صبحشد: «فرهنگ ایمنی» در میانه این همه اخبار و حادثه روزانه، بیشتر به واژه لوکسی شبیه است که مشتریانش را متهم به سرخوشی میکند. اگر همین حالا خانوادهای قصد آموزش این فرهنگ را به فرزند خود داشته باشد احتمالا از سوی اطرافیانش محکوم است به خوشخیالی، اینکه در اوضاع کنونی و دغدغه معیشت و گرانی و تورم ما را چه به آموزش فرهنگ ایمنی. آنها که در این میان متهم به سرخوشیاند در اقلیت مطلق قرار دارند و آنها که متهم میکنند در اکثریت مطلق.
همین تقسیمبندی در مسؤولان هم به شکل محسوسی وجود دارد و تنها وقتی حادثهای رخ میدهد چند روزی بحث «فرهنگ ایمنی» در رسانهها به چشم میخورد، بحثی که آن هم شکلی ویترینی دارد و کاربردش تنها تزئینی است، واژه پرطمطراق و-به قول اهالی رسانه-لوکسی است برای جملهسازی مسؤولان پس از حادثه.
رصد کنید تمامی اتفاقات اینچنینی را در چند سال گذشته، امکان ندارد اظهارنظری از سوی مسؤولانی نیابید که در رابطه با حادثه کلینیک سینا از ایمنی مراکز درمانی حرف نزده باشد، کمتر اظهارنظری در رابطه با پلاسکو میتوانید بیابید که در این رابطه از زبان مسوولان خطابهای سر نداده باشد.
همین چند روز پیش هم وقتی زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گزارش حادثه کلینیک سینا را در مجلس قرائت میکرد آمار قابل توجهی در این رابطه منتشر کرد، آماری که گواهی میداد «۴۳۱مورد مرکز درمانی ناایمن در سطح تهران وجود دارد!» نه که این اتفاق محدود به تهران باشد که در مشهد هم فقط دو بیمارستان تاییدیههای ایمنی دارند. نه قانونی در اجبار رعایت ایمنی وجود دارد، نه پرسنل ارگانها و نهادها آگاهی صحیحی نسبت به این موضوع دارند و نه اصولا فرهنگی به نام ایمنی در جامعه رایج شده است، همین گزارش هم احتمالا متهم به سرخوشی است تا زمانی که پیوست به یک حادثه دلخراش شود.
وقتی قانونی وجود ندارد
حادثه آتشسوزی کلینیک سینا در تهران تنها یک نمونه بود بر آنچه در زیر پوست مراکز درمانی ایران در جریان است. آنچه اهمیتی ندارد در نگاه گردانندگان این مراکز ایمنی است. جالب اینکه قدرتی برای اجبار رعایت ایمنی در این مراکز هم وجود ندارد، چرا که قانونی که قدرت این اجبار را ایجاد کند در دست نیست. آتشنشانی به باور آنها یک نهاد خدماتی است و توانی در این رابطه ندارد و ضمن اینکه اگر هم تذکری به مرکزی بدهد با بیتوجهی مطلق آن مراکز روبهرو میشود.
واکنش این نهاد هم، چون قانونی در این رابطه ندارد محدود به همین تذکر میماند. مدیرعامل سازمان آتشنشانی هم باور دارد بازرسیهای سازمان آتشنشانی تاثیرگذار نیست و برای اثرگذاری بیشتر باید مجلس شورای اسلامی به این موضوع ورود کرده و برای خلأهای قانونی موجود تدابیری اتخاذ کند.
جالب اینکه سازمان آتشنشانی همچنان بازدید از این مراکز را در دستور کار خود قرار داده، اما هیچ تاثیری ندارد. چرا که در حال حاضر سازمان آتشنشانی امکان لغو پروانه بهرهبرداری از ساختمانهای ناایمن را نداشته و بازدیدهای آن در عمل بیاثر است. هم شهرداری و شورای شهر و هم سازمان آتشنشانی خلأ قانونی را یکی از چالشهای اساسی مسؤولان متولی ایمنی ساختمانها میدانند. جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران هم به جامجم میگوید: «قانون به صراحت هیچ ارگانی را برای برخورد یا اخذ تاییدیه ایمنی مشخص نکرده است. یعنی هنوز هیچ قانونی وجود ندارد که بر اساس آن استاندارد ایمنی مراکز درمانی، ورزشگاه، سینما یا مراکز تجمعی دیگر را در آن مشخص کرده باشند و هنوز هیچ مرجع رسمی که حرفش در این رابطه فصلالخطاب باشد وجود ندارد.»
تشویق، تهدید و تنبیه
مؤلفههای ایمنی در یک مرکز درمانی چیست؟ آیا سختگیریهایی که در رابطه با مجتمعهای مسکونی در این حوزه اعمال میشود درباره مراکز درمانی هم مصداق دارد؟ در دوره فراگیری کرونا و این روزها که تخت خالی بیمارستانی به سختی پیدا میشود، تعطیلی یک مرکز درمانی به واسطه رعایت نکردن نکات ایمنی چه بازخوردی میتواند داشته باشد؟ سخنگوی سازمان آتش نشانی شهر تهران میگوید به شکل معمول هم مؤلفههای ایمنی در یک مرکز درمانی با یک آپارتمان متفاوت است. یک مرکز درمانی، مرکز تجمع است و به دلیل حضور افراد بیمار و ناتوان از حساسیتهای بیشتری برخوردار است.
در یک مجتمع مسکونی این مؤلفهها محدود به مواردی همچون داشتن آلارم حرارتی یا استاندارد راهپلهها و خروجیهای آن مجتمع است، اما در یک مرکز درمانی علاوه بر این موارد مؤلفههای دیگری هم در ایمنی باید رعایت شود. استدلال نگاه متفاوت به این دو سازه هم از اینجا نشأت میگیرد که باور بر این است افراد حاضر در یک مجتمع مسکونی افراد سالمی هستند و تا حدودی پس از حریق توان فرار از آنجا وجود دارد، اما این معیار در یک مرکز درمانی مصداق ندارد.
با این حساب، اما اگر یک مرکز درمانی بدون ایمنی باشد، چه باید کرد؟ نمیتوان پلمب کرد، چون قانونی در این باره وجود ندارد و البته حتی اگر مرجعی توانست به چنین امکانی دست پیدا کند در شرایط کنونی و کمبود فضای درمانی این کار موجب واکنش افکار عمومی هم خواهد بود. تذکر برای رعایت هم بدهد که گوش کسی به آن بدهکار نیست.
بهاره آروین، عضو شورای شهر، اما معتقد است در این شرایط فقط باید از ابزار تشویقی استفاده کرد. مثال او مفهوم گفتههایش را آشکار میکند. او میافزاید، میتوان از سیاستهای تشویقی استفاده کرد و اگر مالکان اقدام به ایمنیسازی و اخذ گواهی معاینه فنی کنند، باید عوارض آنها کمتر از ساختمانهایی باشد که بدون گواهی ایمنی ساختمان هستند.
روش دیگر برای اجبار به رعایت ایمنی این مراکز اعلام نام آنهاست. هر چند هر بار هم که حرف از انتشار اسامی مراکز درمانی ناایمن میشود، ملاحظاتی به میان میآید که نام این مراکز اعلام نشود.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران میگوید: «هر وقت به ما اجازه بدهند، اسامی بیمارستانهای بدون ایمنی را اعلام میکنیم.»، اما مدیرعامل آتشنشانی مشهد اخطار داده است چنانچه مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی یا خصوصی نتوانند مجوزها و تاییدیههای ایمنی لازم را از سازمان آتشنشانی کسب کنند، اسامی مراکز درمانی ناایمن را به دستگاه قضایی و مردم اعلام میکند. آنها میگویند شاید انتشار عمومی نام مراکز ناایمن بتواند کمک کننده باشد و در پی ایجاد مطالبه عمومی ایمنسازی این ساختمانها رقم بخورد.
تمدید ایمنی؛ تقریبا هیچ
رضا کرمیمحمدی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران میگوید، تهران بهتنهایی ۵۰ بیمارستان بالای ۵۰ سال دارد که شرایط ایمنی و استانداردهای لازم را ندارند با این پیشفرض که بدانیم بر اساس یک قانون از سال ۱۳۶۶ واحدهای درمانی میتوانند در ساختمانهای مسکونی هم به کار بپردازند.
مهدی داوری، مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران هم از شناسایی صد ساختمان درمانی و مسکونی پرخطر در تهران خبر داده که بعضا نوساز هستند. زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم اعلام کرده است ۴۳۱ مورد مرکز درمانی ناایمن در سطح تهران مشغول فعالیت است. با این حساب در زمانهای که به واسطه شیوع کرونا مراکز درمانی در بالاترین حد فشار و تراکم جمعیتی هستند اغلب آنها به لحاظ ایمنی استاندارد نیستند.
قانونی هم برای اجبار رعایت ایمنی وجود ندارد. پس چه باید کرد؟ جلال ملکی از تجربه تعاملی این سازمان با شهرداری در این حوزه میگوید: آتشنشانی با تعاملی که با شهرداری دارد از حدود یک دهه پیش برای مجتمعهای مسکونی قراری گذاشته است مبنی بر اینکه در صورت عدم رعایت اصول ایمنی در یک سازه مجوز پایان کار صادر نشود. این کار به نوعی اجبار در رعایت نکات ایمنی است. به این مفهوم که سازنده، چون کارش گیر است تن به رعایت این اصول در یک ساختمان را میدهد.» البته ذهن خلأق راهی برای دور زدن همین ترفند را خیلی زود پیدا کرده است.
آنطور که سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران توضیح میدهد: «در این مدت هزاران ساختمان تاییدیه ایمنی از ما گرفتند و به دنبال آن مجوز پایان کار را گرفتهاند، اما این تاییدیهها فقط یک سال اعتبار دارد در حالی که اغلب آنها، چون دیگر آن اهرم اجبار را ندارند نسبت به تمدید اعتبار آن بیتوجه شدند. عدد ساختمانهایی که اقدام به تمدید این تاییدیهها میکنند تقریبا نزدیک به صفر است. این نشان میدهد ایمنی را نتوانستیم تبدیل به فرهنگ کنیم. بسیار در این راه تلاش و دستورالعمل صادر کردیم، اما هیچ رغبتی از سوی این افراد برای دریافت ایمنی صورت نمیگیرد.»
نبود فرهنگی به نام ایمنی
نکته مورد اشاره جلال ملکی هم نکته مهمی است که اتفاقا در این حوزه کمتر به آن توجه شده است؛ نکتهای معطوف به فرهنگسازی در این حوزه. هر جا که کلمه فرهنگسازی الصاق به یک چالش میشود خلأهای بیشماری در آن دیده میشود. درباره فرهنگ ایمنی هم این گزاره صدق میکند.
آنطور که جلال ملکی برای ما روایت میکند برای برخی هزینه اندک برای آموزش پرسنل به مسائل ایمنی یک هزینه اضافه است. او میگوید: یکی از معضلاتی که بیشتر به چشم میآید این است که خود پرسنل فعال در این مراکز آگاهی درستی از ایمنی ندارند، به این مفهوم که در زمان حادثه افرادی که باید هزینه آن حادثه را کاهش دهند بعضا باعث بروز مشکلات عدیده بیشتری شدهاند. او اتفاقا نقش فرهنگسازی را در این حوزه بیشتر از چالشهایی نظیر خلأ قانونی میداند.
او میگوید: «در حال حاضر مشکلات ما از نظر تجهیزات بسیار کم است. تعداد نردبانهایی که در تهران داریم شاید از خیلی از شهرهای معتبر جهان هم بیشتر باشد. در تعداد ایستگاهها و پرسنل آموزش دیده و حتی تعداد لباسهای آتشنشانی کمبودی نداریم. یک ست کامل لباس آتشنشانی در حال حاضر حدود ۸۰ میلیون تومان است و هیچکدام از ۵۰۰۰ آتشنشان ما بدون لباس نیستند، اما از سوی مقابل در بخش قانونگذاری خلأ داریم و در سوی مردم هم هنوز نتوانستیم فرهنگ ایمنی را به درستی برای آنها تشریح کنیم و دافعه عجیبی در اینباره از سوی مردم وجود دارد.»
سامانه ناقص آگاهی
۳۳ هزار ساختمان ناایمن در تهران وجود دارد. این جدا از آمارهای بالا یعنی ۴۳۱ مرکز درمانی ناایمن و ۵۰ بیمارستان فرتوت در پایتخت است. یکی از ابزارهای رعایت ایمنی، انتشار نام آنها و در دسترس قرار دادن مشخصات آن برای مردم است. مدتها پیش مسؤولان آتش نشانی اعلام کردند در قالب طرحهای مختلف توانستهاند فهرستی از ساختمانهای پرخطر تهران تهیه کنند که آن را در اختیار شورای شهر قرار دادند.
از همان روزها قرار بود اطلاعات این ساختمانها در راستای شفافیت و افزایش آگاهی مردمی منتشر شود. وعدههای شورای شهر هم بر این مبنا بود که تا پایان تابستان، این اطلاعات تحت یک سامانه یا نرمافزار به اطلاع شهروندان برسد، روندی که سامانه پایش برخط ایمنی ساختمانها نام گرفت.
آنطور که مسؤولان آتشنشانی میگویند مشخصات این سازهها با اولویت ساختمانهایی با کاربری عمومی همچون بیمارستان، مدرسه و... که مردم مراجعه روزانه به آنها دارند، دستهبندی شده است. البته از آن روز تا به حال تنها مشخصات ۱۰۰۰ ساختمان به صورت علامت در نقشه مشخص شده است بدون اینکه کاربر این نقشه بتواند کاربری آن ساختمان را متوجه شود.
سازمان بازرسی، پیگیر ایمنسازی است
موضوع مراکز ایمنی ناایمن، پرچالش است. مشکلات بسیاری هم در این میان وجود دارد، از خلأ قانونی بگیرید تا حتی نبود آماری ثابت از تعداد ساختمانهای ناایمن. هر چند قانون در این میان به صراحت مرجعی برای برخورد با این مراکز مشخص نکرده، اما همواره در همه این سالها بازرسی کل امور وزارت کشور مرجع مستندی برای ارائه آمار و روند نظارتی روی این مراکز شناخته شده است. محمودرضا مهرورز، بازرس کل امور وزارت کشور و شهرداریهای سازمان بازرسی کل کشور به چند سوال جامجم درباره این موضوع پاسخ میدهد.
آخرین آمار سازمان بازرسی کشور از مراکز درمانی ناایمن و پرخطر در کشور و در شهر تهران همچون کلینیک سینا چیست؟ آیا رقم ۶۰۰ مرکز پرخطر درمانی در تهران واقعیت دارد؟
از مجموع ساختمانهای بازدید شده توسط سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران طی سالهای ۹۷ تاکنون حدود ۵۵۰مرکز درمانی ناایمن نظیر کلینیک سینا اطهر در تهران شناسایی شده است.
کدام استانها ازلحاظ مراکز درمانی ناایمن شرایط ناگوارتری دارند؟
با توجه به اینکه شناسایی و احصا ساختمانهای ناایمن در سطح کشور نیز در حال انجام است پس از تکمیل و نهاییسازی در این خصوص اطلاعرسانی خواهد شد.
برنامهای برای اعلام و معرفی مراکز درمانی ناایمن دارید و آیا اسامی آنها به رسانهها اعلام خواهد شد؟
سازمان بازرسی کل کشور موضوع شناسایی تمام ساختمانهای ناایمن سطح شهر تهران (علاوه بر ۳۳هزار ساختمان شناسایی شده) و تهیه بانک اطلاعاتی برای اطلاعرسانی در مواقع لزوم را از مراجع مربوط مطالبه کرده است. بررسی سایر خلأهای قانونی نظیر فعالیت پزشکان و صاحبان حرف وابسته در فضاهای مسکونی، نبود سازوکار قانونی در خصوص نظارت بر ایمنی ساختمانهای در حال بهرهبرداری و سازوکار اجرایی رفع خطر از بناها توسط شهرداری در دستور کار سازمان بازرسی کل کشور قرار دارد.
چرا با توجه به خلأ قانونی دراینباره اقدامی صورت نگرفته است؟
با توجه به وظایف شهرداریها در صدور پروانه و پایانکار برای تمامی ساختمانها به نوعی مرجع تایید ایمنی بوده و درخصوص ضوابط ایمنی خاص مراکز درمانی وزارت بهداشت متولی امر است و به طور دورهای بر موضوع ایمنی نظارت میکند.
با توجه به ضرورت بازرسی مستمر ایمنی ساختمانها، به موجب مصوبات شورای اسلامی شهر تهران نظام بازرسی توسط سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران ایجاد شده و مستمرا بر ایمنی ساختمانها نظارت و دستورالعملهای مربوط را به آنان ابلاغمیکند.
هنوز هیچ مرجع رسمی برای تأیید ایمنی یک مرکز درمانی وجود ندارد. مجوز پایان کار یک مرکز درمانی تنها عمر یکساله دارد، ولی هیچکدام از مراکز درمانی پس از یک سال به دنبال تمدید آن نیستند.
در این میان نهادهای ناظر چه برخوردی با این تخلفات دارند؟
سازمان بازرسی کل کشور با تعریف برنامه بازرسی فوقالعاده در سطح کشور موضوع شناسایی و احصای ساختمانهای ناایمن با اولویت مراکز پرتردد و درمانی را در دستور کار قرار داد و بر همین اساس نسبت به ارسال گزارشهای هشداری به منظور ایمنسازی و رفع خطر از اماکن پرخطر با کاربریهای مختلف نظیر گودهای رهاشده شهری، مجموعههای ورزشی، مراکز درمانی، آموزشی و... اقدام کرده که این امر منجر به شروع برخی اقدامات اصلاحی در ایمنسازی فضاهای مذکور شده است.
کدام مرجع وظیفه رسیدگی به ایمنی مراکز درمانی را دارد و چرا فکری به حال مراکز پرخطر درمانی نمیشود؟
شهرداریها در حوزه ایمنی ساخت و ساز فضاهای درمانی، وزارت بهداشت در حوزه ایمنی فعالیتهای درمانی و سایر مراجع نیز به فراخور مسؤولیت خود بر امر ایمنی نظارت دارند، ولی با توجه به اینکه مراکز مزبور در حوزه خطیر بهداشت و درمان فعالیت میکنند در عمده موارد بر آنها سختگیری نمیشود؛ لذا با توجه به اینکه در کنار این موارد نباید ایمنی مورد غفلت واقع شود و با توجه به تبعات آن پیگیری موضوع ایمنسازی فضاهای مذکور به طور جدی در دستور کار سازمان قرار دارد.
انتهای پیام/