چندی است که آخرین ساخته حسن فتحی به دلایل نامعلومی متوقف شده است و علاقه مندان نمیتوانند از طریق پلتفرم «فیلیمو» این اثر نمایشی را مشاهده کنند.
چندی است که آخرین ساخته حسن فتحی به دلایل نامعلومی متوقف شده است و علاقه مندان نمیتوانند از طریق پلتفرم «فیلیمو» این اثر نمایشی را مشاهده کنند. در ابتدای ساخت این سریال زمزمههایی به گوش میرسید که فتحی در آخرین اثرش در تاریخ و روایت آن دست برده است که بارها تهیهکننده و عوامل توضیح دادند که به لحاظ نمایشی دخل و تصرفی صورت گرفته است اما به طور کلی تحریف تاریخ را منکر شدند. بعد از این توضیحات وضعیت آرام شد و چند قسمتی از سریال «جیران» پخش شد و موافقان و مخالفان خود را شناسایی کرد، تا اینکه به یکباره و بیهیچ دلیل مشخصی جلوی پخش این سریال گرفته شد. در جلوگیری از نمایش این سریال خانگی چند نکته حائز تفکر است: یکی اینکه اساسا در ساخت سریالهایی که یک برههای از تاریخ را روایت میکنند، نظارتی صورت میگیرد و در جزئیات پرداخت به زندگینامه پادشاهان ایران و رخدادهای تاریخی حساسیتی وجود دارد و یا به صرف مجوز گرفتن کلیت فیلمنوشت کارگردان در روایت و دخل و تصور در جزئیات دستش باز است؟ حال اگر حساسیتها به این اندازه است که جلوی پخش سریال گرفته میشود چطور از ابتدای کلید زدن این پروژهها با کستهای سنگین و هزینههای سرسامآور اعمال نمیشود و دوستان نظارتی دست و روی دست میگذارند و شاهد خرج شدن پولهایی هستند که با آن میشود چند ده فیلم سینمایی را کلید زد و وقتی به اصطلاح درخت به زمان باروری یا همان اقبال عمومی میرسد جلوی آن را میگیرند؟ از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر اینکه برخی مدعی شدهاند که فیلمنامه «جیران» متعلق به آنهاست هم نمیتواند دلیل محکمی بر جلوگیری از پخش این سریال باشد زیرا که در کشور ما تقریبا هیچ کس قائل به قانونی تحت عنوان کپی رایت نیست و اساسا حسن فتحی با کارهایی که در کارنامه کاریاش دارد نشان میدهد که نیازی به سرقت ادبی ندارد و اخلاق مدارتر از این است که حق یک نویسنده را نادیده بگیرد! سکوت فتحی اما حرف و حدیثها را دامن میزند، سکوت فتحی پس از توقیف سریالش و تبلیغ منتخب شدنش توسط «فیلیمو» باز هم درها را برای صحه گذاشتن بر سرقت ادبی باز میگذارد، حال اینکه بسیاری از منتقدان معتقد هستند، سکوت فتحی به دلیل عدم پاسخ به منتقدان سریالش است و ابدا ربطی به سرقت و کپی بودن فیلمنوشت را ندارد. حال اگر از روی مشکلات پیرامون «جیران» بگذریم و به کیفیت نگاه کنیم به نظر نگارنده آخرین ساخته فتحی مانند ساختههای قبلیاش یک کست بزرگ و چشم نواز دارد، پر است از اسامی دهان پر کن و.... اما باید به این مهم دقت کرد که آیا بازیگری مانند بهرام رادان که به هر حال به دلیل خصوصیتهای ظاهریاش دارای اسم و رسمی در دنیای هنر است با فاصله گرفتن از کلیشههای همیشگی در بازیاش و خصوصیات ظاهری که در «جیران» در آن دست برده شده است چقدر توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و آیا کارگردان هیچ گزینه بهتری برای انتخاب ناصرالدین شاه قاجار پیدا نکرده است که از بهرام رادان با گریم سنگین و لنز تیره استفاده کرده است؟ «جیران» ماجرا همان پریناز ایزدیاری است که تحقیقا سالهاست در کلیشه خودش گرفتار شده، مدام آه و ناله و همزاد پنداری گرفتن گل درشت از تماشاگر! بازیگرهای مطرح و چهره در آخرین ساخته فتحی به وفور یافت میشوند ولی آنها همه آخرین ورژن خودشان را بازی میکنند، در کلیشه بازی خودشان گیر افتادهاند و مدام در حال تکرار خودشان هستند، قهرمانهای «جیران» اتفاقا نابازیگرها هستند انگار در یک لوکیشن دل باز دستشان برای نشان دادن بهترین خودشان باز است به بهترین شکل ممکن اکت هایشان با قصه شناور است و در دام مبالغه نمیافتند و به روایت گر و حتی فیلمبردار کمک میکنند تا مغز ماجرا را در اختیار تماشاگر بگذارند. برنده نهایی در این اثر نمایشی بدون شک متعلق به لوکیشنهای چشم نواز و بازی نابازیگرهاست، تماشاگر با دیدن «جیران» فقط لوکیشنهای جدید چشم نواز و بازیگرهای جدیدی میبیند که میتواند به آیندهشان امیدوار باشد. اثر نمایشی مانند جیران که بسیار پرهزینه است اگر قرار است روایت کند باید به گونهای این کار را انجام دهد که تماشاگر را پس نزند، غلو شده نباشد، همان ابتدای راه صدای تاریخ پژوهان را درنیاورد زیرا که این اصول ابتدایی را هر کارگردانی میداند که اگر قرار نیست به تاریخ وفادار باشد و دخل و تصرف هایش ممکن است مردم را در برههای از تاریخ به اشتباه بیندازد اول اثرش اعلام کند که فیلمش گرتهبرداری از تاریخی است که شاهد هستیم و ندانستن یک چنین بدیهیاتی از کارگردان کاربلدی چون فتحی بعید است. القصه در «جیران» نه نیاز به آن کست عجیب و غریب است و نه نیاز به استفاده از بازیگران چشم رنگی که به زور لنزهای تیره آنها را ایرانی و آریایی جلوه دهیم. اندکی تامل و علاقه به تاریخ کافی است تا اثری خلق شود که ضمن وفاداری به تاریخ با صداقت اتفاقات زمان قاجار و یا هر پادشاهی را تصویر کند، اندکی ذوق هم چاشنی این صداقت و وفاداری شود قطعا مخاطب خود را بدون حاشیه پیدا خواهد کرد.