سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۰
کد مطلب : ۳۴۵۸
plusresetminus
ادارات مختلف سازمان حفاظت محیط‌زیست هر ساله تعداد زیادی از پرندگان شکاری را که بنا به دلایل مختلف به اسارت درآمده‌اند، در طبیعت رهاسازی می‌کنند.
مورد عجیب مراکز بازپروری پرندگان شكاری
صبح‌شد: ادارات مختلف سازمان حفاظت محیط‌زیست هر ساله تعداد زیادی از پرندگان شکاری را که بنا به دلایل مختلف به اسارت درآمده‌اند، در طبیعت رهاسازی می‌کنند.

تعدادی از این پرندگان مشکل خاصی ندارند و بخت آن را دارند که در زیستگاه خود با فاصله کم یا حتی زیاد رهاسازی شوند، اما برخی دیگر بخت چندان بلندی ندارند و کیلومتر‌ها از زیستگاه خود دور می‌شوند بلکه راه‌حلی برای درمان و بازگشت آن‌ها به طبیعت پیدا شود.

رضا کیامرزی، دامپزشک و پژوهشگری که سال‌هاست در زمینه حفاظت از پرندگان شکاری کار و مطالعه می‌کند، معتقد است که بدون رعایت اصول بازپروری تخصصی پرندگان شکاری به هیچ‌وجه نمی‌توان از موفقیت‌آمیز بودن این بازگشت‌ها به طبیعت صحبت کرد و این در حالی است که برای رهاسازی برخی از این پرنده‌ها زمان و در عین حال هزینه زیادی صرف شده است.

در این گزارش تلاش کرده‌ایم تا با مرور وضعیت پیچیده درمان، نگهداری و بازپروری پرندگان شکاری از سرمایه‌های طبیعی بگوییم که در فقدان مراکز تخصصی و دامپزشکان آموزش دیده هر روز بیش از پیش آسیب‌پذیر می‌شوند.

دلایل آسیب دیدگی پرندگان شکاری

پرندگان شکاری به دلایل مختلف اعم از برخورد با ساختمان‌ها، ماشین‌ها و انواع موانع انسان‌ساز، تصادم با دکل‌های فشار قوی، کمبود انرژی در زمان مهاجرت، شکار و برخورد گلوله، به دام افتادن در انواع و اقسام ادوات غیراستاندارد شکار جهت قاچاق حیات وحش یا حتی به واسطه برداشت از لانه دچار آسیب‌دیدگی می‌شوند.

افراد آسیب‌دیده پرندگان شکاری اغلب به ادارات مختلف محیط زیست یا کلینیک‌های دامپزشکی ارجاع داده می‌شوند، اما به دلیل فقدان مدیریت یکپارچه توسط تنها متولی حفاظت از حیات وحش، این موجودات ارزشمند را در اکثر موارد باید حذف شده همیشگی از طبیعت قلمداد کرد.

کیامرزی در این زمینه به «اعتماد» می‌گوید: «پرندگان آسیب‌دیده مخصوصا آن‌هایی که در مناطق چهارگانه محیط‌زیست یا زیستگاه‌های طبیعی هستند به جز در شرایط خاص آن هم با نظر دامپزشک متخصص یا کارشناس حیات وحش نباید از محل اولیه خارج یا جابه‌جا شوند.

خواهش ما از همه طبیعت‌گردها، کوهنورد‌ها و افرادی که به هر دلیل وارد عرصه‌های طبیعی می‌شوند؛ این است که پرندگان شکاری بیمار، آسیب‌دیده، جوجه‌های به ظاهر تنها مانده را از طبیعت خارج نکنند. خارج کردن حیوانات وحشی از طبیعت آغاز مشکلات، شروع درد و رنج و در عین حال تلفات بی‌پایان حیات وحش است.

خروج هر حیوان از طبیعت و تحویل آن به محیط‌زیست باید فقط با مشورت دامپزشک حیات وحش مجرب یا بوم‌شناسان باشد. وقتی پرنده شکاری را به هر دلیل از زیستگاه آن خارج می‌کنیم، باید مسوولیت بازپروری و توانبخشی آن را هم برعهده بگیریم.

تصمیم‌گیری غیراحساسی و منطقی بسته به شرایط آسیب‌دیدگی و نوع گونه یک موضوع ساده نیست یعنی اجازه نداریم که به اسم درمان، پرنده شکاری را در قفس فلزی قرار دهیم و آن را با ضایعات اسکلت و... تغذیه کنیم و نام آن را هم بازپروری بگذاریم.

تاکید می‌کنم که تیمار پرنده شکاری آسیب‌دیده فقط و فقط باید توسط افراد با تجربه و دارای دانش کافی آن هم در شرایط مناسب تغذیه‌ای، نگهداری، درمان، آموزش و با وسایل مناسب انجام شود. درمان پرنده شکاری به شدت نیازمند زمان و صرف هزینه است بنابراین از عهده تنها یک فرد خارج است.»

بازپروری‌های ناموفق، لیوان خالی

کیامرزی که چندین سال است در زمینه پرندگان شکاری فعالیت می‌کند و به عنوان دامپزشک معتمد نیز با سازمان حفاظت محیط‌زیست کار کرده و قدم‌های ارزنده‌ای برای آموزش محیط‌بانان برداشته، معتقد است که متاسفانه تعداد زیادی از بازپروری‌ها و رهاسازی‌های حیوانات وحشی در کشور ما غیرتخصصی و با درصد موفقیت بسیار پایین است: «بازپروری پرندگان شکاری و حیوانات شکارچی بسیار پیچیده و تخصصی و همراه مشکلات بسیاری است که در اغلب خبر‌ها هیچ نشانی از توجه به این مسائل پایه‌ای نیست.

پرندگان شکاری نیاز به آموزش شکار و شکار حیوانات دیگر دارند و با جدا کردن آن‌ها از طبیعت ما مجبور هستیم که این کار را با حیوانات پرورشی و به صورت مصنوعی انجام دهیم.

درمان و بازپروری پرندگان شکاری برخلاف باور عموم هیچ شباهتی به نگهداری از حیوانات خانگی ندارد. پرندگان شکاری به دلیل طبیعت خاص خود به شدت از انسان‌ها ترس و وحشت دارند و به همین دلیل عدم مقید کردن صحیح آنها، نگهداری در محل نامناسب و جابه‌جایی نادرست نه تنها باعث می‌شود که آن‌ها به خودشان آسیب بزنند بلکه حتی احتمال خطر برای انسان هم وجود دارد.»

او در مورد آسیب‌های ناشی از تغذیه نادرست پرندگان شکاری آسیب‌دیده توسط افراد نابلد می‌گوید: «گاهی گونه‌های حیات وحش در اسارت اعتصاب غذا می‌کنند در نتیجه بدون غذای دستی دادن یا گاواژ یا سرم‌درمانی نمی‌توان به آن‌ها کمک کرد ضمن اینکه برخی مردم فکر می‌کنند، همه پرندگان شکاری از هر گوشت یا ضایعه‌ای تغذیه می‌کنند، در حالی که این باور اصلا درست نیست.»

او در عین حال معتقد است که رهاسازی پرندگان شکاری پس از دوران توانبخشی نه تنها کار ساده‌ای نیست بلکه در کشور‌های پیشرفته مطابق اصولی خاص انجام می‌شود که متاسفانه در ایران به آن‌ها چندان توجه نمی‌شود. کیامرزی می‌گوید: «گام نخست رهاسازی اصولی پرنده شکاری Soft Release است که به معنای رهاسازی در فضای پیش رهاسازی در زیستگاه مورد نظر است تا حیوان مدتی به اقلیم، پوشش گیاهی و شرایط آن زیستگاه عادت کند.

گام دوم

 Hard Release است که به معنای رهاسازی مستقیم در داخل زیستگاه مورد‌نظر است. ممکن است با توجه به شرایط و نوع گونه و نظر متخصص بازپروری (دامپزشک یا بوم‌شناس) یک گونه تنها نیازمند hard release یا همان رهاسازی مستقیم باشد؛ در عین حال این امکان هم هست که یک گونه به دلیل عدم توانایی، تنها قادر به ادامه حیات در فضای نیمه اسارت یا محصور شبیه‌سازی شده با زیستگاه خود باشد.

گام سوم هم نظارت پس از رهاسازی یا Post Release Monitoring است که در کشور‌های پیشرفته از طریق ردیاب‌های رادیویی یا ماهواره‌ای، تگ یا حلقه که با فاصله قابل رویت باشد، دوربین یا گشت‌زنی مستقیم زمینی یا هوایی انجام می‌شود.»

او در مورد اهمیت حلقه‌گذاری پرندگان شکاری که مجدد به طبیعت بازگردانده می‌شوند، می‌گوید: «حلقه‌گذاری به این دلیل توصیه می‌شود که می‌تواند اطلاعات مفیدی را در تجارب بعدی دراختیار بگذارد. حلقه‌های جدید دارای جنس مرغوب و متفاوت با قدیم، رنگی و دارای شماره ثبت شده بزرگ و با رنگ‌های متفاوت هستند که کمک می‌کند از فاصله دور کاملا قابل تشخیص و شناسایی باشند.

امروزه برای گونه‌های خاص و بزرگ جثه مانند عقاب‌ها، لاشخور‌ها و سارگپه‌ها از تگ‌های پلاستیکی بزرگ رنگی که روی بال پرنده نصب می‌شوند، کمک گرفته می‌شود که هم حین پرواز و هم در زمانی که پرنده نشسته است، قابل رویت هستند.

در حقیقت اهمیت ردیابی پرنده چه از طریق ردیاب ماهواره‌ای و چه از طریق ردیاب زمینی با برد کوتاه این است که بتوان در چند روز اول رهاسازی که در اصل پرخطرترین زمان برای بقای پرنده است، آن‌ها را زیر‌نظر گرفت و بر این اساس بتوان عوامل اصلی تلفات یا عدم موفقیت را شناسایی کرد و حتی در صورت لزوم پرنده را دوباره زنده‌گیری و بازپروری کرد.»

اصول رهاسازی پرندگان شکاری آسیب‌دیده

کیامرزی می‌گوید که رهاسازی پرنده‌های شکاری تنها رها کردن آن‌ها در طبیعت و چند ده یا حتی صد متر پرواز کردن نیست بلکه رهاسازی موفق به رهاسازی‌ای گفته می‌شود که حیوان به واسطه یک کار حرفه‌ای و تخصصی بتواند از شانس بالایی برای بقا برخوردار باشد و در تمامی کشور‌های پیشرفته دنیا در بحث حفاظت از پرندگان شکاری وقتی امکان رهاسازی وجود ندارد، پرنده را به مراکز نگهداری، تکثیر و پرورش با شرایط استاندارد منتقل می‌کنند که متاسفانه چنین مراکزی هم توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست پشتیبانی نشده است. او اشاره می‌کند که در بحث رهاسازی، توجه به وجود گونه‌های غیربومی مانند

(Black Shaheen) که از کشور‌های دیگر مانند پاکستان یا هند می‌آیند و در حال ترانزیت به کشور‌های عربی توقیف می‌شوند، بسیار مهم است.

این پرندگان باید به درستی تشخیص گونه داده شوند و به هیچ عنوان هم نباید در زیستگاه‌های کشور ما رهاسازی شوند، چراکه ممکن است باعث از بین رفتن خلوص ژنتیکی زیرگونه‌های بومی و زادآور در کشور شوند. در ضمن ممکن است که دارای بیماری‌های غیربومی از کشور‌های دیگر یا زیرگونه‌های دیگر باشند که همین امر می‌تواند بر جمعیت پرندگان بومی و زادآور کشور ما تاثیرات به شدت منفی داشته باشد.

این گونه‌ها در عین حال ممکن است در زیستگاه‌های کشور ما به گونه مهاجم و غالب بر زیرگونه تبدیل شوند و گونه‌های بومی و زادآور را تحت‌تاثیر قرار دهند. در مورد پرندگان پرورشی یا هیبرید که توسط بازداران عرب به صورت قاچاق برای شکار وارد کشور می‌شوند و توسط محیط‌زیست توقیف می‌شوند هم باید پرندگان هیبرید و پرورشی به درستی تشخیص داده شوند و به هیچ‌وجه در طبیعت رهاسازی نشوند. از این پرندگان می‌توان به عنوان پرندگان آموزشی یا در بازداری یا مراکز تحقیقاتی استفاده کرد.»

کیامرزی می‌افزاید: «فصل مهاجرت برای رهاسازی پرندگان مهاجر بسیار بااهمیت است و رهاسازی پرندگان مهاجر در خارج از فصل مهاجرت تنها نشانه عدم‌آگاهی، کار غیرعلمی و فاقد تخصص است. تعداد زیادی از پرندگان شکاری که در ایران دیده می‌شوند، مهاجر هستند و به همین دلیل رعایت این مساله مهم است.

بر این اساس می‌توان دریافت که قدم اول در بحث درمان، بازپروری و رهاسازی پرندگان شکاری شناخت دقیق گونه و زیرگونه‌های پرندگان شکاری از یکدیگر است.

به عنوان مثال لیل و دلیجه کوچک از زادآوران تابستان و بهار در ایران هستند و بعد از بازپروری به هیچ‌وجه نباید در فصل زمستان در ایران رهاسازی شوند.»

او در مورد اصول رهاسازی هم می‌گوید: «پیش از رهاسازی اصولی پرندگان شکاری نخست باید از سلامت شاهپر‌ها و پر‌های اصلی دم اطمینان حاصل کرد. در گام دوم چک کردن وضعیت سلامت پرنده توسط دامپزشک از نظر بیماری‌ها، سالم بودن استخوان‌ها و اندام‌های حرکتی است. وضعیت عضلات پروازی ناحیه سینه پرنده هم مهم است.

کارشناس و بوم‌شناس باید بومی یا مهاجر بودن پرنده را تشخیص دهند ضمن اینکه باید مشخص شود که پرنده بالغ یا نابالغ است، چراکه پرندگان بومی بالغ به دلیل اهمیت بسیار زیاد در حفظ نسل باید در اولین فرصت و در جایی که به دام افتاده‌اند، رها شوند.

کارشناس مسوول رهاسازی باید بتواند جوجه آشیانه‌ای پرنده شکاری را از جوجه توری تشخیص دهد. جوجه‌های آشیانه‌ای به دلیل عدم فراگیری پرواز و شکار بدون آموزش‌های لازم قادر به بازگشت به طبیعت نیستند. گاهی ما با پرنده‌های شکاری عبوری مواجه هستیم و این پرنده‌ها در صورت آسیب‌دیدگی نمی‌توانند بدون مطالعه و اطمینان از وضعیت سلامت به طبیعت بازگردانده شوند. ضمن اینکه گام نهایی رهاسازی پرندگان شکاری حلقه‌گذاری و بیومتری آنهاست. مسوول رهاسازی موظف است که داده‌های موجود از پرندگان شکاری را به صورت دست‌نویس، فایل کامپیوتری و مستند در‌اختیار داشته باشد تا در صورت بروز هر گونه مشکل بتواند پاسخگو باشد.»

فقدان مراکز تخصصی

به گفته این پژوهشگر برخی تصور می‌کنند که تنها احداث یک محل با هدف نگهداری از حیات وحش آسیب‌دیده و زخمی می‌تواند به حفاظت از حیات وحش منجر شود در حالی که این‌طور نیست: «احداث یک محل مهم نیست بلکه تامین هزینه‌های جاری آن شامل غذای مناسب، تجهیزات، دارو و وسایل درمانی، هزینه پرسنل و کادر متخصص است که زیربنای کار است وگرنه هر محلی که بی‌برنامه با عنوان مرکز بازپروری حیات وحش یا پرندگان شکاری ساخته شود، در‌نهایت بعد از مدتی فراموش یا تبدیل به کشتارگاه حیات وحش می‌شود.

با توجه به تعطیلی تنها کلینیک تخصصی حیات وحش در پارک پردیسان تهران و شرایط نامناسب بسیاری از باغ وحش‌ها، نگرانی‌ها در مورد آسیب جدی به حیات وحش مخصوصا پرندگان شکاری بی‌دلیل نیست و باید به خاطر داشت که فقدان مراکز تخصصی و علاقه شخصی افراد فاقد صلاحیت به نگهداری از پرندگان شکاری تاکنون باعث شده که حیات وحش تاوان سنگینی بپردازد. مراکز تخصصی پرندگان شکاری، مکان‌هایی شبیه‌سازی شده با زیستگاه طبیعی هستند وگرنه نباید نگهداری در قفس و درمان‌های کوتاه‌مدت مانند درمان مصدومیت یا جراحات سطحی را با توانبخشی اشتباه گرفت. شکستگی اندام اصلی در یک پرنده شکاری، تعویض شاهپر‌های شکسته و بزرگ کردن جوجه از لانه برداشته شده، دست‌کم بین ۶ ماه الی ۲ سال و گاهی حتی چند سال زمان نیاز دارد و جدا از آن پرندگان شکاری باید بر‌اساس یک برنامه اصولی نشانه‌گذاری شوند تا بعد از رهاسازی بتوان درصد موفقیت کار را بررسی کرد. ما در حال حاضر به شدت نیازمند توجه ویژه در این بخش هستیم.»

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcb.sbfurhbawiupr.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما