ماه مبارک رمضان همواره از اوقات مهم تلویزیون بوده است.
صبحشد: ماه مبارک رمضان همواره از اوقات مهم تلویزیون بوده است. ماهی که با توجه به حال و هوای خاص معنویاش و به خاطر آنچه از سالهای گذشته مرسوم بوده، پیوندی سنتی میان مخاطبان و شبکههای مختلف سیما برقرار میشود و بهترین فرصت برای مدیران تلویزیون است که به نوعی جبران مافات نمایند.
فرصتی که به نظر میرسد این بار هم براحتی از دست رفته است واغلب برنامههای پخش شده، در جلب رضایت مخاطبان سیما ناکام ماندهاند.
ویژه برنامههای پیش از افطار
«ماه عسل» تا سالها گل سرسبد ویژه برنامههای مناسبتی شبکه سوم سیما بود. احسان علیخانی و تیم همکارش، روی سوژههایی دست میگذاشتند که هر کدام به نوعی میتوانستند جذاب و قابل تأمل تلقی شوند.
اگرچه با کوچ احسان علیخانی به «عصر جدید»، تهیه برنامه «ماه عسل» متوقف شد، اما کافی است در ساعات پیش از افطار، کنترل تلویزیون را دست بگیرید و نگاهی گذرا به ویژه برنامههای تلویزیونی بیندازید.
برنامه «دعوت» در شبکه یک، «آدمهای خوب شهر» در شبکه دو و «مثل ماه» در شبکه سه، همه از همان فرمول امتحان پس داده «ماه عسل» استفاده میکنند.
فرمولی که شامل نشاندن یک یا چند میهمان در مقابل مجری برنامه و شنیدن قصه زندگی آنها میشود. چیزی که شاید در قالب یک برنامه با اجرای احسان علیخانی قابل تحمل میکرد، اما حالا با پخش متعدد برنامههای مشابه، نه تنها جذابیتی ندارد بلکه دافعه برانگیز و ملالآور نیز هست.
تنها برنامه قابل توجه سیما در ساعات پیش از افطار برنامه «زندگی پس از زندگی» است. برنامهای که همچون سال گذشته، با حضور افرادی که تجربه مرگ موقت را داشتهاند، مخاطبان را با افقهای دیگری از حیات پس از مرگ و نادیدهها و ناشنیدههای گاه تکان دهنده، آشنا میکند.
برنامهای که به همت عباس موزون، پژوهشگر و مجری برنامه تهیه شده و در آن علاوه بر تجربه گران داخلی، گفتگوهایی با ریموند مودی و سایر کارشناسان شناخته شده بینالمللی هم به عمل آمده که بر اعتبار علمی و پژوهشی برنامه میافزاید.
سریالهای پس از افطار
به جرأت میتوان گفت که شبکههای مختلف سیما در امر سریالسازی در ماه رمضان امسال، عملکردی بسیار ضعیف و قابل نقد داشتهاند. شبکه اول سیما سریال «احضار» را به روی آنتن برد که در ابتدای امر مجموعهای در ژانر موسوم به وحشت و دلهره به نظر میرسید.
کارنامه علیرضا افخمی در ساخت سریال «او یک فرشته بود» و نویسندگی سریال «اغما» نیز توقعات از کیفیت فنی و محتوایی «احضار» را بالا برده بود. اما «احضار» در واقع نه تنها در خلق فضایی دلهرهآور و تعلیقی نفسگیر ناکام ماند بلکه چه در زمینه فیلمنامه، چه از نظر کارگردانی و البته بازی بازیگران ضعفهایی آشکار داشت تا جایی که در لحظاتی به کمدی ناخواسته تبدیل میشد.
شبکه دوم سیما چهارمین فصل از سریال «بچه مهندس» را تولید و روانه پخش کرد. سریالی که کاش در همان فصل سوم پروندهاش بسته میشد. تغییر کارگردان و بازیگر اصلی سریال، تنها ایراد وارد بر «بچه مهندس ۴» نیست.
مشکل اصلی در نگاه کلیشهای حاکم بر مجموعه و فیلمنامهای است که نگاه نو و پرداخت تازهای ندارد. فیلمنامهای که اگرچه همچنان بر محور امیدبخشی و ارتقای اعتماد به نفس جوانان ایرانی استوار است، ولی نمیتواند این مضمون را در یک بافت دراماتیک تأثیرگذار به مخاطب سریال عرضه کند.
شبکه سوم سیما با تولید و پخش سریال «یاور» نسخه تازهای از سریال «ستایش» را برای مخاطبانش تدارک دید. سریالی که با فیلمنامهای از سعید مطلبی و تیم سازنده «ستایش» (به کارگردانی سعید سلطانی با همراهی اصغر نعیمی) سعی داشت با استفاده از المانهای آشنای سریال یاد شده به موفقیت دست یابد.
غافل از اینکه بیننده هوشیار امروزی بشدت از تکرار بیزار است و با کلیشههای آزار دهنده میانهای ندارد.
یاور چلویی (با بازی داریوش ارجمند) بی کم و کاست همان حشمت فردوس است؛ با همان کنشها و واکنشها و حتی دیالوگها و تکیه کلام معروفش که در اینجا به «ملتفت» تبدیل شده است. با این همه ضعف اصلی سریال «یاور» در فیلمنامهای است که انگار در دهه ۴۰ شمسی میگذرد. جنس رفاقتها و روابطی که در سریال تصویر میشود، چندان نشانی از مناسبات این سالهای جامعه جوان ایران به همراه ندارد و بیننده را مدام به یاد لوطیگریها و جاهلهای فیلمفارسی میاندازد. علاوه بر این خط اصلی قصه، داستانکها و شخصیتپردازی سریال دچار ضعفهای آنچنانی هستند و منطق درام بخصوص در بخشهای پلیسی اثر، بشدت لنگ میزند.
تکمله
با تمام این اوصاف، ماه رمضان امسال هم سپری شد و به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار چنین عملکرد فاجعهباری، لازم است که دستاندرکاران امر از همین الان برای سال بعد برنامهریزیهای لازم را به عمل آورند. یک برنامهریزی دقیق که منجر به حذف سریالی مثل «رعد و برق» از کنداکتور شبکه پنجم سیما نشود و موجب ارتقای کیفیت سریالهای سایر شبکهها شود. کیفیتی که هر بار به بهانهای فدا میشود!