متأسفانه یک بار دیگر جامعه پزشکی در اوج بحران کرونا باید به مسئله سربارشده طب سنتی بپردازد.
صبحشد: متأسفانه یک بار دیگر جامعه پزشکی در اوج بحران کرونا باید به مسئله سربارشده طب سنتی بپردازد. این به آن معناست که با بیاعتمادی مردم به دانش به واسطه تبلیغات سنتی، مراجعات دیرتری صورت خواهد گرفت که سرباری خواهد بود برای کادر درمان و به علاوه بیتردید این اظهارات به اجتناب از واکسن هم که به صورت یک معضل بینالمللی درآمده، خواهد افزود و بنابراین وقت و انرژی بسیاری هم از جامعه پزشکی و رسانههای آن که متعهد به مقابله با مشکلات هستند، صرف مجادله با طب سنتی خواهد شد. معلوم نیست معتقدان به تأثیر برخی معجونها و درمانها بهجای تحقیقات معتبر روی پیشنهاداتشان و انتشار نتایج مطالعات چرا اینقدر به تأیید و حمایت دولتی متکی هستند و چرا اینقدر طبل حمایت از طب سنتی را میزنند. اصلا حمایت از یک نوع طب به چه معناست؟ آیا تجویز و اعتماد این همه پزشک بسته به تأییدات و مصوبات دولت است یا آخرین مقالات چاپشده در مجلات معتبر دنیا؟ چه کسی مانع تحقیق یک ماده خاص (با رعایت آخرین موازین علمی و اخلاقی) در درمان کرونا شده است؟ این همه مرکز تحقیقات سنتی و غیرسنتی برای تحقیق و چاپ مقاله واقعی کفایت نمیکند؟ چرا برای درمان بیماریهای مختلف و بهخصوص کرونا با رعایت موازین تحقیق بینالمللی جامعه جهانی را مخاطب قرار نمیدهید؟ مگر بحران کرونا یک بحران جهانی نیست؟ مگر تولید دارو برای دنیا یک رکورد بیسابقه با درآمد سرسامآور و یک خدمت انسانی بزرگ نیست؟ نکند در این بحران کرونا که ملت محروم از واکسن هر روز چندصد کشته میدهد، شما هم قرار است با کمک دولتی که در انجام وظایف خود بازمانده سر به کار منافع خود بگیرید؟ میگویند در درمانهای طب جدید هم برای کرونا قطعیتی وجود ندارد. باورکردنی نیست که چگونه ممکن است گروهی تأثیر عظیم دانش طب از طریق تولید واکسن و تولید داروهای مختلف و پدیدآمدن پروتکلهای درمانی متفاوت و حتی فاصلهگذاری اجتماعی را نبینند؟ راستی جایگاه ویروس در سنتهای ما کجاست؟ میگویند سازمان بهداشت جهانی هم در مورد طب سنتی بیانیه داده است. نمیگویند چگونه ممکن است سازمانی که به سلامت در سطح دنیا میپردازد، آنچه را درمانگران تمام دنیا از هند و بنگلادش تا پرو و زامبیا انجام میدهند، در نظر نگیرد و برای آن برنامه نداشته باشد؟ مناطقی از دنیا که توان اقتصادی و فرهنگی برای مظاهر طب مدرن ندارند و حیطه شمنها و جادوگران و بسیاری رفتارهای خطرناک هستند. چگونه میتوان از واقعبینی سازمان بهداشت جهانی اینطور نتیجه گرفت که ما هم به گذشته برگردیم، علیرغم این همه دانشگاه و فارغالتحصیل مدرن، برای عطاریها دانشکده درست کنیم و هر آنچه غیرعلمی در سراسر دنیا هست از چینی گرفته تا مکزیکی و آفریقایی همه را مورد تأیید قرار دهیم. آیا تحقیقات ویژه برای اثبات طب سنتی ایرانی به معنای تحقیقات ویژه برای طب سنتی چینی، آفریقایی و... نخواهد بود؟