سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۶
کد مطلب : ۵۵۷۷
plusresetminus
این روزها پیامک‌های زیادی با پیشنهاد کار در کشورهای همسایه به گوشی‌های همراه پزشکان و پرستاران فرستاده می‌شود.
پشت پرده مهاجرت پزشکان و پرستاران
صبح‌شد: این روزها پیامک‌های زیادی با پیشنهاد کار در کشورهای همسایه به گوشی‌های همراه پزشکان و پرستاران فرستاده می‌شود. وقتی پزشکان و پرستاران در بدترین شرایط ممکن در این کشور به کار می‌پردازند و نسبت به حجم و کار بالا و استرس فراوان آن، درآمد اندکی دارند، این پیشنهادها برای هر‌کسی درخور تأمل و توجه است. از ابتدای کرونا تا‌کنون هزاران پزشک و پرستار کشور را ترک کرده و بسیاری دیگر نیز در‌صدد ترک آن هستند. دانشجویان فراوانی به من مراجعه کرده و درخواست شرکت در کارهای تحقیقاتی را دادند. وقتی دلیل علاقه آنها به کار تحقیقاتی را می‌پرسم، همه فقط یک هدف دارند؛ اینکه رزومه خوبی برای خودشان دست‌و‌پا کنند تا به‌ واسطه آن در دانشگاه خوبی پذیرش گرفته و کشور را ترک کنند. گاه از خودم خجالت می‌کشم که به‌عنوان یک مدرس دانشگاه نمی‌توانم هیچ جذابیتی در بین دانشجویانم ایجاد کنم تا مگر به واسطه آن، هدفشان از کار تحقیقاتی نه رفتن از این سرزمین، بلکه ارتقای علم و دانش باشد؛ علم و دانشی که سال‌هاست اهمیت آن در کشور ما از یاد رفته و نتیجه آن همان چیزی می‌شود که هر روز در کشورمان شاهد هستیم. وقتی بسیاری از پزشکان عمومی در زیر خط فقر هستند و برای همین به کاری جز درمان می‌پردازند، وقتی دریافتی یک پزشک متخصص با 20 شب کشیک و کار فراوان در یک منطقه محروم حداقل ممکن است، نمی‌توان از کسی که عمر و جوانی‌اش را برای این رشته گذاشته، انتظار داشت به این زندگی سخت خود بعد از آن همه سختی‌ها ادامه دهد و به جایی نرود که به راحتی و با زحمت کمتر، زندگی بسیار بهتری را به او و خانواده‌اش پیشنهاد می‌کند. باید به اینها توهین‌ها و فشارهای روانی‌ای را هم اضافه کرد که برخي از نهادهای رسمی به پزشکان وارد می‌کنند. هنوز صداوسیمای این مملکت از درآمدهای نجومی پزشکان و لزوم کاهش آنها سخن می‌گوید. من نمی‌دانم این درآمدهای نجومی کجا هستند وقتی اکثر پزشکان توانایی فراهم‌کردن یک زندگی حداقلی را برای خانواده خود ندارند؟ چرا یک پزشک و پرستار باید در کشوری بماند که نه‌تنها حق او را نمی‌دهند، بلکه از توهین و افترا به او هم کوتاهی نمی‌ورزند؟ و نتیجه همه اینها همین می‌شود؛ اینکه کشورهای هم‌جوار ما به واسطه حضور نیروهای متخصصی که در ایران درس خوانده‌اند و برای آنها سرمایه‌گذاری و هزینه شده است، وضعیت سلامت و پزشکی خود را به بالاترین شکل ممکن ارتقا بخشند. حاکمیت نیز البته به‌ جای حل این مشکل و فراهم‌آوردن شرایط مناسب برای پزشکان و پرستاران، صحبت از افزایش ظرفیت‌های پزشکی کرده و با ایجاد سهمیه‌های گوناگون، دانشگاه‌های ما را از دانشجویانی پر کرده که در حالت عادی و در رقابتی عادلانه به‌هیچ‌وجه نمی‌توانستند وارد رشته‌های خطیری مانند پزشکی شوند. فاجعه در سیستم بهداشت و درمان ما قریب‌الوقوع است و مثل تمام بحران‌ها هیچ‌گونه اراده‌ای برای حل آن نیز مشاهده نمی‌شود.

عبدالرضا ناصرمقدسی. متخصص مغز و اعصاب

انتهای پیام/
https://sobhshod.ir/vdcf.edtiw6dtegiaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما