يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۴۹
کد مطلب : ۸۱۵۴
plusresetminus
هزینه‌های هنگفت آزادسازی مدرک پزشکی
ماجرا از بخشنامه جدید وزارت بهداشت شروع شد. در این بخشنامه هزینه آزادسازی مدرک پزشکی را برای سال جاری ششصد میلیون تومان عنوان شده است. این هزینه برای دانشگاه‌‌های آزاد و بین‌الملل که تحصیل رایگان نداشتند نیز ثابت است. این در حالی است که اصولا دانشجویان دانشگاه دولتی در نوبت روزانه به دلیل تحصیل رایگان از زمان ثبت‌نام متعهد می‌شوند که پس از اتمام دوران تحصیل، دوره خدمت را سپری کنند و تا آن زمان، مدرک تحصیلی‌شان در گروی دانشگاه باقی می‌ماند. در واقع دانشجویی که در منطقه یک در کنکور کارشناسی شرکت کرده و در دانشگاه دولتی پذیرفته شده، به مدت ۴ سال و دانشجویی که از مناطق ۲ یا ۳ وارد دانشگاه شده‌ به مدت ۲ برابر زمان تحصیل یعنی ۸ سال تعهد خدمت دارند. فارغ‌‌التحصیلان کارشناسی ارشد و دکتری نیز به میزان مدت زمان تحصیل رایگان، موظف به انجام خدمت هستند. آزادسازی مدرک بدون طی کردن دوران خدمت از ۳ طریق ممکن است که یکی از آنها پرداخت هزینه‌ است. راحت‌ترین و سریع‌ترین مسیر برای آزادسازی مدرک پرداخت هزینه است که با افزایش هزینه‌ها در این مسیر هم دشواری‌های جدی ایجاد شده‌ است. آخرین ابلاغیه درباره آزادسازی مدرک مربوط به سال ۹۳-۹۲ بوده ‌است. پیش از آن تا سال ۶۶ هزینه ثابت و پس از آن تا سال ۸۱ نرخ جدید اعمال‌شده از دانشجویان اخذ ‌شده‌ است. از سال ۸۱ تا ۸۳ نیز نرخ دیگری برای آزادسازی اعلام ‌‌شده است. این نرخ از سال ۸۳ به این سو به صورت سالانه اعلام شده ‌است. بعد از افزایش بی‌سابقه نرخ آزادسازی مدرک در سال گذشته، حتی برخی موسسات مهاجرتی یا کسانی که در پلتفرم‌های مجازی در حوزه مهاجرت تحصیلی فعالیت می‌کنند، از این موضوع به عنوان یکی از معایب تحصیل در دانشگاه‌های دولتی یاد کردند. آنها به مخاطبان خود این پیام را انتقال می‌دادند، از آنجا که در اخذ پذیرش تحصیلی، جز چند دانشگاه شناخته‌شده ایران، اساسا نوع و نام دانشگاه اهمیتی ندارد، تلاش برای قبولی در دانشگاه‌های دولتی که در نهایت باید برای آزادسازی مدرک آن هزینه هنگفتی را پرداخت کرد، یکی از معایب قابل توجه است. آنها مخاطبان‌شان را ترغیب می‌کردند که به جای صرف وقت و هزینه برای قبولی در یک دانشگاه دولتی که از قضا پس از فارغ‌التحصیلی نیز بار مالی به آنها تحمیل می‌کند، دانشگاه‌های دیگر را انتخاب کرده و با همان مدرک به فکر اپلای کردن برای دانشگاه‌های خارج از کشور باشند. با این حساب می‌توان انتظار داشت با اصرار بر این تصمیم میل و رغبت برای حضور در دانشگاه‌های دولتی کاهش و خواسته یا ناخواسته میل به مهاجرت تحصیلی افزایش خواهد یافت. این روزها افزایش نجومی تعرفه‌های «لغو خدمت آموزش رایگان» به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فارغ‌التحصیلان پزشکی در مدت اخیر تبدیل شده است. بنابراین فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دولتی که تمایل به خروج از کشور و به مدرک‌شان نیاز داشتند با افزایش نرخ آزادسازی با مشکلاتی مواجه هستند و مجموعه این شرایط، وضعیت دوران تحصیل و پساتحصیل را دشوار کرده، چرا‌که سیل عظیمی از مهاجرت معطوف به پزشکان جوان است. بسیاری از آنها به دلیل عدم همخوانی درآمد و تورم راهی کشورهای حاشیه خلیج فارس شدند، اما از هزینه‌های گزاف آزادسازی مدرک پزشکی گله دارند؛ موضوعی که برخی در فضای مجازی از آن با عنوان «گروگانگیری مدرن» یاد کردند. یکی از فارغ‌التحصیلان پزشکی از مانع جدیدی که این ابلاغیه برای زندگی‌اش به وجود آورده است، گفت: «من و همسرم قصد داشتیم تا پایان سال مهاجرت کنیم. همسرم یک سال زودتر از من فارغ‌التحصیل شده و چون تک‌فرزند بوده طرح ندارد‌، تعهد را هم خریده است، اما من باید دو سال طرح را بگذرانم و پنج سال و نیم خدمت کنم و در ایران بمانم. این زندگی من را نابود خواهد کرد.»
اهرم فشار علیه مهاجرت
دکتر «علی سلحشوری» دبیر دفتر متخصصان ضریب کا نظام پزشکی درخصوص چالش‌های این روزهای پزشکان جوان به «جهان‌صنعت» گفت: به نظرم اولین و مهم‌ترین چالش پزشکان قوانین دست‌و‌پا‌گیر و سلیقه‌ای بالادستی و عدم توانایی در رفع تضاد منافع بین‌رشته‌ای و درون‌رشته‌ای و بین‌ارگانی است. اینکه هزینه آزادسازی مدرک پزشکی نسبت به سال گذشته دو برابر شده است هیچ کمکی به کاهش مهاجرت پزشکان جوان نمی‌کند. مسوولان مربوطه به جای ایجاد راه‌های دشوار برای آزادسازی مدرک باید شرایط رفاهی و مالی پزشکان جوان را مدنظر قرار دهند. گاها شرایطی برای متخصصان جوان در مناطق محروم مهیا می‌کنند که حتی مسوولان همان منطقه هم حاضر به زندگی در آن شرایط نیستند. بنابراین پزشکان جوان دچار بی‌انگیزگی شدند، زیرا درآمد آنها نسبت به تورم افسار‌گسیخته همخوانی ندارد.
وی افزود: شغل شرافتمندانه و باثباتی مانند پزشکی به واسطه سرعت تغییر قوانین و بخشنامه‌های جدید وزارت بهداشت، تبدیل به رشته‌ای به شدت ناپایدار و پرچالش شده است. از طرفی برخی با وجود این همه دستورالعمل و بخشنامه‌های نامفهوم و غیرشفاف، همچنان در حال کسب درآمد هستند و درآمدشان بحق است، جزء پزشکان! به طوری که بیمه‌های پایه به جای خدمات‌دهی به بیماران مدام برای هر اقدامی سعی در افزایش سود خودشان دارند، به‌طور مثال ایجاد ۱۰ سایت ثبت نسخه بیمار از بیمه سلامت تا بیمه تامین اجتماعی، بیمه نیروهای مسلح، سامانه شفا و غیره. این در حالی است که هنوز زشکان دلیل عدم ادغام این سایت‌ها را متوجه نشده‌اند، اما کاملا مشخص است که هر موسسه بیمه‌ای به فکر منافع خودش است. به‌طور خلاصه با اینکه برخی پزشکان درآمد خوبی دارند اما به علت دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌های ناعادلانه موجود سهم عمده‌ای از این درآمد نصیب وزارتخانه، دانشگاه، بیمارستان، بیمه و غیره می‌شود.
