يکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۴
کد مطلب : ۶۰۵۱
plusresetminus
فیلم‌ساز پرکار سال‌های اخیر سینمای ایران، در آخرین ساخته خود که در روز اول چهلمین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد، باز هم سراغ گونه سینمایی جدیدی رفته تا پس از گونه‌های دفاع مقدس، اجتماعی و کمدی، این بار در فضایی نوآر با مایه‌های تریلر/ پلیسی هم اثری را به کارنامه کاری خود اضافه کرده باشد.
نگاهی به فیلم «مرد بازنده» محمد‌حسین مهدویان
صبح‌شد:  فیلم‌ساز پرکار سال‌های اخیر سینمای ایران، در آخرین ساخته خود که در روز اول چهلمین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد، باز هم سراغ گونه سینمایی جدیدی رفته تا پس از گونه‌های دفاع مقدس، اجتماعی و کمدی، این بار در فضایی نوآر با مایه‌های تریلر/ پلیسی هم اثری را به کارنامه کاری خود اضافه کرده باشد.
فیلم خوب و امیدوارکننده شروع می‌شود. سرهنگ احمد خسروی، کارآگاه پیگیر و سمج پلیس آگاهی، درگیر پرونده‌ای دشوار می‌شود که پیچیدگی‌های آن هر لحظه بیشتر از لحظه قبل به چشم می‌آید؛ مدیر‌عامل یک هلدینگ بزرگ ساختمانی در جریان یک سفر خارج شهری کشته می‌شود و پرونده‌ای که در شرایط عادی می‌توانست به سرنوشت یک پرونده لاینحل و حتی مختومه منتهی شود، بر اثر پیگیری‌های پایان‌ناپذیر کارآگاه خسروی (جواد عزتی) وارد مسیر پر‌پیچ‌وخمی می‌شود که درام دو‌ساعته فیلم را رقم می‌زند.
بسیاری از همکاران منتقد، با توجه به شباهت‌های مضمونی فیلم با سریال نمایش خانگی «زخم کاری» که چند ماهی است پخش آن به اتمام رسیده، «مرد بازنده» را به‌نوعی در امتداد این سریال موفق و ناشی از استمرار فضای این سریال موفق در ذهن کارگردان تلقی کردند؛ فرضیه‌ای که حتی اگر در این حد و اندازه هم موضوعیت نداشته باشد، ولی بیشتر از هر عامل دیگری خود مهدویان در شکل‌گیری‌اش مؤثر بوده است؛ از استفاده از بازیگرانی همچون جواد عزتی، مهدی زمین‌پرداز و رعنا آزادی‌ور در نقش‌های اصلی گرفته تا استفاده مجدد از یک هلدینگ بزرگ و موفق ساختمانی به‌عنوان مرکز و بطن شکل‌گیری قضایا و تبعات ناخوشایند ناشی از آنها و مایه‌های جنایی مشترک هر دو اثر که به هر حال فرضیه امتداد «زخم کاری» در «مرد بازنده» را در ذهن هر بیننده پیگیری تقویت می‌کند.
گره‌افکنی‌های فیلم و بردن درام به سوی یک مسیر پیچیده و دور از ساده‌انگاری در نیمه اول فیلم، اثرگذار از کار درآمده است. کارآگاه خسروی که سماجت دیدنی‌اش در زیر‌بار‌نرفتن و به سادگی نپذیرفتن و قانع‌نشدن آن‌هم با بازی جواد عزتیِ در اوج این سال‌ها، جذاب و تماشایی است و آن‌قدر ویژگی رفتاری شخصی و دور از مختصات تیپیک و چارچوبی کارآگاهان پلیسی که می‌شناخته‌ایم در شخصیت‌پردازی‌اش لحاظ شده که می‌تواند به‌عنوان یک کارآگاه پلیس کاریزماتیک در مدیوم سریال که ظرفیت درام‌پردازی بیشتری دارد، ادامه پیدا کند. به‌رغم این محسنات، فیلم یک پاشنه آشیل بزرگ دارد که بر تمام ویژگی‌های مثبت آن سایه می‌اندازد؛ مشکلی که از بیش از حد پرملات‌بودن فیلم‌نامه و خارج‌شدن سررشته کار از دست کارگردان ناشی می‌شود؛ به عبارت دیگر تناسب ظرف و مظروف در فیلم برقرار نیست. بگذارید مصداقی‌تر صحبت کنیم. از گره‌های پرتعداد خط اصلی درام یعنی بررسی علت و چگونگی مرگ کاراکتر «شهاب» گرفته تا خط فرعی مربوط به زندگی شخصی کارآگاه و در نهایت رخدادهایی که از ورود دستگاه‌های امنیتی بالا‌سری اداره آگاهی برای مسکوت‌ماندن پرونده به درام تزریق شده‌اند، یک داستان شلوغ پرکاراکتر و پر از موقعیت‌های ریز و درشت ساخته‌اند که مهدویان در به سرانجام رساندن تعدادی از آنها ناکام بوده است. تا انتهای فیلم موقعیت و جایگاه دقیق مأمور به‌ظاهر امنیتی دخیل در ماجرا (با بازی بابک کریمی) و نحوه ربط و اتصال او با داستان، به خوبی روشن نمی‌شود، از هویت موتورسوارهای تعقیب‌کننده کارآگاه پرده‌برداری نشده و درباره لزوم آن میزان از پرداختن به زندگی شخصی کارآگاه و اختلافانش با پسرش و ارتباطش با خط اصلی داستان نکته‌ای ارائه نمی‌شود تا در نهایت با این حجم از سؤالات پاسخ داده‌نشده، نقش‌بستن تیتراژ پایانی بر پرده نمایش مخاطب را با کوه بزرگی از سؤال بی‌جواب و ابهام باقی بگذارد.
راستش نگارنده بدون آنکه قصد مقایسه مستقیم «مرد بازنده» با اثر دیگری را داشته باشد، با رسیدن فیلم به نیمه خود به یاد فیلم مشهور معمایی «مظنونین همیشگی» ساخته برایان سینگر/ 1995 افتاد که به رغم تمام امتیازات انکارنشدنی‌اش، از‌‌جمله آن پایان‌بندی دور از انتظار، تا اندازه‌ای از همین مشکلی رنج می‌برد که «مرد بازنده»ی مهدویان از ناحیه آن در رنج است؛ تلاش برای ساخت یک اثر شگفتی‌آور مبتنی بر یک درام‌پردازی پیچیده که درست به سرانجام نرسیده و منجر به خارج‌شدن سررشته کار از دست کارگردان در هر دو اثر شده است.

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcd.k092yt0zfa26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما