کمالالملک از برجستهترین هنرمندانی است كه دوره قبل و بعد از مشروطیت را درك كرده است.
کمالالملک از برجستهترین هنرمندانی است كه دوره قبل و بعد از مشروطیت را درك كرده است. در اولین سالهای سلطنت ناصرالدینشاه متولد شد.مادرش «حاجیه مریم خانم» وی را حامله بود كه راهی تهران شدند و او در تهران به دنیا آمد. بعد از سه ماه به كاشان بازگشتند و در ۱۲سالگی محمد را به تهران نزد داییاش «آقا میرزاعلی خان مجیرالدوله» فرستادند تا به مدرسه دارالفنون برود. پس از دو سال، سالی ۲۰تومان مواجب بر او مقرر گشت اما محمد علاقه وافری به ادامه تحصیل داشت و نشان نقره علمی را دریافت كرد. وی ۸سال در دارالفنون مشغول تحصیل بود كه شاه او را خواست. ۲۰سال بیشتر نداشت كه چهره علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه وزیر سابق علوم «فرهنگ» را تصویر كرد.ناصرالدینشاه از آنهمه هنر و شباهت به وجد آمد.از معلم نقاشی مدرسه سراغ نقاش را گرفته بود و او هم میرزا محمد غفاری را معرفی كرده بود. ازآنپس به وی مواجبی دادند و بیدرنگ در «عمارت بادگیر» شمسالعماره وی را اطاقی دادند و شاه لقب نقاشباشی به او داد و این سمت تا اواخر سلطنت مظفرالدین شاه با وی بود. از مهمترین آثار وی تابلوی تالار آینه است كه در خلق آن حدود ۵سال بسیار مرارت كشید و خاطری خوش از آن روزگار نداشت كه مصادف شد با دزدی شاگرد باغبان ازنخست طاوس و بریدن سر شاگرد باغبان در محضر ناصرالدینشاه كه خود نقاشباشی نقل میکند: چرا در بین افراد دربار كسی نبوده كه به «ناصرالدینشاه» بگوید مرد حسابی برای چهار مثقال طلا كه انسان را سر نمیبرند و از آن بدتر برفرض كه باید سربریده شود چرا زیر چشم تو.میرزامحمد غفاری در سال ۱۳۱۰ ه.ق از طرف ناصرالدینشاه به کمالالملک ملقب شد. زمانی كه ناصرالدینشاه كشته شد، کمالالملک در فكر سفر به اروپا بود. مظفرالدین شاه بر سر كارآمد و یك سال و نیم بعد، استاد از راه قزوین و رشت و انزلی به راستوف و فاركوف و وین و ونیز رسید و بعد به فلورانس و سپس به رم. در آنجا آتلیهای گزید و بعد به پاریس رفت و در لوور چندین پرده ساخت. زمانی كه مظفرالدین شاه به فرنگ آمد تابلوهای استاد را به شاهنشان دادند بسیار پسندید و شاه حكم كرد كه کمالالملک به تهران برگردد.بااینوجود استاد دو سال را در پاریس ماند و سپس به تهران بازگشت.مظفرالدین شاه در فرنگ بود كه استاد راهی كربلا میشود و دو سال در عتبات میماند و در كربلا و كاظمین و بغداد تابلوهایی را میآفریند.او سرانجام قسمتی از حسینآباد نیشابور را با اندك درآمد و پساندازش خرید.در همین دوران وی از طرف حكیم الملك كه وزارت فرهنگ را برعهده داشت به معاونت وزارت فرهنگ انتخاب شد و به تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه پرداخت.چندی بعد براثر مسائلی كه از سوی سید محمد تدین حاصل شد کمالالملک آنجا را ترك كرد و به مشهد رهسپار شد و در نیشابور بود كه از یکچشم نابینا شد. برای مداوا به تهران آمد و پس از بهبودی دوباره به نیشابور رفت و در حسینآباد تا آخر عمر اقامت گزید.سالهای زندگی در حسینآباد بهکندی و تنهایی میگذشت.استاد پیر، بیمار و تنها شده بود و كهولت سن، بدی دید و رعشه دستان مانع از نقاشی کمالالملک شده بود و بعد از مدتی روز 27 مرداد 1319 درگذشت.کمالالملک در سالهای انحطاط صنعت مینیاتور در زمان قاجار ظهور كرد، پرسپكتیو را در نقاشی تجربی آموخته بود و بعد از سفر به اروپا با آن علمی آشنا شد و نقاشی را به سبك اروپایی یعنی استادان ایتالیا و فلاماند در ایران احیا كرد. او متمایل به ناتورالیسم بود. در سالهای جوانی فریفته رافائل بود و بعدها كه در صنعت ورزیده شد به رامبراند علاقه یافت.