حالا او بهصورت محدود و آن هم در تابستان صابونپزی میکند. در گذشته تولید کارگاه استاد نورایی به ۱۰۰ تن میرسید، اما حالا شاید ۳۰ تن در یک فصل آن هم برای مشتریهای همیشگی. نورایی توضیح میدهد که ثبت ملی هیچ تأثیری برای کسبوکار صابونپزها نداشته است.
در بازار صابونهای سنتی نامهای زیادی شنیده میشود؛ صابون پیچ تهران، کف دامغان، زیتون رودبار، کرمانشاهی، صابون محلات و بیرجند یا صابون قوژد (خراسان رضوی). از میان این بازار متنوع، اما فقط ۳ مورد به ثبت ملی رسیده و چهارمی هم در مسیر ثبت قرار گرفته. این در حالی است که ثبت فرایند تولید صابونهای سنتی میتواند به احیای این میراث بینجامد و با گسترش تولید، تبلیغ و صادرات راهی برای اشتغالزایی در روستاها و شهرهای کوچک باشد.