دکتر سلحشوری با اشاره به اینکه عدم محاسبه دوران طرح عمومی و دستیاری در سابقه کاری فرد منجر به بی‌عدالتی در بحثِ حقوق و دستمزد شده بیان کرد: در حال حاضر پنج طبقه شغلی داریم؛ پایه، مقدماتی، ارشد، خبره و عالی. یک آقای دارای مدرک لیسانس در ۴۸ سالگی از نظر طبقه شغلی در رده «عالی» قرار می‌گیرد در حالی که یک آقا یا خانم متخصص در ۴۸ سالگی هنوز «ارشد» است! یک آقای فوق‌لیسانس در ۵۰ سالگی در رده «عالی» قرار می‌گیرد، اما از طرفی یک آقا یا خانم متخصص در ۵۰ سالگی هنوز «ارشد» است. با مقایسه این چند حکم حقوقی قطعا متوجه شدید که در ۴۸ سالگی، حقوق ثابت دولتی یک آقای لیسانس بیشتر از یک متخصص در مراکز دولتی است. چنین موضوعی منطقی نیست، بنابراین برای اصلاح آن باید طرح عمومی و رزیدنتی جزئی از سابقه پزشک در نظر گرفته شود. عدم تطابقِ حق‌الزحمه دریافتیِ پزشکان با خدمات ارائه‌شده به بیماران شکافِ بسیار عمیقی در اکثریت جامعه جوان پزشکان دیده می‌شود. این عدم تناسب، نشأت گرفته از تعیین تعرفه‌های غیرواقعی و غیرکارشناسی است. چنین موضوعی منجر به بی‌انگیزگی شدید در قشر پزشکان جوان شده و در همین راستا دو اتفاق خطرناک در حال وقوع است؛ یکی تغییر حوزه همکاران از «درمان» به سمت «زیبایی» است که به نوعی تجارت محسوب می‌شود و نه طبابت.
او ادامه داد: متاسفانه این روزها موج مهاجرت پزشکان در کشور شروع شده است و گویا نقطه پایانی نیز ندارد. از طرفی مقایسه میزان درآمد پزشکان در ایران با میزان درآمد پزشکان خارج از مرزها موضوع مهاجرت کمی عادی شده است. اینکه شما به بالاترین سطح علمی پرطرفدارترین رشته در ایران برسید و بعد احساس کنید که شرایط فعالیت و کارکردن مناسب را ندارید و درآمد بسیار پایینی نسبت به مسوولیت خود دارید، بروز یک فاجعه اجتماعی کلان است. اخیرا شرایط به‌گونه‌ای شده است که کشورهای حوزه خلیج فارس در حال خندیدن به ما هستند، آنها از جیب دولت هیچ دانشگاه پزشکی رایگانی تاسیس نمی‌کنند بلکه متخصص آماده به خدمتی که در ایران برای او میلیاردها هزینه شده را به راحتی و با درآمد بسیار بالا جذب می‌کنند. با اینکه آنها یک سیاست درست و کارآمدی دارند اما مهاجرت متخصصان ایرانی ضربه سنگینی به مردم است.
دبیر دفتر متخصصین ضریب کا نظام پزشکی درخصوص وضعیت مالی پزشکان جوان گفت: پزشکان در بیمارستان‌های دولتی دو منبع درآمدی دارند؛ یکی حقوق ثابت که سر ماه پرداخت می‌شود و دیگری کارانه است. به دلیل اینکه پزشکان تحصیلاتی انجام داده‌اند که توانایی خدمات‌دهی در ساعات غیراداری وجود دارد، دولت و وزارت بهداشت اعلام کرده‌اند که اگر پزشکان در ساعت غیرموظفی هم کار کنند، به ازای میزان خدماتی که ارائه می‌دهند مبلغی به آنها پرداخت می‌شود. البته در این بین، بیمه‌های پایه مانند استخوانی در گلو مانع از خدمات‌دهیِ صحیح به بیماران می‌شوند، زیرا آنها هم خریدار خدمات هستند و هم تعرفه‌های ناعادلانه تعیین می‌کنند. دقیقا در این برهه تضاد منافع به وجود می‌آید، زیرا بیمه‌های پایه ادعا می‌کنند ما در ارائه خدمات با تعرفه واقعی ناتوان هستیم. چه‌بسا بیمه سلامت که از مهر سال ۱۳۹۱ شروع به فعالیت کرده است، در همان روزهای ابتدای اولین اولویت خود را در ساماندهی نظام ارجاع بود، حال بعد از گذشت ۱۱ سال هنوز نتواستند اولین اولویت خودشان را در کاهش هزینه‌های سلامت اجرایی کنند. مسلما این سازمان از اجرایی کردنِ مابقیِ برنامه‌هایش نیز ناتوان خواهد بود. بنابراین پزشکان همیشه با تاخیر ۶ الی ۱۴ ماهه مبلغِ کارانه ناچیز خود را دریافت می‌کنند. در حالی بیمه‌ها مدعی کمبود بودجه برای پرداخت به نیروی انسانی‌اند که روز به روز تعداد شعبات بیمه‌ها در خیابان و شهر بیشتر می‌شوند. بنابراین مشکل مالی پزشکان جوان به دلیل درآمدهای ناچیز و تورم افسارگسیخته ناتوان در برنامه‌ریزی برای زندگی خود هستند و این بزرگ‌ترین‌ معضل آنهاست. اگر قرار بود پزشکان جوان در بازار کار آزاد کنند، هرگز ۲۰ سال عمر خودشان را صرف علم‌اندوزی نمی‌کردند. چه بسا از همان ابتدا به دنبال کار آزاد و یادگیری مهارت‌های گوناگون می‌رفتند تا زندگی خود را بسازند. بنابراین در چنین شرایطی برخی پزشکان مسافرکشی، دلارفروشی یا برای تامین معیشت خود به شغل دیگری روی آوردند که چنین موضوعی به معنای مهاجرت پزشکان از شغل طبابت است. در اقصی نقاط جهان برای علم ارزش مالی و معنوی زیادی قائل هستند، اما وقتی این ارزش از بین برود جامعه به سمت شغل‌هایی که آنچنان نیازی به تحصیلات بالا نداشته باشد، می‌رود که چنین موضوعی یک فاجعه است.
دکتر سلحشوری با اشاره به اینکه مهاجرت از شغل نیز باید مورد توجه قرار بگیرد، بیان کرد: وقتی صحبت از مهاجرت پزشکان می‌شود فقط به معنای خروج از کشور نیست، بلکه به معنای مهاجرت از شغل نیز است. متاسفانه در ۷ الی ۸ سال اخیر، میزان مهاجرت پزشکان متخصص و عمومی بسیار زیاد شده است. طبق آمار سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ بیش از ۴۰ درصد افزایش مهاجرت داشتیم. البته این آمار فقط مربوط به مهاجرت از کشور است و ما آمار واقعی مهاجرت از شغل را نداریم! پزشکان زیادی قید طبابت را زده‌اند و این فاجعه بیشتر زمانی دیده شده است که برخی متخصصان از شغل خود مهاجرت کرده و مشغول به شغل دیگری شده‌اند. در این باره علت مهاجرت را براساس هرم مازلو پاسخ می‌دهم. قبلا این مهاجرت‌ها به خاطر عدم برآورده شدن طبقات بالای این هرم بود ولی متاسفانه درحال حاضر به طبقات پایین این هرم که نیازهای مادی هستند نیز رسیده است. وقتی که دولت ارزش شغلی، مادی، جایگاهی، رفاهی و… را برای پزشکان قائل نیست، طبیعتا بسیاری از پزشکان در تلاش برای مهاجرت از کشور یا از شغل خود خواهند بود. بنابراین چنین امری کاملا عادی است.
او ادامه داد: به نظرم در سال‌های گذشته پزشکان توانایی تهیه ماشین و مسکن را پس از گذشت چندسال از شروع طبابت داشتند ولی درحال حاضر حتی توانایی خرید یک ماشین ساده را نیز پس از گذشت چندسال از طبابت ندارند چه رسد به خرید مسکن. بنابراین اولین و مهم‌ترین راه‌حل، درمورد درآمد پزشکان اصلاحیه حقوق ثابت آنها است. همچنین تعرفه‌ها باید واقعی شود، تاخیر در پرداخت بیمه‌ها به حداقل یک یا دوماه کاهش یابد و تسهیلات بانکی مناسب برای پزشکان جوان ایجاد شود. دومین اقدام، رفع مشکلات رفاهی برای زندگی پزشکان جوان است که برای این موضوع باید مسکن و تجهیزات شایسته زندگی برای پزشکان جوان طرحی در مناطق محروم تهیه شود. زیرا در حال حاضر شرایط اسکان و تجهیزاتی که در اختیار پزشکان در مناطق محروم قرار گرفته بیشتر توهین است تا رفع نیاز. در انتها ایجاد شرایط رشد شغلی و زندگی پزشکان حائز اهمیت است.
https://sobhshod.ir/vdcj.ieofuqevxsfzu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما