پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۹
کد مطلب : ۳۳۲۹
plusresetminus
بهشت زهرا همین چند روز پیش رکورد ۵۰ ساله خود را شکست. ۳۵۰ فوتی که ۱۵۰ نفر از آن‌ها کرونایی بودند نشان داد تهران نه در وضعیت هشدار که در وضعیت فوق بحرانی است.
در بهشت زهرا برای خاک کردن همه جا وجود دارد!
صبح‌شد: بهشت زهرا همین چند روز پیش رکورد ۵۰ ساله خود را شکست. ۳۵۰ فوتی که ۱۵۰ نفر از آن‌ها کرونایی بودند نشان داد تهران نه در وضعیت هشدار که در وضعیت فوق بحرانی است. تعداد فوتی‌های کشور نیز روزانه همچنان بالای ۴۰۰ نفر است. فعلاً طرح ترافیک لغو شده و با توجه به خطر شیوع ویروس هندی؛ نگرانی‌ها از سمت ویروس «انگلیسی» به سمت ویروس «هندی» رفته است. اما تصویر این روز‌های تهران حتی شبیه اولین روز‌های شوک‌آور سال گذشته نیست. رعایت پروتکل‌ها همچنان زیر ۶۰ درصد گزارش می‌شود و با وجود اعمال محدودیت‌های شدید بازهم تعداد زیادی از شهروندان پناهشان را در جایی خارج از خانه دیده‌اند! حمل و نقل عمومی با وجود کاهش مسافر بویژه در هفته‌های اخیر همچنان شلوغ است و افزایش کرایه‌ها بسیاری از مسافران را به سمت مترو و اتوبوس هل داده است.

گفت‌و‌گوی ما با محسن هاشمی؛ رئیس شورای شهر تهران را درباره وضعیت این روز‌های پایتخت و مشکلاتی که نباید از دید شورا پنهان مانده باشد؛ در زیر می‌خوانید.
پیش از آمدن بحران کرونا قطعاً نقطه ضعف‌هایی متوجه سیستم حمل و نقل عمومی تهران بود، اما در این دوران بویژه از زمانی که اعلام شد بیشترین میزان شیوع ویروس در حمل و نقل عمومی بوده وضعیت ناکارآمدی بیش از کار‌هایی که تاکنون انجام شده خودش را نشان داد. شما به عنوان رئیس شورا که در طول این یک سال اخیر با کم و کاست این وضعیت از نزدیک آشنا بودید چه تحلیلی از شرایط پیش از کرونا و بعد از آن دارید؟

البته مشکل حمل ونقل عمومی تهران، مربوط به یک‌سال اخیر نیست و اتفاقاً در دوران کرونا با توجه به اینکه مسافران حمل‌ونقل عمومی، به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده است، شاید برخی کمبود‌ها دیده نشود، مشکل اصلی حمل‌ونقل عمومی تهران آن است که نیاز مردم و طراحی این سیستم برای انجام حدود ۱۵ میلیون سفر در روز بوده است، اما هم‌اکنون فقط ظرفیت ۵ میلیون سفر، یعنی یک‌سوم نیاز وجود دارد و به‌دلیل عدم تأمین تجهیزات و ناوگان برای شرکت‌های مترو و اتوبوسرانی، بار سیستم حمل ونقل عمومی به خودرو‌های شخصی و تاکسی‌های اینترنتی منتقل شده است. در دوران کرونا، مسأله ایجاد فاصله اجتماعی و عدم ازدحام در ساعت‌های پیک بود که موجب تشدید شیوع بیماری در سیستم حمل‌ونقل عمومی می‌شود، ما بار‌ها این موضوع را چه به‌صورت شفاهی، چه مکتوب، چه نامه‌نگاری و چه مصاحبه مطرح کردیم، اما متأسفانه در عمل اقدامی از سوی مسئولان مربوطه برای تقویت ناوگان حمل‌ونقل عمومی و خریداری اتوبوس و مترو انجام نشد، مشکل دیگر سیستم حمل‌ونقل عمومی در دوران کرونا، کاهش مسافر و درآمد آن بود که با توجه به اینکه این سیستم جهت ایجاد فاصله اجتماعی و عدم ازدحام با حداکثر ظرفیت ممکن کار می‌کند، مشکل کسری بودجه و درآمد را ایجاد کرد که در این مورد هم ستاد ملی کرونا اعتباری برای جبران این کمبود اختصاص نداد و عملاً شهرداری تنها ماند و مجبور شد که بخشی از کسری به وجود آمده را با افزایش قیمت بلیت و بخشی را از سایر بودجه‌ها جبران کند که شورا با این روند موافق نبود و انتظار داشت که این اعتبارات از محل ستاد ملی مقابله با کرونا تأمین شود. البته با توجه به وضعیت تحریم‌ها و کمبود منابع مالی شاید بتوان بخشی از این ناکارآمدی را پذیرفت. مثلاً در برخی کشور‌ها از بحران کرونا برای تبلیغ مد دیگری از حمل‌و‌نقل استفاده می‌کردند. حتی در خود چین هم میزان دوچرخه‌سواری افزایش یافت، اما در تهران علی‌رغم اینکه شهردار پیش از کرونا حرکات خوبی را شروع کرده بود در دورانی که به نظر می‌رسید باید بیشتر بر مد‌های دیگر تأکید شود عملاً این اتفاق نیفتاد و مردم به ناچار از مترو و اتوبوس استفاده کردند.


درباره اعلام آمار مرگ‌و‌میر در تهران، شورای شهر اولین نهادی بود که در این زمینه شفاف‌سازی کرد. چون ظاهراً هیچ آماری از سایر شهر‌های دیگر بیرون نمی‌آید و به همین علت این میزان مرگ‌و‌میر در مقایسه با سایر شهر‌ها در تهران کمی تأمل‌برانگیز است. اکنون یکی از نگرانی‌های جدی به بحث تأمین گورستان بر‌می‌گردد. اگر وضع به همین روال ادامه یابد ما با چه مشکلاتی در این زمینه مواجه خواهیم شد و مدیریت شهری چه برنامه‌ای برای گذر از این چالش دارد؟

مسأله آرامستان، کمترین مشکل در بحران کروناست، ما باید برای کاهش تلفات انسانی و زنده نگه‌داشتن مردم تلاش کنیم و نقش واکسن در این حوزه کلیدی است که متأسفانه با وجود وعده‌های مدیران وزارت بهداشت، در این موضوع در دنیا جزو کشور‌های پیشرو نیستیم و رتبه پایینی داریم.

یکی از موضوعاتی که بسیار مورد تأکید متخصصان و جامعه‌شناسان قرار دارد بحث آسیب‌های روانی و اجتماعی ناشی از کروناست. برخی بر این باورند که شهری مثل تهران به علت از دست دادن فضا‌های عمومی در طول زمان و توجه ویژه بر تأمین مسکن ساکنانش نتوانسته یک شهر تاب‌آور در برابر بحران‌ها باشد درحالی که شهروندان به فضایی برای تخلیه بار منفی این بحران نیاز داشتند و می‌توانستند در کنار رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی در شهر‌ها با هم گفت‌و‌گوی اجتماعی داشته باشند، اما ما حتی نتوانستیم پارک‌ها را برای این موضوع ایمن نگه داریم و به ناچار درهایشان را بستیم. برخی بر این باورند که ما برای مرده‌ها در بهشت زهرا بهتر از زنده‌ها کار کرده‌ایم!‌

نمی‌توانیم بدون استناد به آمار و فکت‌های علمی این‌طور قضاوت کنیم، پیامد‌های روحی و روانی بخشی از معضلات ناشی از پاندمی کروناست و تقریباً در همه جوامع درگیر با این مسأله دیده می‌شود، البته به‌دلیل ماهیت دینی و اعتقادات معنوی جامعه ایران، اتفاقاً تا حد زیادی ما در زمینه مشکلات روحی و روانی نسبت به جوامع توسعه یافته بحران کمتری داریم، بخصوص در حیطه مسئولان که دیدیم مثلاً وزیر اقتصاد آلمان خودکشی کرد یا وزیر بهداشت دانمارک از هوش رفت، اما مسئولان ما با روحیه بالا و خونسردی مشغول به‌کار هستند (با خنده) در مورد پارک‌ها هم تا حدی پروتکل‌های بین‌المللی انجام شد، یعنی در زمان‌های پیک بیماری و مناسبت‌های تفریحی پارک‌ها بسته شدند تا جلوی گردهمایی‌های خانوادگی گرفته شود. به نظرم بخش عمده مشکلات عصبی امروز جامعه ما ریشه در بحران اقتصادی ناشی از کاهش ارزش پول ملی دارد که موجب فقیر شدن اکثر مردم و ریزش طبقه متوسط به زیر خط فقر و اختلال در معیشت ۷ دهک جامعه دارد تا بیماری کرونا.

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdci.rapct1ap3bc2t.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما