این که زلزله 7.8 ریشتری در ترکیه و سوریه و جانباختن بیش از 20 هزار انسان بیگناه، در بهت و حیرتمان فرو برده، عجیب نیست؛ اما عجیب این است که تجربههای تلخ گذشته و هشدارهای همیشگی را فراموش کردهایم و حواسمان نیست که سایه لرزیدن زمین زیر پایمان، همیشه بالای سرمان هست و تهدیدمان میکند.
از طبس تا کرمانشاه
مرور این چند خط مشخص میکند که منظور ما چیست و از چه حرف میزنیم:
* شهریور 57؛ زلزله 7.8 ریشتری طبس، ویرانی کامل شهر و روستاهای مجاور، با حدود 25 هزار کشته و مفقودیهای بسیار.
* خرداد 69؛ زلزله 7.4 ریشتری رودبار، تخریب 200 هزار واحد مسکونی، با بیش از 37 هزار جانباخته، 60 هزار زخمی و بیخانمان شدن 500 هزار نفر از مردم شهرها و روستاهای رودبار و منجیل.
* اردیبهشت 76؛ زلزله 7.3 ریشتری قائنات، تخریب 15 هزار واحد مسکونی، 1567 جانباخته، 2300 مجروح.
* دی 82؛ زلزله 6.6 ریشتری بم، تخریب 25 هزار واحد مسکونی با بیش از 50 هزار کشته.
* آبان 96؛ زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه، تخریب 100 درصدی 12 هزار واحد مسکونی، 620 کشته، 10 هزار مجروح و 70 هزار بیخانمان.
و ترسی که همچنان به جانمان نیفتاده است!
اینها فقط خسارات چند زلزله مهیب کشورمان بود که مرورش کردیم تا به یاد آوریم آن چه را امروز در کشورهای همسایه میبینیم، با گوشت و پوست و استخوان تجربه کردهایم و هیچ بعید نیست که دست طبیعت دوباره ما را با آن مواجه کند؛ اما معلوم نیست چرا از این تجربهها درس نمیگیریم و خطر تکرارشدنش، ترس به جانمان نمیاندازد.
20 میلیون نفر ساکن بافت های فرسوده
این که چرا باید بترسیم و نگران باشیم هم دلایل خیلی واضحی دارد:
- 10 میلیون ساختمان مسکونی در کشور فاقد اسکلت است و در برابر زلزله مقاومت ندارند. (خرداد1401-روزنامه ایران، به نقل از علی بیتالهی رئیس پژوهشکده ساختمان)
- 5400 محله و 100 هزار کوچه در بافتهای ناکارآمد شهری سراسر کشور وجود دارد و در این بافتهای فرسوده، بیش از 2 میلیون و 700 هزار واحد ناپایدار شناسایی شده است. (بهمن 1401، خبرگزاری ایرنا، به نقل از محمد آیینی مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری)
همه اینها را بگذارید کنار این آمار ترسناک که: 20 میلیون نفر از جمعیت کشور در بافتهای فرسوده زندگی میکنند و اگر با تکرار زلزلههای بالای 7 ریشتر در این بافتها مواجه شویم، فاجعههایی بسیار بزرگ در انتظارمان خواهد بود.
بلندمرتبه ها، زیر ذره بین قوه قضاییه
ساختمان های ناپایدار ما، فقط در بافتهای فرسوده و کوچه پسکوچههای حاشیه شهر شکل نگرفته و برخیشان هم در بهترین نقاط کلانشهرها قد میکشند اما به سادگی فرو میریزند و جان و مال صدها انسان را به باد میدهند؛ مانند متروپل آبادان که هنوز داغش برایمان تازه است. هرچه از دوم خرداد 1401 گذشتیم و این داغ سردتر شد، دلمان گرم شد به اینکه عزم همه دستگاههای مسئول برای جلوگیری از تکرار متروپلها جزم شده؛ متروپلهایی که فقط 129 ساختمان مشابه آن در تهران قد کشیده (همشهری، خرداد1401، به نقل از رئیس شورای عالی استانها) و 200 ساختمان مشابه آن نیز در دست ساخت است (خرداد1401، تسنیم، به نقل از دبیر کانون سراسری انبوهسازان).
پیگیری برای برخورد با این ساختمانها در ماههای اخیر جدیتر شد و خوشبختانه حالا هم دادستان کل کشور خبر داده که «شهرداری تهران فهرست ساختمانهای ناایمن را به دادگستری تحویل داده است و سایر استانها نیز باید به این موضوع ورود و گزارشهای خود را اعلام کنند».
همکاری امیدبخش
«جلال ملکی»، سخنگوی آتشنشانی تهران، در این باره به خراسان میگوید: ورود جدی دستگاه قضایی برای پلمب و قطع انشعابات بلندمرتبههای پرخطر، بسیار تاثیرگذار بوده و چه از روی ترس مالکان باشد و چه اسمش را فرهنگسازی بگذاریم، اتفاقات خوبی رقم خورده است. ملکی میافزاید: تاکنون با اقدامات مالکان، 10 ساختمان از 129 بلندمرتبه پرخطر تهران از فهرست پرخطرها خارج شده است و امیدواریم این روند با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.
مقاوم های پوشالی
البته او یک نگرانی جدی هم دارد: «فعلا همه تمرکزها روی مباحث آتشنشانی و این نوع ایمنی ساختمانهاست و گویا کسی با بقیه مباحث ایمنی کاری ندارد... خیلی از ساختمانهای نوساز کشور، تاییدیههای مقاومت در برابر زلزله 8 ریشتری را هم دارند اما تجربه نشان داده است که با یک زمین لرزه 5 ریشتری هم فرو میریزند».
برنامه ای که سالهاست تدوین شده است!
دغدغه ملکی را از دکتر «حمزه شکیب» رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور پیگیری میکنیم و او در گفتوگو با خراسان اظهار میکند: روی کاغذ و در مرحله تدوین برنامه اتفاقات خوبی افتاده و سالهاست برنامه کاهش خطرپذیری در برابر زلزله هم وجود دارد، اما اجرای آن عزم و اراده جدی همه دستگاههای متولی را میخواهد. او میافزاید: سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان مجموعه تخصصی این حوزه، رویکردها و برنامههای خود را ارائه کرده و با ارتقای مهارتهای فنی، به مرحلهای رسیدهایم که بتوانیم در برابر زلزله، نه فقط خسارات جانی، بلکه خسارت ساختمان را هم به حداقل برسانیم و آمادهایم توان تخصصیمان را به طور کامل در اختیار بگذاریم.
خطر جدی است
از شکیب که خود دکترای مهندسی سازه و زلزله هم دارد، درباره خسارات احتمالی در شرایط مواجهه مجدد ما با زمین لرزه مشابه ترکیه میپرسیم و او پاسخ میدهد: «واقعیت این است که دعا کردن برای رفع بلا و رخ ندادن زلزله کار خیلی خوبی است اما طبیعت دارد چیز دیگری را به ما نشان میدهد، هشدارها جدی است و هیچ تضمینی وجود ندارد مشابه آنچه در ترکیه میبینیم، دوباره در کشور ما اتفاق نیفتد؛ باید برای جلوگیری از خسارات زلزلههای احتمالی برنامه داشته باشیم اما بدون خواست جدی مسئولان و همکاری وزارت کشور، وزارت راه، وزارت صمت، شهرداری ها و...، اجرای این برنامه میسر نیست.
فرشته نجات باشیم
عصر دیروز، 129 ساعت پس از وقوع زمین لرزه هولناک ترکیه، یک خانواده پنجنفره در شهر نورداغی از زیر آوار، زنده بیرون آمدند و میلیونها انسان از شادی شنیدن این خبر، بغض کردند. این چیزی جز معجزه نبود؛ همانند معجزه سه روز قبل و نجات یک نوزاد، زیر آوار زلزله در شمال غرب سوریه. همیشه به این معجزات الهی و تلاش امدادگران امیدواریم و خواهیم بود، اما ای کاش زودتر از حادثه، فرشته نجات هم باشیم.
درخواست بازنگری سریع مقررات ملی ساختمان
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور در گفتوگو با خراسان میگوید: بازنگری جدی و سریع در مقررات ملی ساختمان، یکی از الزامات برای کاهش دغدغهها و نگرانیها در این زمینه است که باید حتما پیگیری شود. دکتر حمزه شکیب تصریح میکند: فراموش نکنیم اگر به دنبال توسعه پایدار در کشور هستیم، نمیشود این کار را صرفا با صحبت و شعار پیش برد، بلکه باید برای آن برنامه مشخص داشت.
یک توصیه برای اجرای نهضت ملی ساختمان
خود او هم یک پیشنهاد مشخص و عملیاتی دارد: در کنار ساختمانهای موجود که باید برای مقاومسازی آن برنامه داشت، یک اقدام مهم این است که در طرح نهضت ملی ساختمان برای ساخت 4 میلیون مسکن جدید، حتما نظارت کارشناسی سازمان نظام مهندسی ساختمان اخذ و جدیتر از گذشته به ایمنی در برابر زلزله توجه شود.