شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۷
کد مطلب : ۳۴۸۰
plusresetminus
سریال «احضار» که در ژانر وحشت/ ماورایی ساخته شده، سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ است که از شبکه یک پخش می‌شود.
نگاهی به سريال «احضار»
صبح‌شد: سریال «احضار» که در ژانر وحشت/ ماورایی ساخته شده، سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ است که از شبکه یک پخش می‌شود.

آنچه شاید در نگاه اول توقع مخاطبان را از این مجموعه بالا ببرد، پیشینه کارگردانش است. عیلرضا افخمی کارگردانی است که ۱۶ سال قبل مجموعه تلویزیونی «او یک فرشته بود» یکی از نخستین آثار این ژانر را به مناسبت ماه رمضان ساخت و با استقبال گرمی از سوی مخاطبان وقت تلویزیون روبه‌رو شد.

اما «احضار» جدیدترین ساخته او، متاسفانه عقبگردی آشکار حتی نسبت به اولین سریال همین کارگردان یعنی «تب سرد» است؛ عقبگردی که باعث می‌شود این مجموعه به‌رغم پربیننده بودنش نتواند توقع مخاطبان را برآورده کند.

افخمی در «احضار» قصد دارد که در ادامه مسیر «او یک فرشته بود» و البته به کمک همان المان‌ها و مشخصه‌ها مهارتش را در نمایش تغییر تدریجی آدم‌ها به واسطه وسوسه‌های نیرو‌های شیطانی نشان دهد، اما این هدف با شکست روبه‌رو شده است.

اصلی‌ترین علت ضعف سریال فیلمنامه آن است. به نظر می‌رسد داستان کم‌ملات‌تر و کم‌جان‌تر از ظرف انتخابی برای روایتش است.

در واقع نویسنده نمی‌تواند به قدر کافی ایده اولیه خود را بسط دهد و آن را به داستانی پرمایه و پرکشش تبدیل کند به همین جهت تعلیق‌های درام به قدر کافی گسترش نمی‌یابند و گاه نیز آن‌قدر دم‌دستی و پیش‌پا افتاده‌اند که در اصل تعلیق محسوب نمی‌شوند.

روابط میان کاراکترها، شیوه نگارش دیالوگ‌ها و پردازش ضعیف شخصیت‌ها از ضعف‌های بنیادین کار هستند که در سریال حفره‌های بزرگی را ایجاد کرده‌اند.

«احضار» همان‌طور که از نامش برمی‌آید و طبق توقعی که سازندگانش در ذهن مخاطب ایجاد کرده‌اند در ژانر وحشت ساخته شده و باید پیرو اسلوب‌ها و قواعد ژانری خود باشد، اما کمتر مشخصه‌ای از آثار این ژانر در آن دیده و اجرا می‌شود.

این فقدان هم متوجه وجه اجرایی کار است و محتوای آن را تحت‌الشعاع قرار داده است.

در واقع حتی بنیادین‌ترین مشخصه‌های ژانر دلهره‌آور/ وحشت نه در فیلمنامه کار طرح‌ریزی شده‌اند و نه در اجرا شسته رفته و متقاعدکننده از آب درآمده‌اند.

شاید در بخش اجرایی گرته‌برداری یا وام‌گیری از سریال‌های غیرایرانی موفق این ژانر می‌توانست کار را از سقوط به سراشیبی نجات دهد.
به عنوان مثال کاراکتر کامرانی که در اصل متصل به نیرو‌های اهریمنی است و در ظاهر قرار است یک روح خیرخواه به نظر بیاید نه به لحاظ فرم و ظاهر و نه به لحاظ وجوه درونی و معنوی نمی‌تواند تصویر قانع‌کنند‌های را از یک روح ارایه دهد.

به لحاظ جلوه‌های رایانه‌ای نیز شکل و فرم ظاهر شدن و غیب شدن او توی ذوق‌زننده، گل‌درشت و به شدت دم‌دستی است و بیشتر یادآور کار‌های ژانر کودک و نوجوان! شیوه معاشرت و برخورد او با دیگر شخصیت‌های کار همچون مینو، مائده، سوسن و... نیز خام‌دستانه و شکل نیافته است و نه‌تن‌ها حس دلهره را به مخاطب القا نمی‌کند بلکه تا حدودی شمایل هجوآمیز به خود گرفته و هرگز بر باور تماشاگر نمی‌نشیند.

همان‌طور که پیش‌تر اذعان داشتم، فیلمنامه در طراحی و پرداختن به شخصیت‌هایش لنگ می‌زند.

این مساله چه در طراحی خود کاراکتر‌ها و چه در طرح روابط و مناسبات میان آن‌ها کاملا به چشم می‌آید. در شکل کلی به نظر می‌رسد، نویسنده دچار نوعی عدم شناخت از جوانان امروزی و دغدغه‌های آنهاست.

شخصیت‌های کار به شدت سطحی و بدون عمق طراحی شده‌اند. روابط‌شان با یکدیگر خام و درنیامده باقی مانده و در مواجهه با برخی مسائل از دنیای خود دور و عقبند.

این عدم شناخت و آگاهی نویسنده در بخش‌های دیگری نیز دیده می‌شود از جمله در شخصیت‌پردازی مردان نسبتا جوان سریال. اولا تفاوت سن کاراکتر‌های مرد با دختران جوان سریال کاملا مشهود است و این تفاوت بیشتر از عددی است که بار‌ها توسط آن‌ها ذکر می‌شود. نکته دیگر آنکه این مردان در آستانه ۴۰ سالگی (یا بیشتر) چرا رفتار‌هایی این‌چنین خام‌دستانه و کودکانه دارند؟

چرا این‌قدر در مواجهه با زنان دست‌وپاچلفتی و ناتوانند؟ چرا به اندازه نوجوانی ۱۵-۱۴ ساله به مادر و پدر خود وابسته‌اند؟ و در مقابل مردی، چون فرهاد با چنین وابستگی عجیبی به پدرش که حتی برای کوچک‌ترین اقداماتش باید از دوست خود کمک بگیرد و از خودش اراده‌ای ندارد چرا در دور زدن دو زن به ناگاه این‌چنین ماهر و چیره‌دست می‌شود؟

شیده چرا با پسرش مهرداد آن‌قدر تهاجمی رفتار می‌کند؟ چرا به او دیکته می‌کند که چه کار بکند و چه کار نکند؟ آیا مردی به سن و سال مهرداد بلد نیست خودش برای زندگی‌اش تصمیم بگیرد؟ بلد نیست چطور به شکلی مودبانه نظر یک خانم را به خود جلب کند و حتما باید گاف بدهد؟

از طرف دیگر مادر و ناپدری مائده چرا آن‌قدر اصرار دارند که دختر حتما ازدواج کند؟ آن‌هم با مردی با چنین اختلاف سنی قابل ملاحظه‌ای و موارد مشکوکی که دختر را هم متوجه خود کرده است؟ کاراکتر‌ها تعادل ندارند. دور خودشان می‌چرخند و نمی‌دانند چه می‌کنند.

این استیصال در بازی‌ها نیز خود را نشان داده و متاسفانه شلختگی‌های روایی و مشکلات بی‌شمار فیلمنامه به ضعف در بازی‌ها انجامیده است تا جایی که حتی بازیگران قدیمی و کاربلد سریال هم درنهایت بازی‌هایی متوسط را ارایه می‌دهند.

نکته دیگری که لازم می‌دانم به آن اشاره کنم، پرداختن سریال به مساله همه‌گیری ویروس کروناست.

به نظر می‌رسد نویسنده در تردیدی آشکار میان ترسیم کرونا و عدم ترسیم آن در سریال به‌سر می‌برده است. پروتکل‌های بهداشتی در «احضار» آن‌قدر نادیده گرفته می‌شوند که خود این مجموعه می‌تواند به نحوی در راستای آموزش غلط گام بردارد!

پدر سوسن در قسمت‌های اولیه سریال، کرونا گرفته، اما در قرنطینه نیست و اعضای خانواده را دور و برش می‌بینیم، بعد همان افراد که احتمالا خودشان هم ناقل یا آلوده شده‌اند به جامعه وارد می‌شوند و در جمع افراد دیگر ماسک‌های‌شان را برمی‌دارند! به طور کلی کاراکتر‌ها مدام در پی بهانه‌ای برای برداشتن ماسک‌های‌شان هستند.

حتی در جایی مینو از روح کامرانی می‌خواهد که رصد کند و ببیند مراجعان او کرونا دارند یا نه تا اگر ندارند او دیگر ماسک نزند! کاراکتر‌ها نه فاصله اجتماعی را رعایت می‌کنند و نه از در آغوش گرفتن یکدیگر پرهیز.

شاید قصد کارگردان آن بوده که رعایت نصفه‌ونیمه پروتکل‌ها را در جامعه به تصویر بکشد و در حقیقت از نظرگاه انتقادی این مساله را مورد توجه قرار داده، اما در شرایط فعلی که میزان شیوع ویروس به شکل نگران‌کننده‌ای بالاست و یکایک اعضای جامعه در خطر هستند، بهتر آن بود که جنبه آموزشی کار در اولویت قرار می‌گرفت و دست‌کم اگر داستان سریال قرار است در بازه زمانی شیوع کرونا بگذرد، پروتکل‌ها نیز در آن رعایت می‌شدند.

موسیقی متن «احضار» شاید از معدود فاکتور‌های مثبت کار باشد. موسیقی البته از کار جلو زده است.

دلیلش احتمالا این است دلهره‌ای که قرار بوده به واسطه موسیقی به مخاطب القا شود، بزرگ‌تر و بیشتر از میزان ترسی است که خود روایت به او القا می‌کند. در واقع موسیقی متناسب با سریالی در ژانر وحشت ساخته شده در حالی که موقعیت‌های ترسناک کار هم اندکند و هم همان موقعیت‌های اندک درنیامده‌اند.

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcg.79wrak9tzpr4a.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما