صبح شد: دوستی که در صداقتش تردید ندارم، روایتی از واکسن کرونا تعریف کرد که دریغم آمد این گواهی گوش و چشم را به اشتراک نگذارم.
این دوست به همراه همسرش، هر دو در سنین بالای شصت و مبتلا به بیماریهای زمینهای هستند.
فرزندانشان در خارج از کشور بهشدت نگران ایشان بودند و به اصرار ایشان برای تزریق واکسن کووید به کشور ارمنستان سفر کردند. آنچه از این سفر تعریف کردند عبرتآموز و دور از انتظار بود.
«در جایجای شهر ایروان آمبولانسهایی متوقف بودند که به تمام عابرین به درخواست خودشان واکسن کووید تزریق میکردند. تعداد آمبولانسها آنقدر زیاد بوده که برای تزریق هیچ نیازی بهصف وجود نداشت. ابتدا یک نفر شناسنامه یا پاسپورت را چک میکرد و شماره را یادداشت میکرد، بعد در همان خیابان جلوی آمبولانس یک پزشک فرد را معاینه مختصری میکرد و نوع واکسن را تعیین میکرد.
سنین بالا آسترازنکا و سایرین اسپوتنیک یا سینوفارم. هیچ پرداختی لازم نبود و هیچ سوالی درباره دین و مذهب و ملیت پرسیده نمیشد. ظاهرا اکثر مردم واکسینه شده بودند و در شهر احتیاط و محدودیت زیادی وجود نداشت.»
دوست من که از محدودیتها و کمبودهای موجود در دسترسی به واکسن و بدتر از همه بددهنی مسوولان دارویی کشور به تنگ آمده بود، از آنهمه سهولت دسترسی و اینهمه تشویش و سروصدا برای چیزی که اینقدر پیشپاافتاده و در دسترس است به حیرت افتاده بود.
راستی چرا در کشور بزرگ ما درجایی که پایتخت این حوزه تمدنی است، جایی که مقصد آمال بسیاری از مناطق حاشیه است باید چنین موضوعی که جزو ملزومات اولیه سلامتی است اینقدر تنگ و سخت و پر از حرفوحدیث باشد؟
سالمندانی که مقررشده بود ابتدا تحت پوشش واکسن قرار بگیرند برخی هنوز حتی نوبت اول را هم دریافت نکردهاند، بسیاری هم معلوم نیست نوبت دوم را چه زمانی دریافت خواهند کرد. حتی جامعه پزشکی هم بسیار با تاخیر واکسینه شد و با این تاخیر تعداد پزشکانی که جان خود را از دست دادند، کم نبود.
بسیاری از مردم ما بنا بر فرهنگ مدرنشان بیش از هر جامعه دیگری خواستار واکسیناسیون هستند، اما در ابهام و اضطراب به سر میبرند و در همین حال و در کمال تعجب یک روز میشنوند آقای وزیر قول صدور واکسن میدهد، آقای سخنگو فحاشی میکند، گروهی از رقابتهای بازاری در ورود و توزیع واکسن صحبت میکنند، برخی یک موضوع ساده سلامت را مسالهای حیثیتی میکنند و از غرور و افتخار در تولید واکسن صحبت میکنند.
واکسنی که در شرایط انحصار و عدم دسترسی آزاد به همه انواع واکسنها و بدون رقابت آزاد، هیچگاه مورد اعتماد عمیق مردم قرار نخواهد گرفت.
بله جمعیت ارمنستان بسیار کمتر از جمعیت کشور ماست؛ اما نباید از یاد برد این کشور کوچک اخیرا یک جنگ و یک بحران عمیق سیاسی را تجربه کرده و همچنین دچار نوعی تزلزل در موجودیت کشور است. ترکیه هنوز ارمنستان را ترکیه شرقی و ارمنستان، شمال ترکیه را ارمنستان غربی مینامند.
بخشهایی ارمنی زبان بین ارمنستان و آذربایجان مورد مناقشه دایم این دو کشور هستند.
در واقع ارمنستان با بحرانهای ذاتی و عمیقی مواجه است که هیچکدام از آنها به این شکل در کشور ما وجود ندارد، اما هیچکدام از اینها نتوانسته بر اولویتهای سلامت در این کشور تاثیر بگذارد.
معلوم نیست در غیاب دشمنانی ذاتی و در غیاب جنگ مستمر نظامی چه چیزی باعث انحراف توجه ما از اساسیترین مسائل سلامت و امنیت ملی میشود؟
بابک زمانی- نورولوژیست
انتهای پیام/