سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۴
کد مطلب : ۲۸۷۴
plusresetminus
چهار جوان نقابدار که با بستن دست و پا‌های مرد جوان در کوهپایه‌های قله دال فریمان، همسر او را در یکی از گاش‌های آغل‌های نگهداری گوسفندان منطقه سنگ سفید مورد تجاوز وحشیانه گروهی قرار داده بودند، سپیده دم روز گذشته در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.
ماجرای تجاوز گروهی به زن کوهنورد در کوه‌های فریمان
صبح‌شد: چهار جوان نقابدار که با بستن دست و پا‌های مرد جوان در کوهپایه‌های قله دال فریمان، همسر او را در یکی از گاش‌های آغل‌های نگهداری گوسفندان منطقه سنگ سفید مورد تجاوز وحشیانه گروهی قرار داده بودند، سپیده دم روز گذشته در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.

سوم مهر گذشته بود که زوج جوانی سوار بر خودروی ال ۹۰ از مشهد به سمت فریمان حرکت کردند. این زوج قرار داشتند تا صبح زود برای کوهپیمایی به قله معروف دال در منطقه سنگ سفید بروند.

آن‌ها که زودتر از دیگران به سنگ سفید رسیده بودند، شب را به پارک نزدیک میدان شهر رفتند و در آن جا با نصب چادر مسافرتی اتراق کردند. حدود نیمه شب بود که چهار جوان موتورسوار وارد پارک شدند و زوج جوان را زیرنظر گرفتند. آن‌ها که تصور می‌کردند زوج جوان با یکدیگر رابطه دوستانه دارند و به راحتی می‌توانند به زن جوان تعرض کنند، ناگهان تصمیم وحشتناکی گرفتند.

 این چهار نفر، چشم از چادر مسافرتی برنداشتند و به تعقیب زوج مذکور پرداختند. صبح روز بعد (۹۹.۷.۴) زن و مرد جوان سوار بر خودرو درحالی به کوهپایه رسیدند که هشت چشم پلید به آنان دوخته شده بود. آن‌ها به کوهنوردی ادامه دادند، اما هنگام بازگشت از «قله دال» زمانی که به نزدیکی گاش‌های کوهپایه رسیدند، ناگهان با صحنه ترسناکی روبه رو شدند.

چهار جوان که سروصورت خود را پوشانده بودند درحالی که سلاح سرد (چاقو) را در دست می‌فشردند به سوی زوج جوان رفتند. آنان که از وحشت در جای خود میخکوب شده بودند، با چشمانی از حدقه بیرون زده، فقط به نقابدارانی نگاه می‌کردند که یکی از آن‌ها خال کوچکی در گوشه چشمش نمایان بود.

موتورسواران نقابدار که، چون «عقرب‌هایی ترسناک» به نظر می‌رسیدند، با تهدید به مرگ مرد جوان، چاقو را زیر گلویش گذاشتند و دست و پاهایش را بستند. آنان سپس زن ۲۰ ساله را به درون «گاش» (طویله) کشیدند و در برابر چشمان شوهرش به او تجاوز کردند. زن جوان که از شدت ترس همه وجودش می‌لرزید با التماس و گریه تلاش می‌کرد خود را از چنگ «عقرب‌های نقابدار» برهاند، اما التماس‌های او بی فایده بود.

از سوی دیگر مرد جوان که نمی‌توانست این صحنه دردناک را تحمل کند، همه سعی خود را به کار گرفت تا بتواند راهی برای باز کردن دست و پاهایش بیابد، ولی او نیز بیهوده تلاش می‌کرد.

«عقرب‌های نقابدار» در میان جیغ و خواهش و التماس، به زن جوان تجاوز کردند و سپس با پاره کردن لاستیک‌های خودروی این زوج، سوار بر موتورسیکلت در جاده روستایی متواری شدند. وقتی زن دست و پای همسرش را باز کرد آن‌ها به زحمت خود را به کنار جاده روستایی رساندند و با دیدن خودروی گشت پلیس، ماجرا را برای آن‌ها بازگو کردند.

چند دقیقه بعد این حادثه هولناک، در بی سیم‌های پلیس پیچید و به این ترتیب تلاش نیرو‌های انتظامی برای شناسایی و دستگیری عاملان تجاوز گروهی آغاز شد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع و با صدور دستوری ویژه و محرمانه از سوی قاضی غلامعلی صادقی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) این پرونده به طور خاص در شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب فریمان مورد رسیدگی قرار گرفت. از سوی دیگر نیز گروه ویژه‌ای از نیرو‌های پلیس اطلاعات و امنیت خراسان رضوی با همکاری کارآگاهان آگاهی وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. آنان در چند شاخه از عملیات‌های اطلاعاتی، موفق شدند سرنخی از «عقرب‌های نقابدار» به دست آورند چرا که زن جوان از خال کوچکی سخن گفته بود که در گوشه چشم یکی از متهمان خودنمایی می‌کرد.

از سوی دیگر نیز آثاری از خودروی پژو آردی به دست آمد که متعلق به پدر یکی از متهمان تحت تعقیب بود؛ بنابراین نیرو‌های انتظامی با راهنمایی و نظارت مستقیم سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) و پس از چند روز رصد‌های اطلاعاتی، موفق شدند چهار جوان متهم را در مشهد و کرج شناسایی و آنان را در عملیات‌های جداگانه دستگیر کنند.

 با انتقال متهمان به فریمان، آنان در دادسرای عمومی و انقلاب مورد بازجویی‌های تخصصی قرار گرفتند و به این ترتیب پرونده تجاوز به عنف «عقرب‌های نقابدار» به مشهد ارسال شد و با توجه به حساسیت ویژه آن در شعبه اول دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی دهقان مورد رسیدگی قرار گرفت.

 چهار متهم این پرونده، ابتدا تلاش کردند تا خود را بی گناه جلوه دهند، اما تجربه قضایی قضات دادگاه کیفری، هر گونه راه گریز را با طرح سوالات پیچیده تخصصی بست و بدین گونه متهمان مذکور در جلسات دادگاه که به ریاست قاضی دهقان و مستشاری قاضی صفائیان برگزار شد، به تشریح این حادثه هولناک پرداختند و حقیقت ماجرا را فاش کردند؛ بنابراین قضات دادگاه، براساس محتویات پرونده، گزارش پلیس، اقاریر متهمان و دیگر اسناد و مدارک موجود رای به اعدام متجاوزان به عنف دادند که زن جوان (شاکی) در روز اول رویارویی با متهمان و با آمبولانس به پلیس آگاهی هدایت شد.


او با دیدن متهمان از شدت ترس و وحشت، جیغ می‌کشید و بیهوش می‌شد. در عین حال پرونده مذکور با اعتراض متهمان به رای صادر شده از سوی دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، به شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور ارسال شد و به طور ویژه زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت، اما قضات زبده دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی دقیق محتویات پرونده، رای دادگاه را تایید کردند.

به گزارش خراسان، این گونه بود که پرونده «عقرب‌های نقابدار» که با دستور قاضی صادقی خارج از نوبت مورد رسیدگی ویژه قرار گرفته بود، پس از گذشت حدود شش ماه از این حادثه وحشتناک به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارجاع شد و با صدور دستوری از سوی قاضی محمدرضا دشتبان (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) بی درنگ مقدمات اجرای حکم اعدام فراهم آمد تا این که سپیده دم روز گذشته چهار متهم این پرونده که روح‌الله جاویدی‌راد متولد ۱۳۷۸، محمد صیادی باغسنگانی متولد ۱۳۷۲، سیدمحمد حسینی متولد ۱۳۷۲ و محمد وطندوست متولد ۱۳۷۶ در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفتند و اعدام شدند.

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcc.mqia2bq40la82.html
نظرات منتشر شده : ۳۶  | 
در صف انتظار : ۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

