برخي از اصلاحطلبان معتقدند برنامه انتخاباتي آنان و تصميماتشان بستگي به شوراي نگهبان دارد. محمد عطريانفر نيز براينباور است که «از سالهاي 68 تاکنون با همين رويکرد سياسي نسبت به تأييد يا ردّ صلاحيتها عمل کرده است.
بازسازي جريان اصلاحات به کجا رسيد؟
21 خرداد 1401 ساعت 1:20
برخي از اصلاحطلبان معتقدند برنامه انتخاباتي آنان و تصميماتشان بستگي به شوراي نگهبان دارد. محمد عطريانفر نيز براينباور است که «از سالهاي 68 تاکنون با همين رويکرد سياسي نسبت به تأييد يا ردّ صلاحيتها عمل کرده است.
اصلاحطلبان در اين روزها برکدام ريل سياست حرکت ميکنند؟ يک فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با ايلنا، در پاسخ به اين سوال که آيا جريان اصلاحطلب براي آينده و خارج شدن از اين حالت منفعلانه خود برنامهاي دارد يا خير، گفت: به نظر ميرسد که هنوز به يک برنامه قطعي نرسيدهاند و همهچيز بر منوال سابق حرکت ميکند. اين کار سخت است و به همت بالايي نياز دارد. اميد من آن است که بتوانند با روش جديدي نظر مردم را جلب کنند و در افکار عمومي تأثيرگذار باشند. محمد نعيميپور در پاسخ به اين سوال، که با توجه به اينکه اصلاحطلبان بعد از انتخابات حالتي ساکن پيداکردهاند، چه برنامهاي ميتواند باعث شود که آنها حالت گذشته خود را احيا کنند، گفت: بعد از وقايع 98 دچار سرخوردگي شدند و احساس ميکنند با يکسري محدوديتهاي جدي مواجه شدهاند. وي در پاسخ به اين سوال که فکر ميکنيد جبهه اصلاحات توانسته با فعاليت احزاب اصلاحطلب را احيا کند يا خير، گفت: همينکه اين جبهه حضور دارد و اصلاحطلبان ميتوانند حول اين محور جمع شوند، محترم است و بايد از آن استقبال کرد. اما الآن بايد روشهاي کشورداري را براي بهبود وضعيت، براي همه اقشار و همه گروهها تبيين کرد. با چنين تبييني ميتوانند احيا شوند. نعيميپور در جواب اين سوال که برادر آقاي خاتمي گفته بودند که ايشان ديگر رهبري جريان اصلاحطلبي را قبول نميکند. فکر ميکنيد که در آينده ايشان بتواند نقش تأثيرگذار گذشته خود را به دست بياورد، گفت: چه بخواهيم و چه نخواهيم، ايشان رهبري معنوي اصلاحطلبان و بسيار از گروههاي ديگر را دارند. بايد ببينيم که در يک موقعيت خاص، سلوک و کاريزماي ايشان ميتواند به مردم کمک کند يا خير.
زمان زيادي تا انتخابات مجلس دوازدهم نمانده و به نظر ميرسد هر دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا هنوز فعاليتهاي رسمي خود براي کسب کرسيهاي اين مجلس را آغاز نکردهاند. البته برخي اصلاحطلبان معتقدند که بايد حضوري فعال را در انتخابات داشته باشند، مانند محمدرضا عارف، فعال سياسي اصلاحطلب که اخيراً گفته است: «من اگر بخواهم راهبرد خودم را بگويم اين است که اصلاحطلبان بايد حضور مؤثري داشته باشند و هيچ راه ديگري ندارند.» برخي ديگر هم ميگويند با توجه به شکست اصلاحطلبان در دو انتخابات اخير و ريزش بدنه رأي اين جريان، فعلاً بايد از عرصه رقابتها کنارهگيري کرده و به بازسازي افکارِعمومي خود بپردازند.
تاثير روحاني بر رأي اصلاحطلبان
برخي از اصلاحطلبان معتقدند برنامه انتخاباتي آنان و تصميماتشان بستگي به شوراي نگهبان دارد. محمد عطريانفر نيز براينباور است که «از سالهاي 68 تاکنون با همين رويکرد سياسي نسبت به تأييد يا ردّ صلاحيتها عمل کرده است. ما نيز مطابق با همين رويکرد، در انتخابات ايفاي نقش کرديم، پيروز شديم و دستاوردهاي خوبي داشتيم. هيچ دليلي وجود ندارد که ما سنت درست گذشته خود را از دست بدهيم. از اين جهت فکر نميکنم اين استدلال درستي باشد که اگر نتوانيم عناصر خودمان را در انتخابات از جريان تأييد صلاحيت شوراي نگهبان عبور دهيم، پايمان را از انتخابات بيرون بکشيم.» فارغ از نگرانيها درباره تاييد يا رد کانديداهاي اصلاحطلب، نگراني ديگري نيز در ميان اصلاحطلبان وجود دارد. برخي در اين جريان معتقدند که عملکرد دولت روحاني و مجلس دهم در ريزش رأي بدنه اين جريان اثرگذار بوده است. آنچنان که علي صوفي با اشاره به عملکرد دولت روحاني اين را هم بيان کرد که «مردم نسبت به جريانهاي سياسي بيتفاوت شدند. مردم ديدند اصلاحطلبان به زعم دکتر عارف که بايد در انتخابات شرکت کنيم از سال 92 تا 96، با رد صلاحيت کانديداهايي که داشتند باز هم در انتخابات شرکت کرده و ليست ارائه دادند. حتي از اصولگرايان نيز در ليست خودشان استفاده کرده و به سراغ آقاي روحاني رفتند. آقاي عارف نيز کاملاً حضور آقاي روحاني در انتخابات و اجماع اصلاحطلبان روي ايشان را، زخم عميق بر پيکر اصلاحطلبان ميداند. اخيراً نيز در گفتوگويي به همين موضوع اعتراض داشتند. اصلاحطلبان مجبور شدند به سراغ کانديداهاي غيراصلاحطلب بروند . به مردم نيز حق ميدهيم نسبت به جريان اصلاحطلبان بياعتماد شده و با صندوق رأي قهر کنند. بنابراين، اصلاحطلبان ديگر نخواستند اين رويه را ادامه بدهند و به سراغ کانديداهاي غيراصلاحطلب در سال 98 نرفتند.»
بازسازي جريان اصلاحات به کجا رسيد؟
ازسويديگر پس از شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس 98 و رياستجمهوري 1400، برخي از اعضاي اين جناح تأکيد بر بازسازي جبهه اصلاحات داشتند؛ مانند مهدي آيتي، فعال سياسي اصلاحطلب که در گفتوگويي با نامه نيوز بيان کرده بود: «واقعيت اين است که حداقل براي يک دهه دوران مديريت اجرايي اصلاحطلبان به پايان رسيده و اتفاقاً من اين شرايط را به فال نيک ميگيرم؛ زيرا اصلاحطلبان ميتوانند در ده سال پيشِرو به بازسازي و نوسازي خود بپردازند.» اما، علي صوفي معتقد است که سطح نارضايتي مردم بالاست که اصلاحطلبان بتوانند آن را بازسازي کنند. اين يک اختلافنظر تشکيلاتي نبود که بخواهند از درون خود را بازسازي کنند. مصطفي هاشميطبا نيز با اشاره به بازسازي بدنه اصلاحطلبان ميگويد: «بازسازي يعني نظرات خودشان را درباره روش اجرايي و آينده مسائل کشور بگويند که هنوز اين اتفاق نيفتاده است. اگر اين نظرات را صريح و روشن گفتند، مشخص است که توانستند تجديدنظر و خودشان را بازسازي کنند.» عطريانفر هم نظر ديگري دارد و معتقد است که فرايند بازسازي در افکارِعمومي، يک کار هميشگي است و مربوط به يک مقطع خاص نيست.
تدبير اصلاحطلبان براي انتخابت 1402
بايد ديد بزرگان و ليدرهاي جريان اصلاحات در فاصله باقيمانده تا انتخابات 1402 چه تدبيري براي ورود مؤثر به انتخابات و بازسازي بدنه رأي خود خواهند داشت.آيا سازوکار اجماعساز و وحدتساز در اين جريان تغيير ميکند يا همان مسير قبل دنبال خواهد شد و...
کد مطلب: 7219