ویروس کووید -۱۹ از همان بدو ورود و شیوعش نشان داد با هیچکس شوخی ندارد و حتی کوچکترین بیاعتنایی و بیدقتی را مورد هدف قرار میدهد.
صبحشد: ویروس کووید -۱۹ از همان بدو ورود و شیوعش نشان داد با هیچکس شوخی ندارد و حتی کوچکترین بیاعتنایی و بیدقتی را مورد هدف قرار میدهد. بیرحمی کرونا مرد، زن، پیر، جوان، شناس و ناشناس نمیشناسد و به کار خود مشغول است.
شکلگیری هرجماعتی احتمال شیوع و انتقال کرونا را افزایش میدهد و اگر این گردهمایی جمعیت با عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی هم همراه باشد، فاجعه شکل گستردهتری به خود میگیرد و نقش مهمی در افزایش تعداد مبتلایان و قربانیان خواهد داشت.
باوجود تلاشهای شبانهروزی کادر درمان و ستاد ملی مقابله با کرونا و رعایت پروتکلها از سوی مردم، کرونا در این یک سال به تاخت و تاز خود ادامه داده و خانوادههای بسیاری را داغدار کرده است؛ بنابراین تعطیلی در برخی کسب و کارها علیرغم لطمات جبرانناپذیر اقتصادی، تاحدودی سلامت افراد را تضمین کرد. اما از جایی به بعد هشتگ در خانه بمانیم، دیگر چندان امکانپذیر نبود و چارهای جز زیست در شرایط کرونایی باقی نماند و کار بسیاری از مشاغل با دورکاری پیش نمیرفت.
هنر- حرفه سینما یکی از این شغلهاست که برای بقا نیاز به فعالیت داشت. گرچه بسیاری از هنرمندان در وضعیت کرونایی امکان کار نداشتند و خانهنشین شدند، اما چراغ سینما با وجود خطرات متعدد روشن ماند و حتی بهرغم ابراز نگرانیها، سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هم برگزار شد، هرچند به شکل کاملا محدودتر و درمجموع با رعایت پروتکلهای بهداشتی.
ولی حالا که چند روزی است جشنواره با معرفی برگزیدهها به پایان رسیده، خبرهایی مبنی بر ابتلای چند سینماگر به کرونا به گوش میرسد و بعضی آن را به برگزاری جشنواره ربط میدهند. هرچند بررسی و صحت و سقم این مساله مهم است و باید در دستور کار ستاد ملی مقابله با کرونا قرار گیرد و مسؤولان جشنواره و وزارت ارشاد باید درباره آن پاسخگو باشند و شفافسازی کنند، اما اینکه گناه کرونا را صرفا گردن جشنواره بیندازیم، مسیر خطایی است و چه بسیار هنرمندانی که خارج از جشنواره و حتی محیط کاری، گرفتار این ویروس شدند و چه بسیار مردمی که جایی غیراز سالن سینماهای مردمی، به کووید -۱۹ مبتلا شدند.
سینما و فعالیت این حرفه و برگزاری جشنواره فیلم فجر، قطعا به اندازه دیگر صنفها، شغلها و محیطهای اجتماعی، نقشی در ابتلا و جان باختن قربانیان نداشت.
مجوز ستاد ملی مقابله با کرونا
با ادامه شیوع کرونا و تعطیلی سالنهای سینما، زمزمههایی مبنی بر لغو برگزاری جشنواره فیلم فجر مطرح بود. باوجود موکول شدن جشنواره جهانی فیلم فجر به سال آینده، جشنوارههای دیگری، چون فیلم مقاومت، سینماحقیقت (فیلم مستند)، فیلم کوتاه و فیلم عمار به صورت آنلاین برگزار شدند. از آنجا که به دلایلی، چون عدم امکان صیانت از آثار، امکان برگزاری آنلاین جشنواره فیلم فجر منتفی بود، این تصور وجود داشت که ارشاد و سازمان سینمایی قید برگزاری جشنواره در بهمنماه را میزند.
ولی از سویی شعار تلاش برای روشنایی چراغ سینما هم مطرح بود و درنهایت با کمرنگ شدن حدودی شیوع کرونا و بعد از جلسات متعددی که دبیر و مسؤولان جشنواره با کارشناسان سینما و فعالان حوزه سلامت داشتند، درنهایت تصمیم به برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گرفته شد.
البته ابتدا تنها بنا بود فیلمهای منتخب و نامزدهای نهایی، صرفا برای داوران به نمایش درآید و اگر شرایط مهیا بود، اولویتهای بعدی اهالی رسانه و سینما و مردم باشند. درنهایت با اخذ مجوز از ستاد مبارزه با کرونا، این اتفاق افتاد و جشنواره فیلم فجر به طور محدود و با رعایت پروتکلهای بهداشتی آغاز به کار کرد.
وضعیت سالنها
سالن همایشهای برج میلاد و پردیس سینمایی ملت، دو محل اختصاصی نمایش فیلمها برای اهالی رسانه و سینما بودند. در اولی، با کاهش قابل توجه صندلیها، فاصله صندلیهای موجود را به حدمناسبی رساندند و اساسا امکانی برای کنار هم نشستن و فاصله نزدیک میان دو نفر وجود نداشت. گروههای سلامت هم در ورودی سالن همایشها حضوری همیشگی داشتند و به مهمانان ماسک و محلول ضدعفونی میدادند.
در پردیس سینمایی ملت هم در همان بدو ورود، مهمانان در محفظهای قرار میگرفتند و برای چند ثانیه ضدعفونی میشدند و بعد از تست تب، اجازه ورود به آنها داده میشد. با اینکه چینش صندلیها در سالنها تغییر نکرده بود، اما مراقبان سالنها روی حفظ فاصله دو صندلی میان تماشاگران تاکید میکردند و اگر هرگونه عدم رعایت پروتکلها را میدیدند، تذکر میدادند.
پخش تیزرهای مرتبط با ماسک زدن و رعایت نکات بهداشتی پیش از شروع فیلمها هم پای ثابت و برنامه دائمی این سالنها بود.
در سینماهای مردمی هم بنا به همین روال و رعایت پروتکلهای بهداشتی بود. ضمن اینکه در فروش بلیت هم به این نکات توجه میشد و ظرفیت حداکثری سالنها ۳۰ درصد بود. ضدعفونی کردن سالنهای سینما بعد از هر سئانس هم از دیگر موارد رعایت پروتکلهای بهداشتی در طول برگزاری این رویداد بود.
رعایت پروتکلهای بهداشتی در نشستهای رسانهای فیلمها هم مشخص بود و مجری و همه عوامل و خبرنگاران و عکاسان، با ماسک در سالن ظاهر میشدند.
بهجز اینها، نمایندگان وزارت بهداشت هم به طور مرتب شرایط برپایی جشنواره را تایید میکردند و رعایت شیوهنامههای بهداشتی در سیونهمین جشنواره فیلم فجر توسط بازرسان دانشگاه علوم پزشکی به تایید میرسید.
تجمع عکاسان
باوجود رعایت پروتکلهای بهداشتی در جشنواره فیلم فجر، موارد ناخوشایندی هم به چشم خورد که زنگ خطری برای سلامت افراد بود. از جمله عدم رعایت فاصله مناسب میان برخی عکاسان در برج میلاد که برای عکاسی از چهرهها در نقطهای تجمع کرده بودند. انتشار یک عکس و چند مطلب در این خصوص، باعث شد در ادامه کمتر با چنین صحنههایی روبهرو باشیم.
تذکر به سینماهای متخلف
برخی گزارشها هم حکایت از عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در چند سینمای مردمی داشت که باعث هشدار وزارت بهداشت شد. به همین دلیل علیرضا زالی، رئیس ستاد مقابله با کرونا استان تهران در گفتوگویی اعلام کرد: با توجه به حساسیت تهران و تعهداتی که درخصوص برگزاری جشنواره فجر داده شده، در حواشی آن شاهد نقض پروتکلها بودیم که بسیار نگرانکننده است.
قبل از اینکه کار به تعطیلی جشنواره فیلم فجر برسد که زمزمههای آن در روزهای اول هم به گوش میرسید، جشنواره سی و نهم با تذکر به دو سینمای متخلف و سختگیریها و نظارت بیشتر ادامه پیدا کرد.
اشتباه و عذرخواهی فردوسیپور
حرکت عادل فردوسیپور در مراسم افتتاحیه فیلم بیهمهچیز، حاشیهدار شد. او که در لحظه عکاسی، ماسکش را برای لحظاتی برداشته بود، با دیدن پرویز پرستویی هم هیجانزده شد و به شکل نصفهنیمهای، این بازیگر را در آغوش گرفت. همین نقض ناخواسته رعایت پروتکلها باعث شد فردوسیپور بعدا از این رفتار عذرخواهی کند.
آفرین به شاکردوست
یکی از رسمهای این دوره جشنواره، برداشتن ماسکها برای لحظات عکاسی یا گفتگو بود. اما احتمالا تنها چهرهای که وقعی به چنین رسمی نگذاشت، الناز شاکردوست بازیگر فیلمهای تیتی و ابلق بود. او حتی در گفتوگویی تصویری که هوشنگ گلمکانی از او خواست ماسکش را برای لحظاتی از صورتش بردارد، مخالفت کرد.
هنجارشکنی افخمی
در شرایطی که آدم و عالم، مردم را به رعایت پروتکلها و ماسک زدن ترغیب میکنند، بهروز افخمی نظر دیگری دارد. صحبتهای او در مذمت ماسک زدن در زمان حضور در جشنواره فیلم فجر حاشیههای زیادی به دنبال داشت، از جمله سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد که توییت کرد: «جامعه هنری کشور از روزهای نخست کرونا، همراه مدافعان سلامت بود و هست. سخنان و رفتار تعداد انگشتشمار را به همگان تعمیم ندهیم.»
شایعه کرونای سیمرغیها
در این چند روز اخیر خبری مبنی بر ابتلای دو برنده اختتامیه فیلم فجر به کرونا منتشر شد؛ مارال جیرانی و ایمان امیدواری. اما جیرانی با انتشار مطلبی، ابتلایش به کرونا را تکذیب کرد، اما خبر درباره ابتلای امیدواری به کرونا درست بود. با اینکه مشخص نیست این طراح گریم، در خود جشنواره به کرونا مبتلا شده یا خارج از جشنواره، اما آنطور که در ایسنا آمده، از بیمارستان مرخص شده و حالش خوب است.
حساب ضرورتها از تفریحات جداست
جشنواره فیلم فجر در سیونهمین سال عمرش درحالی که کرونا هم گرفته بود، برگزار شد تا باز سالم و سلامت از یک بحران دیگر عبور کند و وارد دهه پنجم حیات خود شود. کرونا گرفتن این رویداد ۳۹ساله البته اتفاق مهم و خطیری بود که لوازم و اقتضائات خاص خودش را ایجاد میکرد و باید با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی در کنارش قرار میگرفتیم. اما اگر به آن با همین چشم انسانی بلندقامت و اثرگذار در کشور و منطقه نگاه کنیم، آیا به قرنطینه کردن و خانهنشینیاش، آن هم به عنوان شاخص هنری سالانه آن ده روزی که جهان را تکان داد، راضی خواهیم شد؟
نمیشود ساده و سریع به این سوال پاسخ منفی داد. جشنواره فیلم فجر بدون تردید مهمترین رویداد هنری کشور است که با وجود تمام نقصها نهتنها در داخل مرزها از خیلی جهات اهمیت دارد، بلکه در خارج از کشور هم زیر چشمان تیزبین افرادی است که به نقشآفرینی ایران در عرصه فرهنگی نظر دارند.
«ما تجربه جنگ را داشتیم و سینمای ایران که تازه به خود آمد در سالهای آغازین جنگ با سالی ۲۰ اثر کار خود را آغاز کرد، اما در انتهای جنگ با تولید سالی ۵۰ فیلم از آن دوران عبور کردیم.» تا این جای کار را آقای دکتر صالحی، وزیر فرهنگ هم در اختتامیه فجر مورد اشاره قرار دادند. هرچند گویا خودشان لااقل به اندازه خبرنگاران و سینماگران و مردم به اهمیت مساله باور نداشتند تا لااقل یک بار در طول برگزاری به سالن سینماهای مردمی یا رسانه سری بزنند.
اما انصافا مقایسه برگزاری جشنواره فجر در دوران جنگ با دوران کرونا، مقایسه گویا و خوبی است. هویت جشنواره فجر به هویت انقلاب اسلامی و مردم کشور گره خورده و با تمام حواشی و جنجالها اصل آن برای همه، حتی منتقدانش، آنقدر حاوی عظمت هست که بهسختی بتوانند به نبودنش فکر کنند و رضایت دهند.
با این همه فجر امسال دیگر تمام شده و خصوصا حالا که کرونای انگلیسی با هشدارهای نگرانکننده مسؤولان در کشور درحال چرخش است و ما را در آستانه موج چهارم شیوع کرونا و ترسها و تبعاتش قرار داده، هیچکس نمیخواهد یک رویداد هنری دستهجمعی را به قیمت جان مردم برگزار کند.
اما از اینطرف و آنطرف، زمزمه برگزاری کنسرتها در کیش و سایر جشنوارهها که در جاهای دیگر و عواقب وخیم به گوش میرسد. علیرضا وهابزاده، خبرنگار سلامت در توئیترش نوشته است: «کرونای انگلیسی در حال چرخش در کشور و پیک چهارم در پیش است. اما تورهای تفریحی کیش و برگزاری کنسرت و جشنوارههای پیدرپی هنوز پابرجاست. قطعا انتظار برای قرمز شدن کیش بیفایده است. مسافران نهایتا سه روز در این جزیره هستند و در صورت ابتلا در شهرهای خودشان بستری میشوند». به نظر میرسد که وقتش رسیده ضرورتها را از تفریحات جدا و برگزاری این رویدادهای خطرناک را تمام کنیم.