صبح شد | خبر بدون خط قرمز 25 مهر 1400 ساعت 8:41 https://www.sobhshod.ir/news/4955/نحوه-مواجهه-کودکان-کار-خیابان -------------------------------------------------- عنوان : نحوه مواجهه با کودکان کار در خیابان -------------------------------------------------- به نظر می‌رسد هنوز بسیاری از ما از چگونگی برخورد با کودکان کار و خیابان بی‌اطلاعیم و در بسیاری موارد از مواجهه صحیح با آن‌ها عاجزیم یا در بعضی موارد مشاهده می‌شود متأسفانه رفتاری از خود بروز می‌دهیم که از عواقب آن و تأثیر منفی‌ای که بر روی روان این کودکان می‌گذارد، آگاه نیستیم. متن : صبح شد: به نظر می‌رسد هنوز بسیاری از ما از چگونگی برخورد با کودکان کار و خیابان بی‌اطلاعیم و در بسیاری موارد از مواجهه صحیح با آن‌ها عاجزیم یا در بعضی موارد مشاهده می‌شود متأسفانه رفتاری از خود بروز می‌دهیم که از عواقب آن و تأثیر منفی‌ای که بر روی روان این کودکان می‌گذارد، آگاه نیستیم. از این‌رو به مناسبت هفته جهانی کودک بد نیست برخی از اصول اولیه ارتباط با کودکان خصوصا کودکان کار را بهتر بشناسیم و در مواجهات روزمره‌مان به کار ببندیم. برای درک صحیح موضوع بهتر است ضمن ارائه راهکار به برخی سؤالات رایج پاسخ دهیم و سوءتفاهمات متداول را برطرف کنیم. اول از همه فرض اینکه کودکان کار همگی به‌طور باندی اداره و به‌طور سازمان‌یافته به کار سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها گمارده می‌شوند، افسانه‌ای بیش نیست که یا زاییده اذهان و تخیل به دور از واقع فیلم‌نامه‌نویسان ناآگاه سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی است یا مصاحبه‌های مسئولان و متولیان امر که با توسل به باندی‌بودن کار کودکان به نوعی سعی در رفع مسئولیت از خود را دارند و به دنبال مفری برای شانه خالی‌کردن از انجام وظایف خود می‌گردند. حال آنکه تجربیات سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان داوطلب اجتماعی و حضور در محلات حاشیه و ارائه خدمات مددکاری که مستلزم ایجاد ارتباط نزدیک و به نوعی زندگی با این کودکان و خانواده ایشان است، همگی دلالت بر غیرواقعی‌بودن کار کودکان به‌صورت باندی و در قالب گروه‌های بزهکاری و از این قبیل دارد. در حقیقت با تحمیل فشار اقتصادی بیش‌از‌پیش بر روی خانواده‌های ساکن در محلات فقیرنشین و حاشیه شهر‌ها و در نتیجه تضییق ممر درآمد سرپرست خانوار، کودک نیز به ناچار وارد چرخه کار شده و به کمک به تأمین معاش خانواده می‌پردازد. مضافا اینکه حتی اگر در موارد نادری کار کودک به‌طور سازمان‌یافته و به شکل باندی بروز یابد، نه‌تن‌ها از مسئولیت متولیان امر و شهروندان نمی‌کاهد بلکه بر آن می‌افزاید؛ چراکه حتی بر فرض صحت باندی‌بودن کار کودک، صورت مسئله که ماهیت آن رعایت حقوق خود کودک است، تغییری نمی‌کند و موجب رفع مسئولیت اجتماعی ما و عدم انجام وظایف مسئولان ذی‌ربط نمی‌شود. دوم اینکه مسئولیت اجتماعی شهروندان در مواجهه با کار کودکان به چه معناست؟ آیا ما به‌عنوان شهروندانی که موجب ایجاد یا مسبب پدید‌آمدن کار کودک نبوده‌ایم، مسئولیتی در قبال آن‌ها داریم؟ چرا باید خود را در مقابل این کودکان مسئول بدانیم؟ همان‌طور‌که می‌دانیم، زندگی جمعی و زیست اجتماعی بر حسب قرارداد اجتماعی نوشته یا نانوشته‌ای مابین شهروندان و حاکمان شکل گرفته که مبنای آن در‌واقع حقوق و تکالیف متقابل بوده است. بدین شرح که هر شهروند با عدول از برخی اختیارات خود صاحب حقوقی می‌شود که دیگر شهروندان و دولت به رعایت آن مکلف‌اند. همین‌طور هر شهروند ذی‌حق، مطابق قرارداد اجتماعی مکلف به محترم‌شمردن حقوق دیگران و نیز انجام برخی وظایف است. به‌طور‌کلی می‌توان گفت مدنیت و زیست جمعی مستلزم شناخت این حقوق و تکالیف است. حقوق و تکالیفی که اغلب جوامع خصوصا پس از جنگ جهانی دوم آن را به رسمیت شناخته و متعهد به اجرا و رعایت مفاد آن‌ها شده‌اند. یکی از این حقوق اولیه و بنیادی در پیمان‌نامه حقوق کودکان منعکس و متبلور شده که اکثر قریب به اتفاق جوامع بشری با احترام و قبول اصول آن، خود را متعهد به اجرای مفاد آن دانسته‌اند. بر اساس این پیمان‌نامه، کار کودک یکی از مظاهر بهره‌کشی از کودکان و زمینه‌ساز آسیب‌های اجتماعی متعدد است. مطابق با این کنوانسیون دوران کودکی مختص کسب آموزش و تعلیمات لازم تا پایان مقطع متوسطه است و کار کودک مهم‌ترین عامل در محروم‌شدن کودکان از حق اساسی تحصیل شمرده می‌شود. همچنین این وضعیت مطابق با ماده‌۳ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان ایران از وضعیت‌های مخاطره‌آمیز برای کودکان به شمار می‌رود که مستلزم گزارش شهروندان و رسیدگی فوری از سوی مسئولان ذی‌ربط است. به‌طورکلی پیمان‌نامه حقوق کودک، رعایت مصالح عالیه کودک را بر هر مسئله‌ای مقدم می‌داند و همگان را متعهد به تحقق آن برمی‌شمارد. با این توضیح باید پذیرفت حقوق اساسی و بنیادین تنها حقوق متعلق به بزرگسالان و شهروندان طبقه متوسط را شامل نمی‌شود بلکه حقوق اولیه کودکان نیز بخشی از حقوق اولیه شناخته‌شده جوامع بشری و ملت‌هایی است که خود را مقید به مدنیت می‌دانند. علاوه بر این‌ها می‌دانیم کار کودک سرمنشأ پیدایش آسیب‌های اجتماعی بعدی و زمینه‌ساز محرومیت کودک از حقوق اولیه خویش است. این آسیب‌ها و محرومیت‌ها در دوران بلوغ می‌تواند تبدیل به بروز رفتار ناهنجاری شود که مطابق قوانین ذیل تعریف جرائم قرار می‌گیرد و مستوجب مجازات است؛ بنابراین جهت پیشگیری از پیدایش چنین وضعیتی هر‌یک از ما باید به وظایف و تکالیف خود در قبال حقوق کودکان قائل و متعهد باشیم. سوم، برخورد مناسب و مواجهه صحیح با کودکان کار مشغول در خیابان‌ها کدام است؟ به نظر می‌رسد با بروز مشکلات اقتصادی از جمله گرانی و تورم افسار‌گسیخته قاطبه مردم چنان با دغدغه‌های معیشتی و موانع بر سر راه تأمین هزینه‌های زندگی روبه‌رو شده‌اند که نوع مواجهه با کودکان کار از اولویت دست‌چندم هم برخوردار نیست. تنش و بار روانی ناشی از این مشکلات به تعاملات شهری و رفتار اجتماعی ما نیز سرایت پیدا کرده است، تا جایی که متأسفانه مشاهده می‌شود در برخی موارد این تنش‌ها در مواجهه با کودکان کار به شکل عصبیت و پرخاش هم نمود پیدا می‌کند. به عبارتی شهروندی که خود را در محاصره مشکلات معیشتی فراوان می‌بیند، دیگر حضور کودک کار سرچهارراه و پشت چراغ قرمز را برنمی‌تابد و به محض مواجهه با این کودکان به‌دنبال راهی برای خلاصی از این موقعیت می‌گردد. برای نمونه اخیرا ملاحظه می‌شود برخی از رانندگان خودرو‌های شخصی هنگام برخورد با کودکان شیشه پاک‌کن بدون برقراری ارتباط کلامی و تعامل با این کودکان اقدام به روشن‌کردن برف‌پاکن اتومبیل خود کرده و با این حرکت عدم تمایل خود برای تمیزکردن شیشه خودرو را ابراز می‌‎کنند. فقدان ارتباط انسانی و برخورد‌های توأم با پرخاش آثار مخربی را بر روان کودکان برجای می‌گذارد که در آینده نمود و ظهور می‌یابد. در قدم بعدی بهتر است از پرداخت پول به کودکان کار خودداری کنیم؛ چرا‌که پرداخت پول به کودک کار در‌واقع نوعی از به رسمیت‌شناختن و مشروعیت‌بخشی به کار کودک محسوب می‌شود. پیشنهاد می‌شود با توجه به مواجهه هر‌روزه‌مان با کودکان کار مقداری خوراکی مورد‌علاقه کودکان را در خودرو به همراه داشته باشیم و به‌جای پول ضمن برقراری ارتباط خوراکی به کودکان تعارف کنیم. چهارم لازم است بدانیم راه‌حل نهایی کاهش و محو کار کودکان، توانمندسازی خانواده‌های آن‌ها و فراهم‌کردن فرصت تحصیل و آموزش و تهیه لوازم آن است. این وظیفه در ابتدا بر عهده دولتمردان و تصمیم‌گیران کشور و مسئولان و متولیان امر از جمله وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و سازمان بهزیستی است. در مرتبه بعد شناخت و مطالبه حقوق این اقشار برعهده آحاد جامعه است. گزارش و پیگیری و مطالبه حقوق کودکان کار ازسوی مردم و جامعه مدنی نقش بی‌بدیلی را در تحقق حقوق کودکان از جمله کودکان کار ایفا می‌کند. یادمان باشد تا این موضوع به‌عنوان یک مطالبه اجتماعی و اولویت در جامعه شناخته نشود، نمی‌توان امیدی به محو و کاهش آن داشت. سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکل‌های مردمی با حضور در مناطق حاشیه‌نشین و ارتباط مددکارانه با اقشار فرودست، خصوصا خانواده‌هایی که کودکان آن‌ها به تأمین معاش خانواده می‌پردازند، نقش بسزایی در توانمندسازی خانواده‌ها و ایجاد زمینه‌های آموزش و تحصیل کودکان و در نتیجه کاهش کار کودک را ایفا می‌کنند.   رضا شفاخواه.وکیل پایه‌یک دادگستری و فعال حقوق کودک   انتهای پیام/