24 ساعت پس از انتخاب بذرپاش به عنوان وزیر راه و شهرسازی ظهر روز پنج شنبه با شوک درگذشت رستم قاسمی برایمان تلخ شد. مهندس رستم قاسمی وزیر سابق راه و شهرسازی و از یادگاران دوران دفاع مقدس که پیش از این در مسئولیتهای متعدد قبلی در وزارت نفت و قرارگاه خاتمالانبیاء حضور داشت بعد از یک دوره تحمل بیماری درگذشت.آن طور که علی جعفری، مشاور وزیر سابق راه از علت فوت او روایت کرده سال گذشته و چند ماه بعد از انتخاب مهندس قاسمی به وزارت، نشانههای بیماری در وی ظاهر شد اما او ضمن آغاز درمان، وظایف خود را دنبال میکرد، که از حدود دو ماه قبل بیماری رستم قاسمی تشدید شد. او از رئیسجمهور درخواست کرد با کنارهگیری او موافقت کند و پس از موافقت رئیسجمهور با استعفا، بلافاصله وارد فرایند جدی درمان شد. پیشرفت بیماری سرطان بهگونهای بود که درمان افاقه نکرد و در نهایت خانواده و دوستان خود را سوگوار کرد. این در حالی است که لحظاتی پس از انتشار خبر درگذشت رستم قاسمی، توئیت اکانت وزیر سابق دولت رئیسی با یک پست جدید به روز شد: حلالم کنید... درخواستی که بخشی از نامه استعفایش از وزارت راه خبرساز شد و در آن آمده بود: « در تمام دوران خدمتم، از میدان جنگ نظامی تا نبرد اقتصادی تلاشم این بود که تا پای جان و آبرو و آخرین نفس، سرباز وفادار ایران و خدمت گزار شما مردم عزیز باشم. از ملت شریف ایران برای تمام کاستی های دوران مسئولیت طلب حلالیت دارم. مقامات کشوری و لشکری با صدور پیامهایی درگذشت وزیر سابق راه و شهرسازی را تسلیت گفتند.
خاطرات و روایت هایی از رستم قاسمی
پس از درگذشت رستم قاسمی بخش هایی از مصاحبه های او یا خاطرات و روایت های اطرافیان و همکاران وزیر سابق در فضای مجازی خبرساز شد. مثلا عزت ا... ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری با انتشار این ویدئو در صفحه اینستاگرامش نوشت:«تصویر برداشتن خودکار از جیب من در جلسه شورای اداری استان زنجان مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. همین ویدئو، نشان دهنده شخصیت صمیمی، دوستانه و خارج از پروتکلهای معمول و کسالتبار رستم قاسمی است.در «ون» و در مسیر فرودگاه، آهنگ «شیرین شیرینه» مرحوم سید جلال محمدیان را پخش کردم. رستم کنار دستم بود؛ وقتی دو بیت اول پخش شد هر دوی ما منقلب شدیم و یاد گذشته افتادیم. حال خوبی داشت. اشعار معنوی زیبایی را برای من خواند. ای کاش ضبط میکردم.» در یک ویدئو از مصاحبه رستم قاسمی با آخرین خبر به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری او می گوید: «یه وقتی خانمم در اتاق عمل بیمارستان بود و حال خودم هم گرفته بود. یک خانمی روی صندلی نزدیک من نشست که حجاب خوبی هم نداشت. او گفت شما خیلی به هم ریخته هستی و مشکلت چیست؟ من هم برایش توضیح دادم. او شوخی کرد و گفت مگر آقایون این قدر دلسوز هستند؟ من اما ناراحت بودم و نمی توانستم صحبت کنم. او کیفش را روی زمین گذاشت و مفاتیح الجنان را بیرون آورد. ادعیه را به من داد و گفت برای شفای همسرم آن را چطور بخوانم. چیزهایی گفت که من به عنوان یک سپاهی بی خبر بودم...»