صبح شد | خبر بدون خط قرمز 28 دی 1400 ساعت 9:13 https://www.sobhshod.ir/news/5867/پشت-پرده-گردش-مالی-پزشکان -------------------------------------------------- عنوان : پشت پرده گردش مالی پزشکان! -------------------------------------------------- مدتی است که جامعه پزشکی هم به صنف معترض نسبت به حقوق خود اضافه شده است و در یک سال اخیر با اخبار متعددی از نارضایتی رزیدنت‌ها یا پزشکان عمومی روبه‌رو شده‌ایم. متن : صبح شد: مدتی است که جامعه پزشکی هم به صنف معترض نسبت به حقوق خود اضافه شده است و در یک سال اخیر با اخبار متعددی از نارضایتی رزیدنت‌ها یا پزشکان عمومی روبه‌رو شده‌ایم. این ‌بار، نوبت به متخصصان طرحی ضریب کا در مناطق محروم رسیده تا از دغدغه‌های کاری خود بگویند؛ شغلی که مشخصا با جان مردم سر‌و‌کار دارد و همین موضوع هم حساسیتش را دوصد‌چندان می‌کند. از همین‌رو، روز گذشته نشست هم‌اندیشی نمایندگان متخصصان طرحی ضریب کا در مناطق محروم با تعدادی از اصحاب رسانه در محل این سازمان برگزار شد. نمایندگان متخصصان طرحی در مناطق محروم در این نشست به فقدان شرایط مطلوب کاری و همچنین نبود جذابیت به‌منظور ماندگاری پزشکان طرحی در مناطق محروم تأکید کردند، از مطالبات حقوقی خود گفتند و نسبت به استمرار این وضعیت برای حوزه سلامت کشور هشدار دادند. این افراد که بر اساس آرای پزشکان حاضر در گروه‌های مختلف انتخاب شده‌اند، در این نشست به نمایندگی از سایر همکاران خود از دغدغه‌های پنهان خود پرده برداشتند. علی سلحشور، متخصص بیهوشی، نخستین نماینده بود. او صحبت‌هایش را با اشاره به دوران تحصیل، دانشگاه، رزیدنتی و دوره طرح آغاز کرد: در ابتدای این نشست جا دارد به نکته‌ای مهم اشاره کنیم و آن هم اینکه وقتی در این جلسه از پزشک حرف می‌زنیم، روی صحبت ما نه درباره آن دسته از پزشکان باسابقه‌ای که مطب‌هایشان در بهترین مناطق شهر است و نوبت ویزیت‌هایشان فصلی و حتی سالانه است، بلکه می‌خواهیم درباره پزشکان متخصصی صحبت کنیم که به‌تازگی فارغ‌التحصیل شده‌اند و باید دوره طرح خود را در مناطق محروم بگذرانند؛ یعنی پزشکان جوان طرح ضریب کا.  همه ما متولدین دهه 60 هستیم. در همان روزهای سخت بزرگ شدیم و مدرسه رفتیم. در یکی از سخت‌ترین دوران‌های آزمون کنکور کشوری شرکت کردیم و به سختی توانستیم در رشته‌ای که دوست داشتیم و در دانشگاه‌های برتر کشور قبول شویم. حدود هفت سال زمان برد تا بتوانیم دوره پزشکی عمومی را بگذرانیم و سپس دوره طرح را آغاز کردیم که برای پسران سربازی هم بود. دو سال تمام با حقوق 50 یا صد هزار تومانی زندگی کردیم. پس از آن در آزمون دستیاری شرکت کردیم و پس از قبولی دشوارترین سال‌های عمرمان را به‌عنوان رزیدنت گذراندیم؛ سال‌هایی که صبح تا شب کار می‌کردیم و نهایت دریافتی‌مان سه میلیون تومان بود. سپس در دوره تخصص شرکت کردیم و حالا هم طرحمان در مناطق محروم آغاز شده است؛ یعنی پس از سال‌ها درس‌خواندن مستمر و رسیدن به مرحله تخصص حالا هر کدام از ما حدود 35 تا 40 سال داریم و در چنین شرایطی حقوق ثابت ما بین هشت تا 10 میلیون تومان است.  پزشکانی که برخی از ما مجرد هستیم و باید تازه در میانسالی آینده خودمان را بسازیم یا متأهل و گاهی دارای فرزند هستیم و هزاران بحران زندگی در این شرایط اقتصادی پیش‌رویمان قرار دارد، در سخت‌ترین شرایط ممکن باید هر ماه 23 روز را در مناطق محروم بگذرانیم و حقوق ما خیلی اوقات تنها خرج رفت‌وآمدمان می‌شود. می‌خواهیم بدانیم ما به‌عنوان پزشک چطور می‌توانیم با این وضعیت حقوقی، آینده‌ای روشن برای خودمان بسازیم؟ او ادامه داد: نه‌تنها مردم و مسئولان بلکه حتی خانواده‌های خودمان هم نمی‌دانند وضعیت حقوق و درآمد ما چقدر است. همه تا اسم پزشک را می‌شنوند، یاد آن عده‌ای می‌افتند که درآمد کلان به دست می‌آورند و در مطب‌های خصوصی خود کار می‌کنند. اما ما جوانان که با کلی امید و سرمایه‌گذاری برای زندگی خودمان به اینجا رسیده‌ایم، حتی توان ساختن آینده‌ای را هم که این همه سال برایش تلاش کرده‌ایم، نداریم. همه حرف ما هم این است که باید تناسبی بین تلاش افراد و زحمتشان با دریافتی‌ها وجود داشته باشد.  ما نه به اندازه یک دوره لیسانس یا فوق‌لیسانس که هر‌کداممان در صورتی که مستمر درس خوانده باشیم و تمام مراحل را بدون توقف پشت سر گذاشته باشیم، یعنی به‌جز شش سال اول، زندگی‌مان را وقف علم کرده‌ایم. حال باید خدمتی به مردم ارائه بدهیم، اما با شرایطی که برای ما ایجاد کرده‌اند، چه مردمی که قرار است از ما خدمت دریافت کنند و چه ما که خود عضوی از مردم هستیم و باید خدمتگزارشان باشیم، از اوضاع موجود متضرر می‌شویم. وقتی در مناطقی خدمت می‌کنیم که حتی معلم وجود ندارد، حقوق کافی نداریم، امکانات کار و زندگی نداریم و هر بار در شبکه‌های اجتماعی می‌شنویم که یک مسئولی می‌گوید اگر دلتان نمی‌خواهد از کشور بروید، نباید بی‌انگیزه شویم؟ نباید تمایل به فعالیت در عرصه خصوصی داشته باشیم؟ شغل پزشکی پردرآمد نیست؛ اما برای دولت درآمدزاست در ادامه این نشست، سینا سیدی‌پور، متخصص جراحی عمومی، از مردم مناطق محروم گفت که با این وضعیت همیشه در انتظار یک پزشک متخصص باتجربه باقی خواهند ماند: دوست دارم ابتدای صحبت‌هایم به این نکته اشاره کنم که مشکلات و بحران‌ها در جامعه پزشکی تنها محدود به ما نیست. پزشکان عمومی و رزیدنت‌ها هم به‌شدت مشکل دارند؛ اما به نظر می‌آید که در این مدت صدای جامعه ما یعنی پزشکان جوان طرح ضریب کا شنیده نشده و مردم اطلاعی از آنچه بر سر ما می‌آید، ندارند. ما، پزشکان جوانی که تازه طرح‌مان را آغاز کرده‌ایم، از 18‌سالگی یک ساک به دست گرفتیم و برای هر دوره و طرحی از یک شهر به شهر و روستای دیگر نقل مکان کردیم. مدت‌هاست که از خانواده خودمان جدا مانده‌ایم و با توجه به درگیری‌های درسی و کاری که داشتیم، خیلی از ما اساسا وقت و فرصت و سرمایه‌ای برای تشکیل زندگی و خانواده‌ خودمان را نداشته‌ایم؛ اما حرفی که می‌خواهم اینجا درباره‌اش صحبت کنم، این است که چرا در کشور ما نیروی متخصص به مناطق محروم اعزام می‌شود؛ اما آنجا نمی‌ماند؟ چه اتفاقی رخ می‌دهد که پزشکان هر روز به امید پایان دوران طرح وقت می‌گذرانند؟ فارغ از اینکه چه به ما می‌گذرد سؤال دیگر این است که چرا باید این معضل جدی وجود داشته باشد که مناطق محروم نتوانند از حضور پزشکان متخصص بهره ببرند؟ پزشکان متخصصی که تجربه داشته باشند، مردم و محیط محلی را بشناسند و مردم هم بتوانند به آنها اعتماد کنند؟ او با تشریح وضعیت مالیات‌ها بر حقوق و کارانه پزشکان عنوان کرد: همکارم از وضعیت حقوق برای شما گفت؛ اما همه ماجرا همین نیست. یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در دریافتی‌های ما وجود دارد، مربوط به مالیات است. جدیدترین شکل مالیاتی که برای ما در نظر گرفته‌اند، مالیات پلکانی است. در این طرح در نظر داشتند که کاری کنند تا پزشک از یک درآمدی بیشتر به دست نیاورد. این طرح که بر کارانه ما وضع می‌شود، به این شکل است که از 10 میلیون نخست حقوق پزشک 60 درصدش به او تعلق می‌گیرد و این درصد تا درآمد 60 میلیونی همین‌طور افزایش می‌یابد. فارغ از اینکه 90 درصد پزشکان طرح اصلا به این عددها نمی‌رسند و کارانه‌های‌شان در همان مرحله نخست یعنی پنج تا 10 میلیون باقی می‌ماند؛ اما آن 60 درصد هم به این معنی نیست که ما شش میلیون از کارانه را دریافت می‌کنیم. نکته اول اینکه می‌گویند از این 60 درصد 90 درصدش قابل پرداخت است. رقم باقی‌مانده می‌شود پنج‌میلیون‌و 400 هزار تومان. از این رقم 300 هزار تومان کسر می‌شود. این‌طور برایتان بگویم که اگر یک پزشک 40 میلیون کارکرد داشته باشد، تنها 13‌میلیون‌و 750 هزار تومان به او پرداخت می‌شود. تازه این رقم نه همان زمان بلکه بین شش تا 18 ماه طول می‌کشد تا به دستش برسد. نکته جالب اینکه این مالیات نه از سوی اداره امور مالیاتی بلکه مشخصا از سوی خود وزارت بهداشت وضع شده و مجددا دریافتی نهایی ما از سوی سازمان مالیات هم 10 درصد کاهش خواهد داشت. در واقع این‌طور برایتان بگویم که شغل ما پردرآمد نیست؛ بلکه درآمدزایی بالایی دارد که به جیب خودمان هم نمی‌رود. نتیجه این وضعیت چیست؟ انتقال پزشکان از حوزه دولتی به حوزه خصوصی که ضررش هم به مردم می‌رسد. برای 3 ماه کار در مرز ایران و افغانستان، 9‌میلیون‌و 700 هزار تومان کارانه گرفتم سپس نوبت به محمدحسین اسدی، متخصص رادیولوژی، رسید که با مصادیق عینی سعی داشت وضعیت پزشکان مناطق محروم را تشریح کند: تا به اینجا همکارانم به نکات متعددی اشاره کرده‌اند و من سعی دارم به برخی مصادیق این نکات بپردازم. مدتی است که مسئولان از افزایش ظرفیت پزشکی عمومی و تخصصی در دانشگاه‌ها می‌گویند. بهانه‌شان هم این است که کشور با کمبود پزشک مواجه است؛ اما آیا واقعا مشکل کشور در حوزه سلامت کمبود پزشک است؟ از نگاه ما که سال‌هاست در این حوزه فعالیت داریم و همکاران‌مان را می‌بینیم و در دورترین و مرزی‌ترین نقاط کشور خدمت کرده‌ایم، مشکل نه کمبود نیرو بلکه توزیع نامناسب نیروهاست. همین الان ما در کشورمان پزشکان بی‌کاری داریم که حاضر هم هستند در مناطق محروم فعالیت کنند و فقط کافی است اندکی امکانات در اختیارشان قرار گیرد. برای بیشتر آشناشدن با آنچه از امکانات و زندگی پزشکی و کار در این مناطق می‌گوییم، باید چند مثال بزنم. من در حوالی زهک جایی نزدیک مرز ایران و افغانستان خدمت کرده‌ام. جایی که به‌سختی می‌توانستید اطراف خود حتی یک ساندویچ‌فروشی پیدا کنید. همسر من به خاطر نبود امکانات مناسب در همین منطقه دچار سقط جنین شد و پزشکان بسیاری را می‌شناسم که به همین مشکل دچار شدند. گاز یا نیست یا اگر هست نمی‌توان به آن اعتماد کرد و هر آن امکان دارد موقع آشپزی قطع شود. جاده‌ها و زیرساخت‌های راه و حمل‌ونقل افتضاح است. همکاران زیادی داشتیم که حین تردد دچار سانحه‌های جدی، آسیب و حتی معلولیت شدند یا جانشان را از دست دادند. چیزی به‌عنوان آب لوله‌کشی وجود ندارد. یا باید بخرید یا آب بیاورید. من خودم مدت‌ها دبه آب حمل می‌کردم. رفاه که هیچ، تنها روستاهایی است با چند عدد مسجد؛ اما به جز این موارد که مرتبط با زندگی شخصی است، در فضای کاری هم امکاناتی وجود ندارد. بیمارستان که نیست و در بهترین حالت درمانگاهی دارید با چند عدد تخت. خبری از لوازم جراحی نیست. دستگاه‌های ساده‌ درمانی را نداریم. بعد به چنین جایی متخصص زنان می‌فرستند، خب آن متخصص چطور باید جراحی کند وقتی هیچ امکاناتی ندارد؟ اسدی همچنین به اجرانشدن آیین‌نامه هم خرده گرفت: به جز این موارد، آیین‌نامه‌هایی که وجود دارد و مثبت است هم رعایت نمی‌شود. به طور مثال، طرح ماندگاری که طرحی تشویقی بود و قرار شد به پزشکانی تعلق گیرد که پس از پایان طرح هم در همان منطقه می‌ماندند، به خود من که چند ماه بیشتر کار کردم پرداخت نشد. آنکالی که باید به پزشکان به ازای هر شب بیداربودن داده شود پرداخت نشد. طرح ماندگاری را وزارت بهداشت باید پرداخت کند و هزینه آنکالی هم با شبکه‌های بهداشت و درمانگاه‌هاست. تازه کسورات هم شامل درآمد ما می‌شود. مثلا بیمه نسخه را می‌بیند و به هزاران بهانه که فلان بخش خط‌خوردگی دارد 10 تا 20 درصد از حقوق ما کم می‌کند. کارانه خود من برای سه ماه در کنارک سیستان و بلوچستان 9‌میلیون و 700 هزار تومان بود. 24 ساعت کشیک می‌مانیم بعد فلان نماینده مجلس می‌گوید نمی‌خواهید از ایران بروید مریم موسوی متخصص زنان و تنها نماینده زن در بین این پزشکان بود. او از دشواری‌های زندگی در حالت تجرد و تأهل در مناطق محروم و در فقدان امکانات لازم زندگی و کار گفت: شاید باورتان نشود اگر بگویم خیلی از زندگی‌های خانوادگی با همین طرح‌ها متلاشی شده است. مجرد باشید سختی‌های خودش را دارد. مثلا اینکه بعضی‌ها پدر و مادر پیر خود را هم با خود می‌برند تا وسط یک بیابان که با فرهنگ مردمش هم آشنایی ندارند تنها نباشند. متأهل باشید هم به شکل دیگری سخت است. پزشک زنی که دو فرزند دارد. این بچه‌ها با هم فاصله سنی دارند و مثلا جایی که برای طرح رفته مدرسه مناسب ندارد. خیلی از آنها همه حقوقشان را پای پرستار بچه خرج می‌کنند. بعضی‌ها شوهرشان هم از کارش دست می‌کشد تا در کنار بچه‌ها بماند و با هم به منطقه طرح می‌روند و برخی دیگر با همین موضوعات زندگی‌هایشان را از دست می‌دهند. ما به شهرهایی می‌رویم که محل تبعید است و قطعا زندگی در چنین محیطی کار ساده‌ای نیست. او با گلایه از مدیرانی که به پزشکان معترض می‌گویند از ایران بروند، گفت: فارغ از این موارد همان‌طور که همکارم هم اشاره کرد ما امکانات لازم را هم نداریم. مشکل نه کمبود پزشک که کمبود امکانات است. با این حساب اتلاف هزینه رخ می‌دهد. ما دلسرد می‌شویم و نمی‌توانیم در کنار بیمار پرانرژی باشیم. از آن طرف هم که مسئولین می‌خواهند ادعا کنند که هزینه درمان کم است اما از جیب ما برایش مایه می‌گذارند. 24 ساعت کشیک می‌دهیم. سختی راه و دوری از خانواده و هزاران توهین را تحمل می‌کنیم. بی‌پولی می‌کشیم. بدن و روانمان تخریب می‌شود بعد می‌بینیم که فلان نماینده مجلس گفته اگر نمی‌خواهید بروید. کجا بروم؟ من اگر می‌خواستم از ایران بروم که این همه زحمت نمی‌کشیدم. همان 18سالگی یا می‌رفتم یا رشته و شغلی را انتخاب می‌کردم که پول داشته باشد. من می‌خواهم به کشور و مردم خودم خدمت کنم. اگر قرار بود بیماران کشور دیگری را ببینم که کاری برایم نداشت. خیلی از ما همین الان هم به راحتی می‌توانیم برویم اما مانده‌ایم چون مردم و خانواده و کشور خودمان را دوست داریم. ما سرمایه این کشور هستیم. در دانشگاه‌های دولتی درس خوانده‌ایم و دولت برای ما هزینه کرده است. چرا باید این سرمایه دودستی به کشورهای عربی تحویل داده شود؟ از 20 میلیون هزینه جراحی در بیمارستان، 750 هزار تومان به جیب پزشک رفت در ادامه سلحشور در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر مطالبات فعلی عنوان کرد: اعتماد بین مردم و جامعه پزشکی از بین رفته است و متأسفانه مردم نمی‌دانند که ما هم مثل خود آنها سختی می‌کشیم. وزارت بهداشت، دولت، بیمه و نهادهایی که پول به دست می‌آورند کنار رفته‌اند و ما پزشکان و مردم را مقابل یکدیگر قرار داده‌اند. من مدارک جراحی را دارم که 20 میلیون تومان هزینه داشته و از این مبلغ تنها 750 هزار تومان به جیب پزشک رفته است. اما مردم این واقعیت‌ها را نمی‌دانند. مطالبات ما افزایش حقوق، حذف مالیات پلکانی، اجرای مصوبات به صورت یکسان در تمامی دانشگاه‌ها و ایجاد تسهیلات برای زندگی و کار در مناطق محروم است. او همچنین خبر از برقراری فعالیت جدی صنفی در این حوزه داد: به زودی قرار است کارگروهی در نظام پزشکی تشکیل شود تا به مطالبات این صنف بپردازیم. تا به امروز هم نامه‌های زیادی به وزارت بهداشت و مسئولین نوشته‌ایم. حتی با چند نفر از نمایندگان مجلس هم دیدار کردیم و خیلی از آنها هم حتی نمی‌دانستند که اوضاع ما چقدر اسفناک است. امیدواریم که بتوانیم طی اقدامات صنفی حقوق خودمان را زنده کنیم تا مردم هم بتوانند به شکل بهتری از خدمات پزشکی و سلامت بهره ببرند. انتهای پیام/