سلام.خسته باشید حقاشان همین بود دستان دردنکند خدا لعنت کند انشاءالله وبه آن زن شوهرش کمک کند.
درود وخداقوت به دستگاه قضا.لعنت برتربیت این اشخاص
شماهاک خبرندارین قضاوت نکنین
خاک تو سرت
توخبرداری
حامد
آقا این کار جوان ها کاملا اشتباه بوده ولی وقتی یک دختر خودشو با اندامش رها می کنه انتظار داره جوون عذب آتیشی نشه ؟
آخه اون شوهر بی غیرتش چرا جمعش نکرد ؟
تو هم مثل همون حرومزاده هایی
چقدر حرومزاده ای و چقدر مغزت پوسیدس
نباید اعدام میشدن باید گردنشونو میزد
باید شوهر اون زن چند تا آدم رو اژیر می‌کرد...
واقعا خجالت نمیکشی آدم چقدر میتونه بی شخصیت باشه آخه
اینا که حقشون همین اعدام بوده ولی تو این شرایط که جونا نمیتونن ازدواج کنن و از طرفی هم غریزه بسیار فشار میاره باید شرایطی جور بشه مشکلشون رفع بشه توجه کنید به سن این چهار نفر همه جون و پر از شهوت خوب چرا کاری نمیکنن که ناموس آدم در امان باشه چرا باید چهر نفر برای خالی کردن شهوت خودشون چند وقت بزارن تا به ناموس مردم تجاوز کنن برای خالی کردن خودشون چرا راهکاری براشون ندارن آخه
الی
همشون متاهل بودن چرند نگو
محمدق
دلت برایش میسوزه خوب تو ناموست راببر تا خوشون خالی کنن
حلالت ک حرف حقوزدی اگ اون زن بااون تیپ نمیرف اونجااینجوری نمیشدآخه همچین جایی ک همه روستایین بایداینجوری راه بری
تیپ زن رو شما از کجا دیدی
تو تیپشو دیدی؟ یعنی اکه یه روز در یه خونه باز بود تو میری دزری؟ لعنت به ذات زن ستیزت
خاک بر سرت که کار به این کثیفی و به هر دلیل توجیه میکنی تو رو هم باید اعدام کنن مریض
عقل نداری راحتی
شما دیدی اون خانوم رو؟
خیلی جدی بهت پیشنهاد میکنم هرچه سریعتر به یه روانپزشک مراجعه کنی ، یک جانی بالفطره در وجودت هست که هر لحظه میتونه بالفعل برسه
زر نزن تو فقط گه خور
چی میگی تو فاز ت چیه
رضا
به زن یا خاهر مادر خودت تجاوز بشه بازم همین حرفو میزنی؟
خداوند بهترین مجازات ویا بهتره بگم کمترین مجازات را برای این جرم در نظر گرفته
اینها رو اگر دست من بود اعدام نمیکردم
یکار دیگه میکردم خیلی خيلي شانس آوردن دست من نیوفتادن
مثلامیخاستی چه گوهی بخوری
همونکاری که ............
ر.... تو اون سر در سفيد سنگ ريدم تو قبر هر چهار تا شون
چهار تا اشغال عوضی که این کارو میکنن درست نیست که یک شهر رو خراب کنیم ویا بگیم همه مثل همن اینجوری نیست الان اون چهار نفر این کارو کردن خوب وبد به پای هم میسوزن کی با حرف من مافقه؟
علی
نظرات شما رو خوندم.واقعا خجالت کشیدم از اظهار نظر بیشرمانه ی بعضیا.ادم چقد پست باشه که به زن مردم تجاوز کنه و پست تر از اونا کسایی هستن که کار اونا رو توجیه میکنن.حیوون که حیوونه وقتی میبینه حیوونی باهم جفتن بهش کاری ندارن.حیووناییکه به این زن تجاوز کردن مریض روانی هستند.اگه موضوع رو خوب خونده باشین این خانم و شوهرش از شب قبل تحت نظر بودن.پس هنوز تیپ کوهنوردی نزده بودن تا تحریک پذیر باشن.در ثانی مگه شما دیدین که تیپ این خانم بد بوده که اظهار نظر میکنین.اصلا تیپش بد بوده .هیچ توجیه واسه اینکار نمیشه.قضاوت نادرست باعث میشه تا تمام کائنات دنبال این باشن تا اون بلا سر خودتون بیاد.
مهرساد
جنازه ی این شغالا باید مینداختن جلوی سگا. بخورن حیف خاک که رو اونا ریختن.حیف اون میت های که کنار اونا دفن هستن.لعنت خدا به اینجور ادما
خدالعنت کنه این حیوانها رابایدزودترازاینهامجازات میشدندازیک سگ هم پست ترند حیف اسم سگ به روی اونها بزاری
دم قاضی گرم امادیراقدام کردجریان ناموس بابقیه جریانافرق میکنه
Mojtaba
اعدام کمترین قصاص برای این حرامزاده‌های لجن هستش ! باید بااین حیوانات کاری کرد که مرگ رو آرزوی دور از دسترس خود ببینند! شخصا اگر اختیارات داشتم آلت این حرامزاده‌ها رو قطع و همزمان آب نمک بر روی زخم آنها میریختم و این کار را تا چندین روز ادامه میدادم بطوریکه هر روز التماس کنند تا هرچه زودتر اعدام شوند
دقیقا منم همین نظر رو دارم اینا رو باید زجر کش میکردن نه اینکه بخان اعدام کنن