سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۳
کد مطلب : ۷۰۹۵
plusresetminus
یکی از نخستین بارهایی که تصویرش با آن قیافه مظلوم و بیان نالان و حالت شُل و ول روی صفحه تلویزیون نقش بست.
چرا حمید جبلی در مهمونی نیست؟
یکی از نخستین بارهایی که تصویرش با آن قیافه مظلوم و بیان نالان و حالت شُل و ول روی صفحه تلویزیون نقش بست، سال1360 بود که در نقش پسر دست و پاچلفتی حکیم‌باشی، با حالتی حق به جانب و طلبکار به مردی که نگران حال مادر محتضرش بود، رو کرد و گفت: « ناخوش خر خورده». وقتی حکیم‌باشی (با بازی مرحوم اسماعیل داورفر) که از شدت خشم به‌خودش می‌پیچید، پسرش را مؤاخذه کرد که چرا چنین تجویزی کرده، باز با همان لب و لوچه آویزان و حال مستأصل توجیه کرد: «خودتون گفتید دور و بر مریض و توی حیاط خونه رو خوب نگاه کن و اگه چیزی پیدا کردی، همون را علت تشدید بیماری مریض اعلام کن. منم وقتی وارد حیاط شدم، دیدم کنار آشغالا یه پالون افتاده. گفتم لابد مریض خر‌ خورده و پالونش رو دور انداخته.» این حرف‌ها را در نهایت صداقت می‌زد، درنهایت کودک‌صفتی و در نهایت شیرینی و بامزگی.
حمید جبلی در تمام 30 سال بعد که در سینما و تلویزیون نقش‌های مختلفی بازی کرد و صدایش را به دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های عروسکی تاریخ سینما و تلویزیون ایران قرض داد، همیشه همین‌قدر صادق، مظلوم، بانمک، حاضرجواب و شیرین‌زبان بود. اما گویا دیگر قرار نیست شاهد شیرین‌زبانی‌ها و مزه ریختن‌هایش باشیم. دیروز رسول صدرعاملی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام خبر داد که حمید جبلی از حرفه‌اش در سینما و تلویزیون خداحافظی کرده است. صدرعاملی ابراز امیدواری کرده بود که این روایت اشتباه باشد و بعد اضافه کرده بود: «مگر می‌شود کسی که این‌همه با عشق و علاقه همه عمرش را به‌کار نمایش برای مردم گذرانده است بتواند با حرفه‌اش خداحافظی کند؟ مگر اینکه غمگین باشد، بسیار غمگین.» اینکه صدرعاملی میان این تصمیم جبلی و غمگین بودن او ارتباطی پیدا کرده، قدری احساسی و شبیه به فیلم‌های خود صدرعاملی است که رفتارهای احساسی شخصیت‌ها بر منطق درام می‌چربد. اول باید دید آیا این خبر صحت دارد و آیا جبلی دیگر تصمیم به‌کار کردن ندارد بعد می‌توان به این موضوع فکر کرد که چرا جبلی بعد از سال‌ها کار در عرصه نمایش تصمیم گرفته بازنشسته شود.
جبلی رسما سال‌هاست تنها فعالیتش در سینما و تلویزیون صداپیشگی کلاه‌قرمزی، پسرخاله و یکی- دو عروسک دیگر و همکاری در نوشتن متن این برنامه‌ها بوده است. او که سابقه بازیگری در فیلم‌های کارگردانانی چون داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی را دارد و خودش هم دو فیلم «پسر مریم» (1377) و «خواب سفید» (1382) را کارگردانی کرده، آخرین بار که جلوی دوربین رفت، سال 1386و در فیلم «رفیق بد»  بود. شاید بشود گفت جبلی سال‌هاست که جز پروژه کلاه‌قرمزی کاری در عالم سینما و تلویزیون انجام نداده و بسیار کم‌کار بوده است. جبلی به نوعی سال‌هاست که تصمیم گرفته از هیاهو دور باشد. با توجه به این موضوع، باید گفت تصمیمش برای کناره‌گیری اصلا غریب نیست.
برخی بازیگران مشهور دنیا، درست زمانی که سایرین ازجمله نزدیکان، اطرافیان، کارگزاران و تماشاگران فکر می‌کردند هنوز می‌توانند آنها را روی پرده ببینند، خود را بازنشسته کردند و دست از کار کشیدند. نمونه‌اش‌  شان کانری فقید که تا پیش از فوتش برای چند سال در هیچ فیلمی بازی نکرد یا جین هاکمن که سال‌هاست از بازیگری کنار کشیده و رو به نوشتن آورده یا جک نیکلسون کبیر که سال‌هاست در فیلم جدیدی ظاهر نشده است. اتفاقا شاید جبلی به درستی تشخیص داده حالا وقت کنار کشیدن است؛ مخصوصا که او علاوه بر بازیگری، کارگردانی و صداپیشگی، در نوشتن و عکاسی هم دستی دارد و شاید ترجیح می‌دهد از حالا به بعد کارهای دیگری در زندگی‌اش انجام دهد. «پسربچه شصت ساله» (دو جلد)، «عشق روی خرپشته»، «دوستان با محبت» و «مجموعه عکس ماسوله 67» ازجمله کتاب‌های جبلی هستند.
به هر حال، هر آدمی حق دارد انتخاب کند دوست دارد چطور زندگی کند. جبلی دغدغه‌های دیگری جز نمایش، سینما، تلویزیون و تئاتر دارد و این روزها که فضای سینما و تلویزیون از همیشه پر سوء‌تفاهم‌تر است، ترجیح داده در فضای کم غبارتری نفس بکشد. اتفاقا این از هوش و درایت جبلی می‌آید که دریافته حالا زمان کنار کشیدن است. دیگر نه سینما، نه تلویزیون، نه شبکه خانگی و نه تئاتر شبیه روزهایی نیست که او کار می‌کرد. جامعه تغییر کرده، مردم تغییر کرده‌اند، سلایق، خواست‌ها و نیازهای مخاطب تغییر کرده و خیلی دلایل شخصی و درونی می‌تواند دلیل این تصمیم جبلی باشد.
از دیروز که خبر بازنشستگی خودخواسته جبلی منتشر شد، فضای مجازی پر شد از واکنش‌های احساسی و تکه‌ویدئوهایی از کارهای سالیان دور و نزدیک جبلی. از «مثل‌آباد»، «محله بروبیا» و «محله بهداشت» گرفته تا «کلاه قرمزی و پسرخاله». این مرثیه‌خوانی‌های مجازی برای مردی که آگاهانه تصمیم به‌کار نکردن گرفته، بیشتر از اینکه تجلیل از او یا ترغیب او به بازگشت به حرفه‌اش باشد، نشان‌دهنده نیازهای روحی و عاطفی کاربران فضای مجازی است. این حجم خاطره‌بازی با گذشته و سریال‌ها و فیلم‌هایی که احتمالا «برخی»هایشان هم دیگر چندان قابل تماشا نیستند، بیشتر نیاز آدم‌ها به جدا شدن از لحظه اکنون و غرق شدن در گذشته خوش بی‌مصائب را یادآوری می‌کند. درست برخلاف جبلی که تصمیم گرفته - به هر دلیلی - مسیر زندگی حرفه‌ای‌اش را تغییر دهد، واکنش‌های دریغ‌خوارانه بخشی از طرفدارانش نشان می‌دهد که آنها چقدر نامنعطف و در برابر تغییر موضعی صعب و سخت دارند. در زمانه‌ای که همه می‌خواهند ستاره باشند، جبلی نمی‌خواهد ستاره بماند؛ شاید که او به الماس بودن می‌اندیشد.
کسانی که برای جبلی مرثیه می‌خوانند باید خوشحال باشند که او بعد از این‌همه سال کار کردن از آن توان و تمکن برخوردار است که در این وضع و حال سخت معیشت، قید دستمزدهای کلان را بزند و در گوشه‌ای به کاری که دوست دارد مشغول باشد. جبلی انتخاب کرده است؛ مثل فرامرز صدیقی که سال‌ها پیش انتخاب کرد از خیلی چیزها و خیلی افراد دور باشد. باید به این انتخاب‌ها احترام گذاشت.

خداحافظی حمید جبلی از سینما و تئاتر و تلویزیون یکی از اخبار پربازخورد در فضای مجازی و رسانه‌ای این چند روز اخیر است. این خبر را مجید توکلی، مشاور ایرج طهماسب در برنامه شبکه نمایش خانگی «مهمونی» اعلام کرد. او در پاسخ به سؤالی درباره شایعه اختلاف بین ایرج طهماسب و حمید جبلی به برنامه «استودیو هشتِ» رادیو، توضیح داد: «آقای جبلی آن‌طور که من اطلاع دارم، دیگر بنا ندارد کار کند. حالا ایشان نخواسته علنی این را اعلام کنند، ولی من از گپ و گفت‌هایشان متوجه شدم که فعلاً تحت هیچ شرایطی نمی‌خواهند در تلویزیون، شبکه خانگی، تئاتر و... کار کنند.» پس از انتشار این خبر برخی از منتقدان و چهره‌های سینمایی از تلخی این خداحافظی نوشتند. رسول صدرعاملی از جمله سینماگرانی بود که آرزو کرد خبر رفتن حمید جبلی از تلویزیون صحت نداشته باشد. او در صفحه اینستاگرامش نوشت: «شنیدم که دیروز، یکشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۱ حمید جبلی عزیز با حرفه خود در تلویزیون و سینما خداحافظی کرده است. امیدوارم روایت را اشتباه شنیده باشم! مگر می‌شود کسی که این همه با عشق و علاقه همه عمرش را به کار نمایش برای مردم گذرانده است بتواند با این حرفه خداحافظی کند! مگر اینکه غمگین باشد، بسیار غمگین.» رضا صائمی از منتقدان سینما نوشت: «همه کارهای خلاقانه او را به کناری بنهیم، تنها خلق صدای هویت بخش «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» و خاطراتی که از آنها ساخت کافیست تا همیشه قدردانش باشیم و عشق برایش آرزو کنیم.» او در پایان یادداشت اینستاگرامی‌اش آورده: «عشق نصیبتان آقای جبلی، مرد دوست داشتنی... به قول پسر خاله و کلاه قرمزی؛ دلت نگیره یه وقت. ما کنارتیم!» دامون قنبرزاده از دیگر منتقدان سینمایی هم از اصالت شخصیت و هنر حمید جبلی نوشت. در بخشی از متن یادداشت اینستاگرامی او آمده است: «هنوز هم او را با همان چهره آرام، حرکات موقر، کم صحبتی، دوری از هیاهو و اصالت ذاتی‌اش به یاد می‌آورم. شاید نزدیکترین مثال‌ها برای توضیح شخصیتی که از او در ذهنم ساخته شده است، استاد مهدی «مادر» (علی حاتمی) باشد؛ مردی خجالتی، مأخوذ به‌حیا و ریزه‌میزه که برای دیدن عشقش حاضر است پشت در خانه ترنجبین‌بانو بماند و ناز بکشد تا در نهایت در را برایش باز کنند. یا وقتی هنوز هم به رضا، شاگرد مغازه کرایه لوازم عقد و عروسی، در فیلم «خواب سفید» (ساخته خودش) فکر می‌کنم تمام و کمال او را به یاد می‌آورم؛ همانقدر آرام، همان قدر معصوم و همان قدر بی‌شیله و پیله.
https://sobhshod.ir/vdcc.oqma2bqxpla82.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما