صبح شد: جوانی که گفته میشود فرزند یکی از مدیران ارشد یک سازمان مهم است، در قبال دادن پولی به یک کودک کار، از او میخواهد که اندام جنسی خود را به او نشان دهد. کودک بی هیچ مقاومتی برهنه میشود و مقابل این مرد جوان و دوستش که به نظر میرسد در یک اتومبیل مدلبالا نشستهاند، به همان شکل آزاردهنده و مقابل دوربین موبایل او شروع به رقص میکند.
کمی بعد یک کودک دیگر میرسد. مرد جوان او را هم تشویق به برهنهشدن میکند. کودک ابتدا کمی گیج به نظر میآید. اما به کودک دیگر که نگاه میکند، ماجرا برایش عادیتر میشود. زیپ شلوارش را باز میکند و خود را جلوی دوربین نشان میدهد. مرد جوان و همراهش باور نمیکنند موفق به شکار چنین صحنهای شدهاند و ذوقزده، نه بلندی گفته و خوشحال، دو پسر را وادار به رقص و تکاندادن خود میکنند.
این اتفاق نهتنها یک آزار جنسی وقیحانه است؛ بلکه یک هتک حرمت عمومی نیز محسوب میشود.
مرد جوانی که به صرف تعلق به یک پایگاه اجتماعی خاص و پولداربودن و زندگی مثلا لاکچری به خود اجازه داده که فردی دیگر را که نسبت به او در موقعیت فرودستی قرار دارد، وادار به عملی کند که کاملا غیراخلاقی است.
جدا از وقاحت تأسفبار این مرد، او و دوستش درواقع طبقهای موسوم به ژن خوب را به تصویر میکشند که به صرف اتکایش به طبقهای که در آن قرار دارد، به خود اجازه میدهد به طور مطلق هر آنچه دلش میخواهد، انجام دهد. این دیگر از فرهنگ نوکیسگی گذشته و به مرزهای اخلاقی و انسانی دست یازیده است. کدام جایگاه و کدام حاشیه امن به این مرد اجازه میدهد چنین بیپروا، درخواست وقیحانه خود را به سمت یک کودک، آن هم کودک کار که در بدترین و غیرانسانیترین شرایط زیستی قرار دارد، مطرح کند؟ آیا گذشته از طبقه اجتماعی، این شخص به عنوان یک فرد مستقل و در سنی که کاملا عاقل و بالغ محسوب میشود، از بدیهیترین حقوق یک انسان آگاهی ندارد؟ یا اشراف دارد و برایش فاقد ارزش و اهمیت است؟ آیا این شخص حاضر است در موقعیت مشابه مثلا خواهرزاده، برادرزاده یا عضو دیگری از خانواده خود را دعوت به این کار کند؟ یا جایگاه لغزان یک کودک کار است که او را بیمحابا به چنین عمل زشتی وامیدارد؟ قانون دراینباره چه میگوید؟ آیا حق شکایت برای این دو کودک محفوظ است؟ آیا مدعیالعموم میتواند در این خصوص ورود کند؟ آیا صرف انتشار یک ویدئوی ساده که جنبه عذرخواهانه دارد، میتواند کافی و مهمتر از آن، پیشگیرانه باشد؟ و سؤال جدیتر، این مرد و آن دو کودک محصول چگونه جامعهای هستند که چنین در ورطه سقوط قرار گرفتهاند؟!
نکته تلخ دیگر این است که این دو کودک در قبال دریافت وجهی چه بسا اندک، به آسانی حاضر به نمایش اندام جنسی خود میشوند. معنای تکاندهنده این اتفاق این است که این کودکان بارها مورد چنین تعرضهایی قرار میگیرند. تعرضهایی که به نظر میرسد برای کودکان کار جنبهای عادی و رویه مرسوم زندگی آنها شده باشد و این یک فاجعه است.
هنوز مدت زیادی از پرتکردن یک کودک کار در سطل زباله از سوی یک شهروند نگذشته است. هنوز ویدئوی یک بازیگر بهاصطلاح سلبریتی و نوع برخوردش با یک رفتگر دست به دست میشود و حالا یک حادثه تلخ و ترسناک دیگر. قدر مسلم مسئولان مرتبط، هشدار جامعهشناسان را درخصوص ابتذال و سقوطی که جامعه ما را فراگرفته است، جدی نگرفتهاند. زنان و مردان شرور و سارق و قاتل و معتاد و متجاوز امروز، دیروز همین کودکان مورد تعرض قرار گرفتهاند و ژنهای خوبی که کل این مملکت را «واس ماست» میدانند....
انتهای پیام/