61 درصد بیکارشدگان از بخش خدماتاند، 27درصد بیکارشدگان یارانه معیشتی و 40 درصد آنها سهام عدالت ندارند و 99درصد نیز تسهیلات کرونایی نگرفتهاند.
صبحشد: کرونا راه نفس بسیاری از مشاغل را بست و مهمترین بخشهای اقتصاد کشور را به رکود و بعد از آن به بیکاری مبتلا کرد. بهویژه این خسارت در حد فاصل اسفند ۹۸ تا پایان اردیبهشت ۹۹ بیشتر بود، چراکه هنوز از سرگیری برخی مشاغل و همچنین ترس اجتماعی تعدیل نشده بود. براساس آمار ثبتشده در سامانه بیمه بیکاری وزارت کار و رفاه اجتماعی بیش از ۸۷۱ هزار نفر در بازه مذکور متقاضی دریافت بیمه بیکاری بودهاند که حدود ۴۳۰ هزار نفر از آنها از پنج استان تهران، اصفهان، فارس، خوزستان و خراسان رضوی بودهاند. ظاهرا این رقم نسبت به جمعیت ۲۳ میلیونی شاغل کشور پایین به نظر میآید، اما باید توجه داشت حدود ۷ میلیون نفر از شاغلان کشور در مشاغل غیررسمی فعال بوده و امکان استفاده از بیمه بیکاری را ندارند و همچنین حدود ۳ میلیون نفر کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی هستند که حقوقبگیر دولت و نهادهای عمومی بوده که در هرحال امنیت شغلی آنها تضمین است. بررسی مختصات اجتماعی و اقتصادی متقاضیان بیمه بیکاری در کشور حائز نکات بااهمیتی است: ۱-حدود ۷۱ درصد از متقاضیان را مردان تشکیل دادهاند. ۲-حدود ۵۴۰ هزار نفر از متقاضیان بیمه بیکاری از بخش خدمات بودهاند که به نظر آسیب جدیتری از کرونا دیدهاند. ۳-، اما نکته مهمتر اینکه، با وجود اجرای سیاستهای حمایتی گوناگون در پساکرونا، وضعیت متقاضیان نشان میدهد که حدود ۲۷ درصد از آنها یارانه معیشتی دریافت نکرده و ۹۹ درصد از آنها از تسهیلات کرونایی بهرهای نبردهاند. ۴-بیش از ۴۰ درصد بیکارشدگان متقاضی بیمه بیکاری عنوان کردهاند سهام عدالت ندارند. ۵-از بین متقاضیان همچنین حدود ۷۰۰ هزار نفر فاقد بیمه سلامت بوده و برخوردار از مزایای آن نیستند. بهطور کلی موارد بالا نشان میدهد جدای از اینکه ویروس کرونا نقش جدی در افزایش رکود و بیکاری در بخشهای مختلف اقتصادی کشور داشته، اما مهمتر از آن، بستههای حمایتی سیاستگذار به جامعه هدف برخورد نمیکند و گروههای هدف حمایت اجتماعی، محروم از این حمایتها هستند. همچنین این محرومیتها بیانگر این موضوع است که سیاستگذار علاوهبر اینکه هیچ اشراف اطلاعاتی بر جامعه هدف حمایتهای اجتماعی ندارد، عملا با اعطای یارانههای آشکار و پنهان به اقشار پردرآمدتر، هم موجبات خرد شدن کمر اقشار کمدرآمد در زیر چرخدندههای گرانی و تورم را فراهم میکند و هم عمدا یا سهوا منابع عظیم یارانههای اعطایی را به هدر میدهد.
کرونا و یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بیکار
اواخر بهمن ۹۸ بود که سروکله ویروس دامنگیر کرونا در کشور پیدا شد و رفتهرفته تمامی مناطق و بخشهای کشور را در نوردید. این ویروس درحالی وارد ایران شد که اقتصاد کشور از ابتدای سال ۹۷ با شوکهای سنگین اقتصادی مانند خروج آمریکا از برجام، بازگشت دوباره تحریمها، افت شدید قیمت نفت، تورم فزاینده و... روبهرو بود و ظرف مدت کوتاهی اثرات مستقیم و غیرمستقیم این ویروس نیز به علائم اقتصاد بیمار ما اضافه شد. تردیدی نیست که در چنین شرایطی، اعمال محدودیتها، قرنطینه اجتماعات، کنترل مرزها و فاصلهگذاری اجتماعی بخشهای مختلف اقتصادی را به خود درگیر کرده و بهدلیل معضلات قبلی بیش از بقیه کشورها به نیروی کار آسیب برساند. اسفند، فروردین و اردیبهشت اوج تبعات اقتصادی و اجتماعی کرونا برای کشور بود، بهطوریکه نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار نیز این مساله را تایید میکند. این آمار از کاهش ۳.۷ درصدی نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور و کاهش ۹/۲ درصدی اشتغال در بهار ۹۹ در مقایسه با فصل مشابه سال گذشته خبر میداد. براساس این آمارگیری، مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در بهار ۹۹ حدود ۲۵ میلیون و ۴۶۷ هزار نفر بوده، این رقم برای بهار ۹۸ تقریبا ۲۷ میلیون و ۴۶۰ هزار نفر و برای بهار ۹۷ نیز حدود ۲۷ میلیون و ۳۸۰ هزار نفر بوده است. از سویی دیگر تعداد جمعیت شاغلان در بهار ۹۹ حدود ۲۲ میلیون و ۹۶۲ هزار نفر برآورد شده که افت ۶ درصدی را در مقایسه با بهار ۹۸ نشان میدهد. بهطورکلی میتوان برآورد کرد که تنها در اسفند ۹۸، فروردین و اردیبهشت ۹۹ حدود ۷۵۵ هزار نفر به جمعیت غیرفعال اضافه شده (جمعیت ناامید از پیدا کردن شغل و فعالیت اقتصادی) اضافه و حدود ۵۰۰ هزار نفر نیز بهطور قطعی شغل خود را از دست دادهاند. این مساله نشان میدهد که بهار ۹۹ پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی و همچنین اشتغال را در هشت فصل اخیر داشته است. البته براساس آخرین آمار وضعیت در تابستان ۹۹ کمی بهبود پیدا کرده و مشارکت فعال اقتصادی و همچنین نرخ اشتغال در مقایسه با بهار ۹۹ رشد ۵۰۰ هزار نفری داشته است.
۸۷۳ هزار متقاضی بیمه بیکاری در سه ماه
با اوجگیری تبعات اقتصادی کرونا در اسفند ۹۸ و همچنین بهار ۹۹، پیشبینی میشد که متقاضیان بیمه بیکاری نیز بهطور فزایندهای افزایش پیدا کنند. براساس قانون، بیمه بیکاری شامل بیمهشدهای است که بدون میل و اراده خود بیکار شده و آماده بهکار باشد. با توجه به اینکه پیشبینی میشد تعداد زیادی از افراد مشمول قانون بیمه بیکاری در شرایط کرونا بیکار شوند و لذا درخواست مقرری بیمه بیکاری داشته باشند، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از همان روزهای اول شیوع ویروس کرونا سامانه آنلاین درخواست بیمه بیکاری را راهاندازی کرد. براساس اطلاعات این سامانه، تعداد ۸۷۱ هزار و ۴۸۷ نفر از افرادی که از اسفندماه ۱۳۹۸ تا ۳۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۹ بیکار شده بودند، برای دریافت بیمه بیکاری در سامانه ثبتنام کردهاند و ۷۴۸ هزار نفر از آنها (۸۶ درصد) مشمول قانون کار و قانون بیمه بیکاری شدهاند. نسبت این رقم به جمعیت شاغل کشور در بهار ۹۹ که حدود ۲۲ میلیون و ۹۶۲ هزار نفر بودهاند، حدود نیمدرصد است. درواقع تنها نیمدرصد از جمعیت شاغل کشور، شغل خود را از دست داده و متقاضی دریافت بیمه بیکاری شدهاند، این درحالی است که نسبت متقاضیان بیمه بیکاری به کل جمعیت شاغل در بازه مذکور در کشوری مانند آمریکا حدود ۲۰ درصد بوده است. مشخص است که وضعیت مطلوب این نسبت در کشور ما با آنچه در اطراف ما در چند ماه اخیر رخ داده، در تناقض است، برای همین نیازمند تفسیر رقم متقاضیان بیمه بیکاری هستیم.
آمار غلطانداز «بیمه بیکاری» کشور
در تحلیل نیروی کار کشور باید به دو نکته اساسی در ارائه آمارها توجه داشت. اول نرخ مشارکت اقتصادی کشور است که درحالحاضر و براساس آخرین اطلاعات در بهار ۹۹ حدود ۴۱ درصد از کل جمعیت بالای ۱۵ سال کشور را تشکیل میدهد. بدین معنی که در کنار ۲۵ میلیون و ۴۶۸ هزار نفر نیروی فعال اقتصادی، حدود ۳۶ میلیون و ۷۱۵ هزار نفر نیروی غیرفعال وجود دارد که شرایط ورود به بازار کار را داشته، اما به هر دلیلی دلسرد شده و کنار کشیدهاند. دومین نکته، اما توجه به اقتصاد غیررسمی حین بررسی این آمارهاست. افراد شاغل در بخش غیررسمی در ایران بدون داشتن قرارداد رسمی، با دستمزدی عمدتا کمتر از حداقل مزد قانونی و بدون برخورداری از حمایتهای اجتماعی (مانند بازنشستگی، ازکارافتادگی و بیمه بیکاری) و چتر حمایتی قانون کار (مانند اخطار پیش از تعدیل و اخراج، مرخصی استحقاقی سالانه یا استعلاجی) مشغول کارند. اطلاعات سامانه ملی اشتغال و کسبوکار و سامانه ملی تحلیل اطلاعات بازار کار (هر دو وابسته به وزارت کار)، نشان میدهد تا پایان هشت ماهه سال جاری از ۲۳ میلیون و ۷۰۳ هزار و ۸۱۲ نفر شاغل اقتصاد ایران، حدود ۱۶ میلیون و ۶۵۵ هزار و ۳۵ نفر دارای بیمه (شاغل رسمی) در ۱۸ صندوق بازنشستگی و حدود هفت میلیون و ۸۸ هزار و ۷۷۷ نفر نیز فاقد بیمه یا همان شاغل غیررسمی هستند. رقم افراد متقاضی بیمه بیکاری در بهار ۹۹ از بین ۱۶ میلیون نفر بوده و باقی گروهها را دربرنمیگیرد. از طرفی دیگر از بین این ۱۶ میلیون نفر نیز چیزی حدود ۹ میلیون نفر کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی هستند که حقوقبگیر دولت بوده که به جز موارد خاص تحت هیچ شرایطی از کار، بیکار نخواهند شد. به این ترتیب است که متقاضیان بیمه بیکاری بسیار کم به نظر آمده و رقم آن در برابر جمعیت شاغل ناچیز محسوب میشود. با این اوصاف، اما بهدلیل در دسترس بودن اطلاعات ۸۷۳ هزار نفر متقاضی بیمه بیکاری، بررسی آن بهعنوان جامعه آماری از کل کشور خالی از لطف نخواهد بود.
نصف بیمه بیکاری برای ۵ استان
براساس اطلاعات مندرج در سامانه بیمه بیکاری، بیشترین فراوانی متقاضیان بیمه بیکاری در استانهای تهران، فارس، اصفهان، خراسان رضوی و خوزستان بوده است که استانهایی با بالاترین سطح اشتغال (رسمی و غیررسمی) کشور به حساب آمده و چیزی حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۲۳ میلیونی شاغل کشور را در خود جای دادهاند. در این استانها در حد فاصل اسفند ۹۸ تا پایان اردیبهشت ۱۳۹۹ به ترتیب ۱۶۸، ۸۸، ۷۴، ۵۷ و ۴۱ هزار نفر متقاضی بیمه بیکاری شدهاند که درمجموع ۵۰ درصد از کل متقاضیان بیمه بیکاری در بازه مذکور است.
مردان دو برابر زنان، متقاضی بیمه بیکاری
براساس اطلاعات مندرج در سامانه ثبت بیمه بیکاری، از بین ۸۷۱ هزار نفر متقاضی، ۲۶ درصد آن یعنی ۲۳۳ هزار نفر زن و ۷۱ درصد (۶۳۷ هزار نفر) مرد بودهاند. از سویی دیگر توزیع استانی ثبتنامکنندگان نیز اطلاعات جالبی را به دست میدهد. در تمامی استانها مردان (با اختلاف زیاد) بیشتر از زنان متقاضی بیمه بیکاری بوده که این مساله میتواند ناشی از اختلاف قابلتوجه بیمهشدگان مرد از بیمهشدگان زن در سطح کشور باشد. در استانهای اردبیل، لرستان، ایلام و سیستانوبلوچستان به ترتیب ۷۸.۵، ۸۵.۹، ۸۴.۸ و ۸۴.۵ درصد از متقاضیان بیمه بیکاری را مردان تشکیل میدهند و این استانها به ترتیب ذکرشده، دارای بیشترین اختلاف تعداد متقاضیان زن و مرد هستند. استان کرمان و البرز نیز با ۶۱.۲ و ۶۵.۲ درصد متقاضی مرد دارای کمترین اختلاف تعداد متقاضی مرد و زن در بین استانهای کشور هستند.
۶۱ درصد بیکارشدگان، شاغل بخش خدمات هستند
آمارهای بهار ۹۹ نشان میدهد سهم بخش خدمات از ۲۳ میلیون شاغل کشور ۴۸.۱ درصد بوده است. طی همین فصل پس از این بخش، بخش صنعت با ۳۳.۴ درصد و کشاورزی با ۱۸.۵ درصد بهترتیب بیشترین سهم را از کل اشتغال فعلی داشتهاند. مقایسه این آمار با فصلهای گذشته نیز نشان میدهد کرونا بیشترین ضربه را با بیکار کردن حدود ۵۰۰ هزار نفر به بخش خدمات وارد کرده است. اطلاعات ثبتشده در سامانه بیمه بیکاری نیز حکایت از خسارت جدی کرونا بر بخش خدمات دارد، بهطوری که از بین ۸۷۱ هزار نفر که طی سهماهه اسفند ۱۳۹۸ تا پایان اردیبهشت ۱۳۹۹ در سامانه بیکاری ثبتنام کردهاند، ۶۱.۳ درصد (۵۳۳ هزار نفر) در بخش خدمات مشغول بودهاند، حال آنکه ۳۳ درصد در بخش صنعت (۲۸۹ هزار نفر) و تنها ۱.۹ درصد (۱۷ هزار نفر) در بخش کشاورزی شاغل بودهاند. توزیع ثبتنامکنندگان استانی نیز نشان میدهد در اکثر استانها بیشترین متقاضیان بیمه بیکاری در بخش خدمات فعال بودهاند. تنها در استان مرکزی متقاضیان بیمه بیکاری بیشتر در بخش صنعت فعالیت داشتهاند؛ در این استان ۵۳ درصد متقاضیان بیمه بیکاری در بخش صنعت و ۴۴ درصد در بخش خدمات فعال بودهاند. در استان خراسانجنوبی فعالان بخش صنعت و خدمات که متقاضی بیمه بیکاری بودهاند، تقریبا بهطور برابر در دو بخش صنعت و خدمات فعال بودهاند.
۲۷ درصد یارانه معیشتی و ۴۰ درصد سهام عدالت ندارند
اگر ۸۷۱ هزار متقاضی بیمه بیکاری را بهعنوان جامعه آماری مناسب از افراد آسیبدیده از کرونا در نظر بگیریم، بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها ضرورت بالایی پیدا میکند. از همینرو و براساس اطلاعات پایه ملی رفاه ایرانیان که توسط موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی منتشر شده نشان میدهد ۷۵ درصد از این متقاضیان ساکنان شهری و ۲۵ درصد آن روستایی بودهاند. ازسوی دیگر براساس این اطلاعات، ۸۱۴ هزار نفر یعنی ۴/۹۳ درصد از متقاضیان در یارانه نقدی (هدفمندی) دریافت کردهاند. علت عدم دریافت یارانه ازسوی ۷ درصد باقی مشخص نشده است. همچنین از این میان ۲۷ درصد دریافتکننده یارانه معیشتی (یارانه بنزینی) نیستد، درواقع ۲۳۶ هزار نفر از افراد بیکارشده که متقاضی بیمه بیکاری نیز بودهاند، دریافتکننده یارانه معیشتی نبودهاند. همچنین طبق آمارهای موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، از کل بیکارشدگان مشمول بیمه بیکاری، بیش از ۴۰ درصد از آنها فاقد سهام عدالت هستند. همه این موارد نشان میدهد محل اصابت کمکها، یارانهها و طرحهای حمایتی دولت در حوزه تامین اجتماعی دقیق نبوده و بخش قابلتوجهی از اقشار کمدرآمد که در مشاغل ناپایدار و پرریسک هم مشغول فعالیت هستند، از دسترسی به حمایتهای اجتماعی بیبهرهاند.
۹۹ درصد بیکارشدگان تسهیلات کرونایی نگرفتهاند
با شیوع کرونا بسیاری از بستههای متفاوت حمایتی اجرا شد که سوا از انتقادهایی که به نوع اجرا و گستردگی پوششی آن میشد، از عدم برخورد مناسب این بستهها به گروههای هدف (دهکهای پایین جامعه) گفته میشد. این مساله با توجه به آمار متقاضیان بیمه بیکاری مشخص است، چراکه ۴۰ درصد از این متقاضیان در ۴ دهک پایین جامعه قرار داشته و ازسوی دیگر ۹۹ درصد از کل متقاضیان نیز تسهیلات کرونایی را دریافت نکردهاند. بسیار عجیب است که از کل متقاضیان بیمه بیکاری تنها ۱۸۰۰ نفر تسهیلات کرونایی را دریافت کردهاند. این مساله عدم شناسایی گروههای آسیبپذیر در کشور را نشان داده و مصداق خوبی برای عدم موفقیت بسیاری از سیاستهای حمایتی در کشور است.